سیرت نبی صلى الله علیه وسلم رویه و صفحه آشکار و بوستان نمناکی است که در آن وارد شده و اخلاق نبی کریم صلى الله علیه وسلم را از آن میآموزیم.
پیامبر ما صلى الله علیه وسلم از آغازین دوران تا آخر عمرش به اخلاق کریمه آراسته و از هر وصف زشت و ناپسند دور بود. پروردگارش وی را خوب ادب آموخته بود، از لحاظ همنشینی و ادب از بهترین مردمان بود و ایشان را راستگو و امانتدار نامگذاری نموده بود و از گرامیترین آنان از لحاظ ذات بود. سؤال کننده و فقیری را جواب رد نمیداد و با وجود بلندمرتبه بودن و جایگاه بلندش، تواضعش از همه بیشتر بود و دورترین مردم از لحاظ تکبر بود. روزی مردی به ایشان گفت: ای بهترین مردم! از روی تواضع جواب داد که او حضرت ابراهیم علیه السلام بود. وقتی مردی که از هیبت وی لرزه بر اندام بود، نزدش آمد، به او گفت: نترس و بر خود سخت مگیر، من پادشاه نیستم، من فرزند زنی از قریش هستم که گوشت خشک شده میخورد. (ابن ماجه)
پیامبر صلى الله علیه وسلم از وفادارترین مردم به لحاظ عهد و وعده بود و از همه بیشتر صله رحمی میکرد و شفقت و رحمتش از دیگران بیشتر بود. وقتی که گریه بچهای را میشنید، نمازش را مختصر میکرد تا بر مادرش سخت نگذرد. رحمت ایشان شامل انسانها و حیوانها میشد و بهترین مردم نسبت به خانوادهاش بود و هیچ زن و خدمتکاری را با دست مبارکش نزد. میفرمود: بهترین شما کسی است که نسبت به خانوادهاش بهتر باشد و من نسبت به خانوادهام بهترین شما هستم. (ترمذی)
از زیباترین صفات و اخلاق کریمانهاش این است که بردباریاش از همهی مردم بیشتر بود و بدی را با بدی جواب نمیداد، بلکه عفو و درگذشت میکرد. قومش وی را در طائف اذیت کردند و فرشتهی کوهها از ایشان خواست که اجازه دهد کوههای طائف را از دو طرف آورده، و آنها را در میان بند نماید تا بمیرند. پیامبر صلى الله علیه وسلم انکار ورزید و فرمود: امیدوارم که از نسل اینها افرادی پیدا شود که خداوند را عبادت نموده و از شرک به الله دوری ورزند. (طبرانی)
هنگامی که فاتحانه و پیروزمندانه وارد مکهی مکرمه شد، به افرادی که با او جنگیده و دشمنی کرده بودند، فرمود: بروید شما امروز آزادید.
با وجود زیاد بودن گرفتاریها و مسؤولیتهایش، گشادهروترین مردم بود. عبدالله بن حارث رضی الله عنه میفرماید: کسی را که بیشتر از پیامبر صلى الله علیه وسلم تبسم نماید، ندیدهام. جریر رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلى الله علیه وسلم مرا مشاهده نمینمود مگر این که تبسم میفرمود.
آری! پیامبر و حبیب ما از لحاظ اخلاق، بهترین مردم بود و گواهی پروردگارش در این باره کافیست که میفرماید: ﴿وَإِنَّک لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾ [قلم: ۴]؛ همانا تو دارای اخلاق بزرگی هستی.
سعد بن هشام دربارهی اخلاق پیامبر از ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها سؤال کرد: عایشه رضی الله عنها گفت: آیا قرآن را تلاوت نکردهای؟
گفت: بله.
فرمود: اخلاق پیامبر، قرآن بود. (مسلم)
قاضی عیاض میگوید: تمام عقلا اتفاق دارند که اگر شخصی متصف به یک نمونه اخلاق حمیده و آداب شریفه باشد، باید تعظیم شود، چه رسد به شخصی که متصف به همه باشد و شرع مقدس آن را تعریف نموده و بدان دستور داده و سعادت همیشگی را برای کسی به متصف به آن باشد، وعده کرده و بعضی از آنها را از اجزاء نبوت قرار داده است. و همین را خوش اخلاقی میگویند و همهی این فضایل و خصلتها اخلاق پیامبر صلى الله علیه وسلم بودند.
اخلاق نیک پیامبر صلى الله علیه وسلم سبب دخول مردم به اسلام بود
سیرت نبوی مملو از مثالهای زیادی است که بسیاری از صحابه به سبب اخلاق نیکوی پیامبر صلى الله علیه وسلم در عفو و در گذشتش یا جود و سخاوتش یا بردباری و نرمیاش یا تواضع و عدلش یا رحمت و شفقتش، مسلمان شدهاند.
ثمامه بن اثال به سبب عفو و بخشش پیامبر صلى الله علیه وسلم مسلمان میشود و میگوید: به خدا قسم! بر روی زمین کسی نزد من مبغوضتر از چهرهی تو نبود و اکنون چهرهی تو به نزد من بهترینِ چهرههاست؛ به خدا قسم! مبغوض ترین سرزمین نزد من، سرزمین شما بود و اکنون محبوبترین سرزمین، سرزمین توست. (بخاری)
دیگری بر اثر بخشش و سخاوت پیامبر صلى الله علیه وسلم مسلمان میشود و میگوید: ای قوم من! مسلمان شوید که محمّد بخشش و عطایی دارد که از تنگدستی ترس و واهمهای ندارد. (مسلم)
زید بن سعنه دانشمند یهودی میگوید: هیچ علامتی از علامات نبوت نبود مگر این که آن را هنگامی که به سوی چهره پیامبر صلى الله علیه وسلم نگاه میکردم، دیدم مگر دو علامت که آنها را ظاهراً نیافتم: یکی اینکه بردباریاش از نادانیاش سبقت بگیرد، دوم اینکه شدت جهل و نادانی، بر بردباری نیفزاید؛ الآن به آنها دست یافتم و گواه میگیرم تو را ای عمر! که همانا من به اینکه الله ربِّ من است و اسلام دین من و محمد صلى الله علیه وسلم نبی و پیامبر خداست، راضی شدم.
