طاعت و فرمان‌ پذیری از ائمه فرض است

از ابوصباح نقل شده که او گفته است: شهادت می‌دهم که من از امام صادق شنیدم که می‌گفت: اعتراف می‌کنم به این‌که «علی» امامی است که الله تعالی فرمان‌پذیری از او را واجب ساخته است، و نیز اعتراف می‌کنم که هر یک از حسن و حسین و علی‌بن‌حسین و محمد‌بن‌علی امامانی هستند که الله تعالی فرمان‌پذیری و اطاعت کردن از آنها را فرض کرده است»[۱].

و همچنین کلینی نقل کرده: امام احمد باقر گفته است: فرمان الهی تنها در شبان قدر به سراغ پیامبر  صلی الله علیه و سلم و اولیاء و اوصیاءش می‌آید و به آنها می‌گوید:‌چنین و چنان کن! و بدینسان آنها در ارتباط با فرمان و دستور وی، آن را دانسته‌، و چگونگی عمل کردن بدان را گرفته بودند»[۲].

شیعه معنای امامت را به‌صورت خود ساخته مطرح کرده است چرا که امام را همچون پیامبران الهی معصوم دانسته، و او را به‌عنوان دانای به غیب معرفی کرده‌اند و به‌منظور تأیید کردن این اهداف خود، این رؤیت‌های جعلی را به‌عنوان افتراء و دروغ ذکر کرده‌اند.

حقیقت این است که امام به معنای الگوه و قدوه مطلق و بی‌چون و چرا می‌باشد.

و این لفظ هم بر مؤمن و هم بر کافر اطلاق می‌گردد. مانند این فرموده الله تعالی:

﴿وَإِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِ‍ۧمَ رَبُّهُۥ بِکَلِمَٰتٖ فَأَتَمَّهُنَّۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامٗا﴾ [البقره: ۱۲۴].

و این فرموده خداوند:

﴿رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّیَّٰتِنَا قُرَّهَ أَعۡیُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِینَ إِمَامًا﴾ [الفرقان: ۷۴].

و مانند این سخن الهی:

﴿فَقَٰتِلُوٓاْ أَئِمَّهَ ٱلۡکُفۡرِ﴾ [التوبه: ۱۲].

و: ﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّهٗ یَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِ﴾ [القصص: ۴۱].

واژه امامت، مستوجب عصمت، و غیب‌شناسی، و تدبیراندیشی در شئون (هستی) نیست. و شیعه، دلیلی در دست ندارند که ثابت کند صفات فوق به امام اختصاص دارد. بله، همانا که قرآن مراتب چهارگانه مذکور را در کتابش گنجانده است آنجا که می‌فرماید:

﴿وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَعَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ وَٱلصِّدِّیقِینَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِینَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِکَ رَفِیقٗا ۶٩﴾ [النساء: ۶۹].

«و کسی که از الله و رسولش اطاعت کند، آنها با کسانی هستند که خداوند از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان بر‌ آنها نعمت ارزانی داشته است، و ‌آنها بهترین رفیق و یار می‌باشند».

در این مراتب و طبقه‌های چهارگانه آن امامتی که شیعه آن را اختراع کرده، و آن را به ‌عنوان اساس و پایه مذهب خود قرار داده است، وجود ندارد. با وجودی که حضرت علی و اهل بیتش شدیداً با اینکه امام به‌معنای «معصوم یا واجب‌الطاعه» باشد، مخالفت می‌کردند. و وقتی که مردم بعد از شهادت حضرت عثمان خواستند با حضرت علی بیعت کنند، و گفتند: دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنیم؛ گفت:‌ رهایم کنید! و دنبال فرد دیگری بگردید، و اگر مرا رها کنید، من هم مانند شما خواهم بود و شاید بیشتر از شما سمع و طاعه داشته باشم نسبت به کسی که او را خلیفه می‌کنید. و اگر من معاون و وزیر (خلیفه) شما باشم بهتر است از اینکه امیر شما شوم»[۳].

و این مطلب از نهج‌البلاغه که یکی از مراجع مورد اعتماد شیعه است، نقل شده است. اگر امامت از جهت خداوند می‌بود، علی این عذر را نمی‌آورد، چرا که امامتی که از طرف خداوند بر آن نص وارد آمده باشد، واجب ‌الطاعه ـ هم برای امام و هم برای مردم است. و بدین‌سان حضرت حسن امامت را به معاویه واگذار کرد، و با او بیعت کرد. و بدین‌سان حضرت حسین‌بن‌علی، بر دستان معاویه بیعت کرد[۴].

