در مقابلِ این قول مختار، اقوال دیگری هم گفته شده است، از جمله این که: امر مقتضیِ تکرار در تمام عمر در صورت امکان است، مگر این که دلیلی بر منع آن وجود داشته باشد. این قول، قولِ برخی از شافعیه و اکثر حنابله است و اینان ادعا دارند که همین مفهوم لغوی صیغهی امر است، زیرا روایت شده که رسول خدا ج فرمود: «ای مردم! خداوند حج را بر شما واجب نموده است»، مردی از مسلمانان برخاست و گفت: ای رسول خدا! آیا باید هر سال آن را انجام دهیم؟ و پیامبر فرمود: «اگر بگویم واجب است، بر شما واجب میشود و اگر واجب شود، شما به آن عمل نمیکنید و توان انجام هر سالهی آن را ندارید؛ حج یک بار است (یعنی فقط برای یک بار انجام آن واجب است) و مازاد بر آن، تطوّعی است».
نحوهی استدلال به این حدیث چنین است که: سؤالکننده به زبان عربی آگاه بوده است و در نتیجه، اگر امر لغتاً مقتضی تکرار نمیبود، حتماً آن مرد این سؤال را نمیپرسید و رسول خدا ج این سؤال او را خطا میدانست[۱].
این استدلال به راستی ضعیف است و حجّتی برای قول آنان نمیشود، زیرا میتوان گفت که: این خبر، برعکسِ دیدگاهِ آنان دلالت دارد؛ زیرا اگر امر لغتاً بر تکرار دلالت دارد، پس چرا آن مرد این سؤال را کرد؟ آیا سؤال وی بر این دلالت ندارد که مفهوم لغوی امر صرفِ طلب فعل است نه تکرار آن، و مرد با این سؤالِ خود، خواسته مطمئن شود که آیا این مفهوم در مورد حج هم باقی است یا این که آن هم مانند عباداتی چون نماز و زکات تکرار میشود؟ چون که میدانیم که بعضی از عبادات مانند نماز و روزه با تکرار اوقات تکرار میشوند و حج نیز به زمان و مکان تعلّق دارد و شبیه عباداتی است که تکرار میشوند و به همین دلیل، امر بر آن فرد مشکل شده که: آیا حج هم، به اعتبارِ تعلقش به زمان، به آن نوع عبادات ملحق میشود یا این که به اعتبار تعلقش به مکان، ملحق به آنها نمیشود؟ و برای دفع این اشکال از رسول خدا سؤال کرده است.
[۱]– شرح المنار، ص ۱۳۶ به بعد؛ شرح مسلم الثبوت، ص ۳۸۴؛ المسوده، ص ۲۰٫