ابن حجر در کتابش ”الإصابه“ میگوید: هنگامی که صحابی جلندی پیامبر صلى الله علیه وسلم را به پادشاه عمان معرفی کرد، او گفت: مرا بر این پیامبر امی راهنمایی کردی که امر نمیکند به کار خیر، مگر این که خود اولین عمل کننده به آن است و نهی نمیکند از بدی، مگر این که اولین رها کنندهی آن است و این که او غالب میشود، اما گردنکشی نمیکند و پیروز میشود، اما بدگویی نمیکند و به عهد و پیمان خویش وفادار است و وعدهی خود را کامل میکند؛ گواهی میدهم که او پیامبر است.
گلچینی از احادیث نبوی درباره خوش اخلاقی و جایگاه آن
ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند که پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: کاملترین مؤمنان از لحاظ ایمان کسانی هستند که اخلاقشان بهتر باشد و بهترین شما کسی است که نسبت به زنان بهتر باشد. (ترمذی)
از جابر بن عبدالله رضی الله عنهما روایت است که همانا پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم فرمودند: همانا محبوبترین شما نزد من و نزدیکترین شما از لحاظ همنشینی با من در روز قیامت کسانی هستند که اخلاقشان بهتر باشد. (ترمذی)
عبدالله بن عمرو رضی الله عنهما روایت میگوید: پیامبر صلى الله علیه وسلم بدزبان و فاحش نبود و نه به تکلف بدزبانی میکردند و میفرمود: بهترین شما کسی است که اخلاقش بهتر باشد. (بخاری)
از ابودرداء رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: در روز قیامت چیزی سنگینتر از اخلاق نیکو در ترازوی مؤمن وجود ندارد. (طبرانی)
ام المؤمنین عائشه رضی الله عنها میگوید که پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: همانا مؤمن به خاطر اخلاق خویش مرتبه و درجهی روزهدار و شب زندهدار را حاصل میکند. (ابوداود)
ابوهریره رضی الله عنه فرمود: پیامبر صلى الله علیه وسلم سؤال کرده شد که بیشتر مردم به سبب چه اعمالی به بهشت میروند؟ آنحضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: به داشتن تقوای خداوندی و اخلاق نیکو. (ترمذی)
به خاطر اهمیت اخلاق نیکو برای فرد، جامعه و امت، پیامبر صلى الله علیه وسلم آن را به طور خاص به عموم مسلمانان، پیشوایان، دعوتگران، مربیان، والیان و قاضیان سفارش کرده است. هنگامی که آنحضرت صلى الله علیه وسلم معاذ بن جبل رضی الله عنه را به عنوان قاضی و معلم و امیر به یمن گسیل داشت، به وی سفارشهای زیادی فرمود؛ از جمله اینکه: هر کجا که باشی تقویٰ را اختیار کن و بعد از بدی، نیکی انجام بده تا آثارِ بدی را از بین ببرد و با مردم به اخلاق نیکو رفتار کن. (احمد)
پیامبر صلى الله علیه وسلم اخلاق خوب را سببی از اسباب بعثت خود قرار داده است؛ ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند که پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: همانا من برگزیده شدم که خوبیهای اخلاق را کامل نمایم. (احمد)
إنَّما الأمم الأخلاق ما بقیت /∗/ فإنْ هُمُ ذهبتْ أخلاقُهم ذهبوا
همانا امتهای اخلاق باقی ماندند و اگر اخلاقشان از بین رفت، آنها نیز از بین رفتند.
پیامبر صلى الله علیه وسلم از پروردگارش زیاد میخواست که ایشان را به اخلاق خوب راهنمایی کند و میگفت: بار خدایا! مرا به بهترین اخلاق راهنمایی کن و جز تو کسی به بهترین آن راهنمایی نمیکند. (مسلم)
نیز چنین دعا میکرد: بار خدایا! همان طوری که آفریشنم را زیبا کردی، اخلاقم را نیز خوب و زیبا بگردان. (ابنحبان)
اخلاق خوب خواستهی اساسی افراد و جامعه است و از خداوند میخواهیم که ما را نصیب گرداند و به وسیلهی آن عزت و بزرگواری گذشتهی امت خویش را حاصل کنیم و مردم از اخلاق عظیم پیامبر و خوبی رفتار صحابه و اخلاق زیبایشان با همدیگر و نیز با دشمنانشان گروهگروه در دایرهی اسلام داخل میشدند؛ به همین خاطر خداوند پیامبرش را صاحب اخلاق عظیم قرار داده که به عنوان اسوه و نمونهای باشد و میفرماید: ﴿لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ﴾ [احزاب: ٢١]؛ زندگی پیامبر برای شما اسوه و نمونه خوبی است.
ابن کثیر میگوید: این آیه دربارهی اقتدا نمودن به پیامبر صلى الله علیه وسلم در اقوال و افعال و احوالش اصل بزرگی است و به همین خاطر در روز جنگ احزاب به صحابه رضی الله عنهم دستور داده شد که در صبر، پایداری، مرزداری، مجاهده و انتظارش گشایش از جانب پروردگار به پیامبر صلى الله علیه وسلم اقتدا کنند.
موقع شبکه الإسلامیه