امام غزالی رحمه الله هم، چنین نظری را دارد و میگوید: قبول قول مجتهد بنابه دلیل اجماع بر عامی واجب و لازم است، پس چنین کاری قبول قول دیگری از روی دلیل است و تقلید نیست؛ زیرا تقلید قبول قول دیگری بدون دلیل است و هر زمان که دلیل برای قبول قول دیگری نباشد و صدق کلامش ضرورتاً یا بنا به دلیل معلوم نشود، در این صورت تبعیتکردن از آن قول، اعتماد و تکیه بر جهل و نادانی است بنابراین، صدق کلام دیگری ضرورتاً معلوم نیست و ناچاراً باید برای آن دلیلی باشد؛ مثلاً دلیل صدق گفته پیامبر صلی الله علیه و سلم معجزه است؛ یعنی صدق گفته وی با معجزه معلوم میشود، صدق کلام خداوند با اخبار پیامبر صلی الله علیه و سلم از صدقش معلوم میشود، صدق اجماعکنندگان با اخبار پیامبر صلی الله علیه و سلم از عصمتشان معلوم میشود.([۱])
ولی دیگران این قول را قبول ندارند و میگویند: بر عامی لازم نیست که دلیل و علت احکام را بداند؛ زیرا اگر عامی ملزم به شناخت و آگاهی از علت حکم باشد، چنین چیزی منجر به انقطاع از معیشت و نابودی دنیا میشود؛ پس واجب این است که شناخت علت حکم مسائل بر عامی واجب نباشد.([۲])