اگر حسن و حسین امامان برآمده از فرموده الله تعالی می‌بودند، هرگز با معاویه بیعت نمی‌کردند، و خلافت و حکم را به او واگذا نمی‌نمودند. و مأمون به حضرت رضا گفت: چنین بنظرم رسیده که خود را از خلافت کنار بکشم و آن را به تو واگذا نمایم … با تو بیعت کنم. حضرت رضا گفت‌: من (هرگز میلی به این کار ندارم) و آن را از روی اراده خودم انجام نمی‌دهم. باری، قبول نکردن مقام خلافت توسط حضرت رضا، نشان‌دهنده این امر است که امامت امری نص‌دار و فرض شده نیست که شیعه و رافضی‌ها، اصحاب گرامی پیامبر  صلی الله علیه و سلم را بخاطر عدم قایل شدن به آن، کافر دانسته‌اند. (انشاءالله در بحث و جایگاه خاص خودش، به آن خواهیم پرداخت) و اما صفاتی که قرآن و احادیث نبوی برای پیامبر  صلی الله علیه و سلم ثابت شده است، ما به آنها اعتقاد داریم. مثلاً قرآن صراحتاً می‌گوید:

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا رَحۡمَهٗ لِّلۡعَٰلَمِینَ ١٠٧﴾ [الأنبیاء: ۱۰۷].

«و ما تو را فقط به‌عنوان رحمتی برای جهانیان فرستاده‌ایم».

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰکَ إِلَّا کَآفَّهٗ لِّلنَّاسِ بَشِیرٗا وَنَذِیرٗا﴾ [سبأ: ۲۸].

«و تو را براى همه مردمان جز مژده آور و هشدار دهنده نفرستاده‏ایم‏‏».

﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّی رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَیۡکُمۡ جَمِیعًا﴾ [الأعراف: ۱۵۸].

«بگو ای مردم! من فرستاده خداوند برای همه شماها هستم».

﴿تَبَارَکَ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ لِیَکُونَ لِلۡعَٰلَمِینَ نَذِیرًا ١﴾ [الفرقان: ۱].

«مبارک است کسی که فرقان (جداکننده حق از باطل) را بر بنده‌اش نازل کرد تا برای جهانیان انذارکننده بشود».

﴿فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا یَجِدُواْ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَیۡتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسۡلِیمٗا ۶۵﴾ [النساء: ۶۵].

«قسم به پرودگارت ایمان نمی‌آورند تا زمانی که تو را در اختلافات و نزاعات فیمابین خودشان داور کنند، و در دل‌هایشان شکی و یا تنگی‌ای نسبت به قضاوت تو پیدا نکنند و کاملاً تسلیم و مطیع شوند».

﴿وَمَآ ءَاتَىٰکُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰکُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْ﴾ [الحشر: ۷].

«آنچه را که پیامبر آورده، برگیرید، و از آنچه که نهی کرده، دوری کنید».

﴿قُلۡ إِن کُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡکُمُ ٱللَّهُ﴾ [آل‌عمران: ۳۱].

«بگو: اگر خدا را دوست مى‏دارید، از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست بدارد».

﴿مَّن یُطِعِ ٱلرَّسُولَ فَقَدۡ أَطَاعَ ٱللَّهَ﴾ [النساء: ۸۰].

«و هر کس از رسول  صلی الله علیه و سلم پیروی و اطاعت کند، در حقیقت از خداوند اطاعت کرده است».

﴿وَمَن یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَتَّبِعۡ غَیۡرَ سَبِیلِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا ١١۵﴾ [النساء: ۱۱۵].

«و کسی که با رسول خدا بعد از آنکه هدایت برایش روشن شده، مخالفت کند، و راه مؤمنان را نپوید، او را با آنچه که برای خود برگزیده، وا می‌گذاریم، و او را وارد جهنم می‌سازیم. و (این) سرنوشتی بد است».

امت اسلامی بر این اتفاق نظر دارد که محمد  صلی الله علیه و سلم بزرگ‌ترین و گرامی‌ترین انسان‌هاست، و دارای آن‌چنان منزلت بلند بالایی است که هیچ احدی در صفات و فضایل بدان نمی‌رسد. و او معصوم و مطاع است و او خاتم پیامبران است، و جانشینانش به روش او گام برداشته‌، و از آثارش پیروی می‌کنند، و در هر کوچک و بزرگی به او اقتداء می‌کنند و آنها پرهیزگار و بسیار فاضل هستند, اما بسان پیامبر  صلی الله علیه و سلم معصوم نیستند، و در فضل و کمال به پای او نمی‌رسند، آن‌چنان‌که شیعه در ارتباط با ائمه خودشان افترا می‌زنند.

 

[۱]– اصول کافی ص ۱۰۹٫

[۲]– اصول کافی ص ۱۵۴٫

[۳]– نهج البلاغه, جزء ۱ ص ۱۸۳٫

[۴]– معرفه اخبار الرجال (رجال الکشی) ص ۷۲ .

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …