راه های رسیدن به علم (۶)

اما در مقابلِ روش زندگی بهشتیان، زندگی دنیایی دوزخیان را ببین که قرآن چگونه آن را به تصویر کشیده است. الله متعال درباره‌ی یاران چپ (دوزخیان) می‌فرماید:

﴿إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ﴾ [واقعه: ۴۵]

(آنان پیش از این ناز پرورده بودند).

برای همین است که ملائکه وقتی به استقبال بهشتیان می‌روند با عباراتی به آنان خوش آمد می‌گویند که نشان دهنده‌ی همین معنا است:

﴿وَالمَلاَئِکَهُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِم مِّن کُلِّ بَابٍ (۲۳) سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ﴾ [رعد: ۲۳ ـ ۲۴]

(و ملائکه از هر دری بر آنان وارد می‌شوند (۲۳۹) [و می‌گویند] سلام بر شما به [پاداش] آنچه صبر کردید؛ چه نیک است فرجام آن سرای).

ببنیند ملائکه در خوش آمد خود چگونه به صبر آنان اشاره کرده‌اند، که این نشان دهنده‌ی اموری است بر خلاف آسایش؛ چیزهایی که بهشتیان نفس خود را به آن وادار کرده بودند.

از بزرگترین منابع پی بردن به این معنا، تدبر اخبار و داستان‌های پیامبران در قرآن و رنجی است که از دست مردمِ خود کشیده‌اند. برای مثال، نوح را ببینید که نهصد و پنجاه سال در میان خود بود و چگونه از هر فرصت ممکنی برای دعوت آنان بهره می‌برد:

﴿قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا﴾ [نوح: ۵]

(گفت: پروردگارا من قوم خود را شب و روز دعوت کردم).

و همچنین فرمود:

﴿ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا (۸) ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا﴾ [نوح: ۸ ـ ۹]

(سپس من آشکارا آنان را دعوت نمودم (۸) باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [و] پوشیده نیز به آنان گفتم).

و بالاتر از همه‌ی آنان رنج‌ها و مصیبت‌هایی که سرور فرزندان آدم، محمد ﷺ متحمل شدند، تا آنکه الله متعال ایشان را قدرت و تمکین عطا نمود. ابن قیم قسمتی از این رنج را چنین به تصویر می‌کشد:

«همانطور که پیامبر ﷺ پس از آنکه کفار آنگونه بیرونش کرده بودند، [در روز فتح] به آن جایگاه ارزشمند یعنی مکه وارد شد، و آن پیروزی بزرگ را نصیبش گرداند، بعد از آنکه از دست دشمنانش آن رنج‌ها را متحمل گردید… به طور کلی [می‌توان گفت] : فرجام‌های نیک در اسبابی ناخوشایند و سخت پنهان شده‌اند» [ابن قیم، إغاثه اللهفان: ۲/ ۸۱۷].

به سبب آزموده بودن و عقلانیت این معنی، و از آنجایی که مردم به حتمی بودن تحمل سختی‌های دنیا آگاهند، شاعران نیز در به تصویر کشیدن این حقیقت گوی سبقت از یکدیگر ربوده‌اند. از جمله ابوتمام حبیب بن اوس طائی (متوفای ۲۳۱ ه‍) که در قصیده‌ی مشهورش درباره‌ی فتح عموریه می‌گوید:

بصرت بالراحه الکبری فلم ترها / تُنال إلا علیٰ جسر من التعب

یعنی: به آسایش بزرگ نظر انداختی اما آن را دست یافتنی ندیدی مگر بر پلی از خستگی [دیوان أبی تمام با شرح خطیب تبریزی: ۱/ ۴۹].

ابوتمام مقایسه‌ای بسیار زیبا نموده میان دو نوع خواب که یکی از آنها با ترک دیگری به دست می‌آید:

و لم تُعطِنی الأیام نوما مُسکّنا / ألذّ به، إلا بنوم مشرّد

یعنی: روزگار خوابی آرامبخش و لذت‌بخش به من نداد، مگر خوابِ هنگام آوارگی! (پس از تحمل سختی‌ها) [دیوان أبی تمام با شرح خطیب تبریزی: ۱/ ۲۴۵].

حتی خواب خوش هم نصیب کسی نمی‌شود مگر پس از ساعت‌ها ترک خواب! نزدیک‌ترین مثال برای آنچه ابوتمام ذکر نموده خوابِ پس از دستاورد است. این خواب آنقدر خوش است که خواب بیهودگی و بیکارگی همه‌ی عمر نیز به پایش نمی‌رسد.

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …