دیدگاه قول تفصیل(وجوب اتّباع)(۷)

ادلّۀ این دیدگاه:

طرفداران تقلید برای اثبات نظرشان به دلایلی از کتاب، سنت، اجماع صحابه رضی الله عنهم و تابعین و عقل استدلال و استناد می‌کنند.

  • کتاب: مهم­ترین آیه‌ای که طرفداران تقلید به آن استدلال می‌کنند، این آیه است: ﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّکۡرِ إِن کُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٧﴾([۱])([۲]) «از (اهل علم و) آشنایان به کتاب‌های ‌آسمانی بپرسید اگر این را نمی‌دانید.» وجه استدلال به این آیه، این است که خداوند ما را در آنچه نمی‌دانیم، به سؤال کردن از اهل ذکر امری می‌فرماید. و این خطاب عامی است از جانب خداوند متعال به همۀ مخاطبین، پس آن عام بر تمامی افراد عام است و نیز به واجب بودن سؤال در تمامی مسائلی که معلوم نیستند بنابراین، بر غیر مجتهد لازم است که از مجتهد سؤال کند و به قولش عمل نماید.([۳])

پس این نص، عام است و شامل تمام مخاطبین نسبت به امر نامعلومی می‌گردد که در اینجا، امر مقید به سبب است (یعنی عدم علم) که به تکرار آن، امر هم تکرار می‌شود و در امر «فَاسْأَلُوا» کمترین درجۀ آن جواز است، همان‌طور که آمدی بیان داشته است.([۴])

آیۀ دیگری که به آن استدلال کرده‌اند، این آیه است: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِی ٱلۡأَمۡرِ مِنکُمۡۖ﴾([۵]) «‏ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا (با پیروی از قرآن) و از پیغمبر (خدا محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از علما و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند).» وجه استدلال به این آیه این است که منظور از «أُولِی الْأَمْرِ» علماست که خداوند متعال امر به اطاعت و پیروی از آنان نموده است و اطاعت و پیروی از آنان، همان تقلید از آنان در احکامی است که بدان فتوا می‌دهند.([۶])

برخی از فقها به این آیه استدلال کرده‌اند: ﴿فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرۡقَهٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَهٞ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی ٱلدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَحۡذَرُونَ١٢٢﴾([۷]) «باید که از هر قوم و قبیله‌ای، عدّه‌ای بروند (و در تحصیل علوم دینی تلاش کنند) تا با تعلیمات اسلامی آشنا گردند، و هنگامی که به سوی قوم و قبیله‌ی خود برگشتند (به تعلیم مردمان بپردازند و ارشادشان کنند و) آنان را (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا (خویشتن را از عقاب و عذاب خدا برحذر دارند و از بطالت و ضلالت) خودداری کنند.» ‏

وجه استدلال به این آیه، این است که خداوند متعال خروج به مراکز تعلیم احکام شرعی را به صورت کفایی واجب نموده است به اینکه گروهی از مردم، از کسانی که قدرت یادگیری احکام و تعلیم دادن آن را دارند، به مراکز تعلیم احکام شرعی بروند تا به سؤالات و نیازهای منطقه خود و سایر مناطق پاسخ دهند و در بازگشت، احکام دینی را به مسلمانان یاد بدهند. مسلمانان نیز احکام دینشان را از آنان یاد می‌گیرند و مطابق آن عمل می‌کنند و در صورت نیاز، از حکم مسائل شرعی از آنان سؤال می‌کنند و آنگاه مطابق پاسخی که دریافت می‌کنند، عمل می‌نمایند. پس قبول قول مجتهد و عمل برطبق آن، از نظر شرعی همان تقلید است.([۸])

 

 

([۱]) انبیاء/ ۷٫

([۲])آمدی، الإحکام فی أصول‌الأحکام، ۴/۲۳۴٫/- ابواسحاق شیرازی، اللمع فی أصول‌الفقه، ۱/۱۲۵٫/- شوکانی، القول المفید فی أدله الاجتهاد والتقلید، ص ۲۰٫

([۳]) عبدالمجید محمّد سوسوه، دراسات فی‌الاجتهاد و فهم‌النص، ص ۹۷٫

([۴])وهبه‌الزحیلی، اصول‌الفقه الاسلامی، ۲/۱۱۵۵٫

([۵]) نساء/ ۵۹٫

([۶])شوکانی، القول‌المفید فی أدله الاجتهاد والتقلید، ص ۳۴٫

([۷]) توبه/ ۱۲۲٫

([۸])فضلی، التقلید، ص ۴۲ و ۴۱٫

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …