دیدگاه ما در رابطه با امامان مجتهد چهارگانه (۲)

ما امامان اربعه و تمامی امامان را دوست داریم ولی در وقت خود آنچه را که خداوند عز و جل به ما دستور داده است از برتری کتاب و سنّت و رسول اوصبرسایر اقوال دیگر انجام می‌دهیم و با حق دور می‌زنیم و همیشه پیرو حق هستیم هر جا که باشد و هر کجا که باشد. و فکر نمی‌کنیم که هیچ مسلمانی در این رابطه با ما مخالف باشد. ما معتقدیم که همانا از لوب تا آخر ملزم به اتباع از کتاب و سنت رسول خداص هستیم و ملزم هستیم که آن دو را بر هر چیز و کسی دیگری برتری دهیم امامان اگر چنین قدر احترام زیادی داشتند فقط بخاطر اینست که به کتاب وسنت خدمت کرده اندو آن را تدریس کرده و به مردم یاد داده‌اند و احکام شرعی را به اندازه تلاش و کوشش خود از قرآن و سنت استنباط و استخراج کرده‌اند و آن دو را احترام گرفته و از آن‌ها تبعیت کرده‌اند. به همین خاطر هرگاه قول یکی از این امامان مخالف کتاب الله (قرآن) و سنت رسول او باشد برما و تمامی کسانی که این موضوع را می‌دانند واجب است که قول و گفته این امام را بخاطر قول الله -جل جلاله- و رسول خداص ترک کنند، زیرا امامان –رحم الله تعالی – برتمام سنت احاطه نداشتند و چیزهای زیادی از آن ندانسته، ترک کرده‌اند، و نسبت به بعضی از سنت‌های رسول اکرمص علم نداشته‌اند، لذا به آن‌ها عمل نکرده‌اند و بعضی وقت‌ها سنت‌های دیگری را که از طرق ضعیف به آنان رسیده ترک کرده‌اند، بعدها صحت آن‌ها از طرق دیگر ثابت شده است. همچنین آنان بعضی از احادیث را صحیح دانسته‌اند و به وسیله آن‌ها فتوی داده‌اند، بعدها ضعف این احادیث مشخص شده‌اند. به حقیقت بعضی وقت‌ها امامان مجتهد بدون قصد با بعضی از سنت‌ها به خاطر دلایل مختلف، مخالفت کرده‌اند که شیخ الاسلام تقی الدین بن تیمیه – رحمه الله تعالی – در رساله ارزشمند خود بنام «رفع الملام عن الائمه الاعلام» این اسباب و دلایل را با بهترین شیوه بیان کرده و توضیح داده است. در آن کتاب اشاره کرد به اینکه ده عُذر بر طبق احادیث صحیح برای مخالفت با هر امامی وجود دارد که مجموع آن‌ها را در سه چیز می‌توان بیان کرد: یکی از آن‌ها: معتقد باشد به اینکه پیامبرص چیزی گفته است که با قول مجتهد مخالف است در این حالت می‌تواند با رای و نظر مجتهدیا امام خود مخالفت کند دوم اینکه معتقد باشد که پیامبر ص از این مساله همان چیزی که مجتهد با امام او دریاره آن گفته است، پیامبرص در مورد آن مساله چنین برداشتی اراده نکرده است.سوم اینکه معتقد باشد به اینکه حدیثی که امام یا مجتهد به آن استنادکرده است. منسوخ است.سپس استاد – رحمه الله – این عذرهای دهگانه را بطور مفصل توضیح داده و برای هر کدام نمونه و مثال می‌آورد، هر کس می‌خواهد در این رابطه توضیحات بیشتری دریافت کند می‌تواند به آن رساله ارزشمند مراجعه نماید. امامان مذاهب – رحم الله تعالی – هرگاه درباره چیزی از شرع یا سنّت مخالفت کرده‌اند هم معذور بوده‌اند از بنابر دلایل مذکور در بالا و هم مأجور بوده‌اند، همانطور که در حدیث ثابت شده است که رسول اللهص فرموده است:

«إذا حکم الحاکم فاجتهد فأصاب فله أجران وإذا حکم فاجتهد فأخطأ فله أجر واحد»[۱].

[هرگاه قاضی یا حاکم، مجتهد، اجتهاد کرد و در اجتهاد خود به حق دست یافت دو پاداش دارد ولی هرگاه حکم کرد اجتهاد در اجتهاد خود دچار خطا و اشتباه شد. یک پاداش دارد]

۱-متفق علیه.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …