اینها مهمترین حقایقی است که در طی این پژوهش بدان رسیدهام:
نخست اینکه آیه: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَیۡءٖ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ﴾ تفسیر این آیه به درآمدها و دادن آن به فقها هیچ دلیلی ندارد.
- در قرآن هیچ دلیلی نیست که باید خمس درآمدها پرداخت شود، و موضوع آیه غنائمی است که در جنگ از کفار گرفته میشود، نه آنچه مسلمانانی که با کسی جنگ ندارند به دست میآورند.
- در سنت نبوی هیچ دلیلی برای وجوب خمس در اموال مردم نیست، چون نه پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین چیزی را گفته، و نه خودش انجام داده، و نه در حضور او و زمان او چنین کاری انجام شده است.
- خلفای راشدین و امام علی هیچگاه چنین نکردهاند.
- در هیچ منبع و مرجع معتمدی مانند کافی کلینی، یا من لا یحضره الفقیه قمی، یا استبصار طوسی و غیره از ائمه روایتی نقل نشده که بگوید خمس در اموال مسلمین واجب است.
- هیچ کسی از فقها معتبر متقدمین مانند شیخ مفید، و شیخ طوسی، و سید مرتضی علم الهدی و غیره چنین فتوایی ندادهاند.
- از نظر لغت خمس هیچ تعلقی به درآمدها و اموال مردم ندارد.
- و هیچ دلیل شرعی برای آن نیست.
دوم اینکه نصوص زیادی از ائمه نقل شده که تصریح میکند که:
- دادن خمس به خود امام معصوم مستحب است، نه واجب.
- صاحب خمس میتواند در آن تصرف کند و نیازی نیست که در این مورد به امام مراجعه کند، و مراجعه کردن به امام مستحب است، و صاحب خمس به آن ملزم نیست.
- بعضی از این نصوص تصریح میکند که ائمه پیروان خود را مطلقاً از دادن خمس معاف کردهاند.
- و بعضی از نصوص وارده از ائمه میگوید که تا وقتی که مهدی ظهور میکند پیروانشان از دادن خمس معاف هستند.
- هیچ نص و روایتی وجود ندارد که فقها را وارد موضوع خمس کند.
سوم اینکه: دادن خمس به فقیه فقط فتوای بعضی از فقهای متأخرین است، نه متقدمین و این فتوا دارای ویژگیهای ذیل میباشد:
- مورد اختلاف است و بر آن اجماع نشده است.
- مستند به هیچ روایتی از ائمه معصوم یا قرآن کریم و یا سنت نبوی نیست.
- اقوال فقهایی که خمس را واجب گرداندهاند مختلف و حیرتآور و متناقض است، و قول هر فقیهی با فقیه دیگر متضاد است، و در هر زمانی با زمان دیگر فرق مىکند.
- و مهمتر اینکه اقوال فقهاء با اقوال ذکر شده از ائمه کاملاً متضاد است!.
- امکان ندارد تئوری خمس کاملاً اجرا و عملی شود، و این بهترین مثال تناقض است (نظریه و اجراء).
اینها مهمترین حقایق و نتایجی بود که بدان دست یافتهام، و آن را پیش روی آن برادران و هم کیشان خودم میگذارم، که حق را دوست دارند، و به دنبال حقیقت هستند، و با زیور انصاف آراسته میباشند، آنان که همواره از دیر باز با حسن نیت و به قصد دریافتن ثواب و پاداش اخروی خود را با دادن خمس در مشکل میانداختهاند، از این رو برای آن که مسئولیت دینی خود را انجام دهم، و پژوهش علمی منصفانه و بیطرفانه ارائه دهم، و با این کار به برادران خود احسان کرده باشم، و عقلهای روشن و آزاد از یوغ تقلید کورکورانه را به تفکر وادارم، و راه را به آنها نشان دهم، و برای آن از حق و دلیل واضح و قاطع پیروی کرده باشم، و تودههای عاقل و آزاد جامعه را آگاه کنم، این پژوهش را به خوانندگان محترم تقدیم میدارم.
پروردگارا این تلاش ما بـود، و توکل ما بر تو است، و تو فریادرس ما هستی، و از تو یاری میجوییم.