فکر کن در تنها بین ستونهای مسجد محلهتان قدم میزنی و در همین حال یکی از متون علمی را حفظ میکنی، یا در گوشهای از کتابخانهی شخصیات نشستهای و کتب مرجع در برابرت پراکندهاند و غرق پژوهش و تحقیق هستی، یا آنکه مشغول یک فعالیت دعوی؛ سپس در همین حال احساس خستگی میکنی یا از دوستانت پیامی دریافت میکنی که به تو پیشنهاد شرکت در یک گردش را میدهند…
در این وضعیت بیشتر افراد دچار سستی شده و تمرکز خود را از دست میدهند و با خود میگویند: کمی به خودم استراحت بدهم… اما اگر این سخن ابراهیم حربی را بیاد بیاوری که: «عاقلان همهی امتها بر این متفقاند: خوشی با خوشی به دست نمیآید» خواهی دید چگونه عزم و ارادهات به جوش آمده و به فعالیت خود ادامه خواهی داد و وسوسهی آسایش و تفریح را پشت سر میاندازی.
اما این تلاش و زحمت صرفا مخصوص هدف والای اصلی یعنی رسیدن به بهشت و در امان ماندن از آتش جهنم، یا دیگر اهداف شریف مانند علم و ایمان و غذا دادن به بینوایان و اصلاح جامعه نیست، بلکه برای به دست آوردن خوشیهای دنیایی که مردم در پی آن هستند مانند مال و شهرت و منصب نیز باید از پل خستگی گذشت، همانطور که ابن تیمیه میگوید: «لذتهای دنیوی غالبا به دست نمیآید مگر با نوعی تلاش و زحمت» [ابن تیمیه، مجموع الفتاوی: ۲۰/ ۱۴۶].
خُب، آیا در قرآن و سنت نبوی به این رابطهی میان «خستگی و موفقیت» اشارهای شده است؟
بله، اشارات بسیاری به این رابطه شده، که مهمترین آن این تصویر بسیار زیبای نبوی است که در عبارتی پربار و بدیع میفرماید: «بهشت با ناخوشیها پوشانده شده است» [صحیح مسلم: ۲۷۲۲].
چرا که بهشت به دست نمیآید مگر با طی کردن مسیری که نفس بشری دوست ندارد یعنی با ترک هوای نفس و شهوتها…
در تصویرگری دیگری در اوج زیبایی ادبی، پیامبر ﷺ منظرهی مومنی را به نمایش گذاشته که این سختی و تلاش را تحمل میکند و میفرماید: «دنیا زندان مومن است» [صحیح مسلم: ۲۹۵۶].
اگر میان تصویری که قرآن از اهل بهشت ارائه میدهد و تصویر آن از اهل دوزخ مقایسهای کنی، خواهی دید که چگونه اهل بهشت در این دنیا بر پلِ خستگی و تلاش ازدحام کردهاند، و اهل آتش را میبینی که چگونه به آسایش و لذتهای خود مشغولند.
برای مثال، در این آیه بیاندیش که خداوند در آن کم خوابیدن اهل بهشت در دنیا و بیداری آنان برای عبادت را بیان نموده است:
﴿إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ (۱۶) کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ﴾ [ذاریات: ۱۶ ـ ۱۷]
(آنها پیش از این نیکوکار بودند (۱۶) و از شب اندکی را میخوابیدند).
و همینطور دربارهی سرورانمان صحابه رضی الله عنهم میفرماید:
﴿إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَهٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ﴾ [مزمل: ۲۰]
(در حقیقت پروردگارت میداند که تو و گروهی از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] برمیخیزند).
و آنجا که خطاب به پیامبرش میفرماید:
﴿قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا﴾ [مزمل: ۲]
(شب رابه پا خیز، مگر اندکی).
به خاطر خدا به این آیات بیاندیش و سپس آن را با بالشهای ما مقایسه کن که بر اثر خواب طولانی شب و روز فرسوده شده است!
اینها شکوه و سربلندی است که جز با تلاش و زحمت به دست نمیآید…