اما نظر و دیدگاه ما در رابطه با امامان مجهتد و مخصوصاً امامان اربعه یعنی. امام ابوحنیفه، امام مالک، امام شافعی و امام احمد – رضی الله عنهم اجمعین – بحقیقت ما آنان را گرامی میداریم. خدا شاهد است – که آنان دارای احترام زیادی هستند، آنان را شدیداً دوست داریم و امامان ما هستند، الگوی نیکویی بوده و سلف صالح هستند، امانت را ادا کرده، امت را نصیحت کردند، و آنچه را که خداوند بر آنان واجب کرده بود، بدون کم و کاست انجام دادند. وآنان در ورع و تقوی و علم و عمل و ایمان و اخلاص به عنوان نمونه و الگو به آنان اقتدا شده و از آنان پیروی میشود. تمامی مسلمانان بر ثنا و تعریف از آنان و دوست داشتن واحترام و تکریم از آنان، اجماع دارند، اخبار و احادیث زیادی در رابطه با فضل و بزرگی آنان و صفات خوبشان و نقل فضایل ستوده، صفات برجسته، محسنات آنان پی در پی و پشت سر هم آمده است. و شاید ما بیشتر از مردم فضیلت و برتری آنان را بدانیم و از آنان بیشتر از مردم تقدیر و تشکر کنیم، زیرا در این مسیر و راه و روش آنان حرکت میکنیم، در تبعیت کردن از کتاب و سنت از آثار و اعمال ایشان پیروی میکنیم و هنگام اختلاف به آن دو یعنی کتاب و سنت حکم میکنیم و در تقدیم و برتری دادن کتاب و سنت بر هر قول و گفته ای دیگر و همچنین عدم تعصب نسبت به رجال و بزرگان دینی به آنان اقتدا کرده و از آنان پیروی میکنیم.
ما معتقدیم که آنان به دین خدمت بزرگی کردهاند، و نسبت به حفظ بسیاری از احکام اسلامی و فهم آنها به آنان مدیون هستیم، خدواند در عوض ما و تمامی مسلمانان به آنان پاداش خیر عنایت فرماید. هرکس که زحمات آنان را ضایع کند و آنان را مورد طعن و سرزنش قرار دهد، از آنان عیب بگیرد و آنان را ذم و نکوهش کند، به حقیقت از ما نیست، ممکن نیست که سلفی باشد زیرا سلفیت عبارتست از تبعیت از راه و روش سلف صالح و بزرگداشت آنان و به حقیقت آنان به عنوان مجتهد درصدر سلف صالح قرار دارند و بهترین آنان هستند. ما بیشتر از مردم از آنان قدردانی و تشکر میکنیم و آنان را بیشتر دوست داشته و از آنان بیشتر و بهتر دفاع میکنیم.
میدانیم، که بسیاری از دشمنان ما بر ما افترا بستهاند وواز جانب ما برخلاف این حقیقت برای مردم ازگو کرده، و گفتهاند که ما نسبت به امامان اربعه بغض و کینه و دشمنی داریم و آنان را مورد طعن و سرزنش قرار میدهیم و آراء نظرات آنان را دست کم میگیریم، همانطور که البوطی در کتاب اللامذهبیه و غیر از او نیز در کتاب «الاجتهاد والمجهتدون» سخنانی اینگونه بر علیه ما گفتهاند و مخالفت ما را در بعضی از مسائل فقهی با بعضی از امامان اربعه به عنوان ذریعه و وسیله ای برای دروغ گفتن و افترا بر علیه ما انتخاب کردهاند.
ما اینجا اعلان میکنیم هر آنچه را که در این رابطه از ما نقل میکنند دروغ و از پیش خود ساختن است، هیچ صحت و درستی ندارد، وآن بر خلاف اعتقاد و مذهب ما است، ما از این کار و طرزرفتار بیزار هستیم و خود را تبرئه میکنیم. هیچ کس فکر نکند که ما این سخنان را به خاطر ترس از کسی یا تعارف با کسی میگوئیم، ما – به شکر خدواند تبارک و تعالی – از هیچ کس به غیر از خداوند –سبحانه و تعالی – نمیترسیم، ترس و چاپلوسی، و بدست آوردن رضایت مردم از خصلت، خلق و خوی و عادت ما نیست، چرا که حق نزد ما از هر کسی و هر چیزی گرانبهاتر و ارزشمندتر است و دین اسلام جرأت داشتن دفاع از حق و اینکه آشکارا نظر و رأی خود را بگوئیم، به ما داده است، و اگر کسی ادعا میکند که ما خلاف آنچه را که گفتیم، باور و اعتقاد داریم، از او میخواهیم که با دلیل ضعیفی این موضوع را برای ما ثابت کند و بعید است که بتواند اینکار را انجام دهد.