سوالاتى که باعث هدایت جوانان شیعه شد (۱۸)

(۲۵) شما می گویید علّت پنهان شدن امام دوزادهم ‌تان در غار ترس از ستمگران است، پس وقتی این خطر با به قدرت رسیدن حکومت ‌های شیعه مانند عبیدی‌ها و بویهیه و صفوی‌ها و اینک دولت فعلی ایران رفع شد چرا او ظهور نکرد؟!

و چرا الآن او بیرون نمى آید در صورتی که حکومت شیعی ایران می تواند او را حمایت کند؟! و میلیون ها شیعه شب و روز خود را فدای او مى نمایند و منتظر او هستند!!

(۲۶) پیامبر -صلى الله علیه وآله وسلم- وقتی از مکه به مدینه هجرت کرد ابوبکر را همراه با خودش برد و او را نجات داد، و از طرفی علی را در معرض خطر و نابودی قرار داد و از او خواست در جایش بخوابد … پس اگر علی امام و وصی و خلیفه منصوب از سوی خدا بوده است آیا چنین کسی در معرض مرگ قرار داده مى شود و جان ابوبکر که اگر بمیرد برای امامت ضرری نیست نجات داده مى شود ….. و سوال اینجاست که کدام یک سزاوارتر است که خاری به پایش نخورد و در معرض مرگ قرار نگیرد؟

و اگر بگویید که علی غیب می دانست، پس خوابیدن او بر بستر پیامبر چه فضیلت و شاهکار می ‌تواند باشد؟!

(۲۷) علت تقیه فقط ترس است و ترس و هراس بر دو نوع است: اول اینکه انسان از این بترسد که جانش را از دست بدهد. و دوم اینکه از شکنجه‌ شدن و اذیت و آزار و توهین و ناسزا و هتک حرمت بترسد.

اما در مورد ترس از اینکه جان از دست برود باید گفت که ائمه به دو دلیل چنین هراسی نداشتند. یکی اینکه طبق گفته شما ائمه با اختیار و اجازه خودشان مى میرند.

و دوم اینکه طبق گفته شما ائمه آنچه را که مى شود و آنچه را که نمى شود می دانند، و آنها زمان و چگونگی مرگشان را می‌ دانند، بنابراین قبل از فرارسیدن زمان مردنشان ترس و هراسی ندارند، از این رو نیازی ندارند که در دین خود منافقانه رفتار نمایند و مردم مؤمن را فریب دهند.

اما نوع دوم ترس یعنی ترس از شکنجه شدن و در معرض توهین و فحش قرار گرفتن چیزی است که بدون تردید تحمّل چنین چیزی وظیفه علماست، و اهل بیت پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم در تحمّل چنین سختی هایی در راه حمایت و یاری دین جدّشان از دیگران سزاوارترند. پس چرا تقیه می کردند؟!

(۲۸) از دیدگاه شیعه تعیین امام معصوم به خاطر آن واجب است که ظلم و شرّ از همه جاه ها از بین برود و در همه جا عدالت برقرار شود.

سوال اینجاست که آیا شما می گویید که در هر شهر و آبادی که خدا آفریده معصومی بوده است که ظلم را از مردم دور می کرده است یا نه؟!

اگر بگویید در هر شهر و آبادی معصومی بوده است.

به شما گفته مى شود: این گزافه گویی آشکاری است، آیا در شهرهای کفار و مشرکین و اهل کتاب هم معصومی هست؟ و آیا در شام پیش معاویه رضی الله عنه معصومی بوده است؟

و اگر بگویید: ما می گوییم معصوم یکی است، اما در سایر شهرها و آبادی ها جانشینانی دارد، به شما گفته مى شود در همه آبادی ها و شهرها نایب دارد یا در بعضی شهرها؟

اگر بگویید در همه شهرها جانشین و نایب دارد این گزافه ‌گویی و سخن بی جایى است!

و اگر بگویید فقط در بعضی جاه ها جانشین دارد. به شما گفته مى شود: همه آبادى ها به صورت یکسان به معصوم نیاز دارند پس چرا شما بین آبادی ها فرق می گذارید؟!

(۲۹) الکلینی در الکافی باب مستقلی به این عنوان آورده است (زنان از زمین ارث نمی برند)، و در این مورد از ابی جعفر -علیهما السلام- روایت کرده است که گفت: «النساء لا یرثن من الأرض ولا من العقار شیئاً». «زنان از زمین سهمیه ارث ندارند»[۱].

و طوسی در تهذیب از مسیر نقل کرده که گفت: «سألت أبا عبد الله -علیه السلام عن النساء ما لهن من المیراث؟ فقال: لهن قیمه الطوب والبناء والخشب والقصب فأما الأرض والعقار فلا میراث لهن فیهما». «از أبا عبدالله علیهما السلام در مورد حق ارث زنان پرسیدم؟ او گفت: قیمت خشت و بنا و چوب و نی به زنان داده مى شود ولی از زمین ارث نمی ‌برند»، و محمد بن مسلم از ابی جعفر علیه السلام روایت است که گفت: «النساء لا یرثن من الأرض ولا من العقار شیئاً». «زنان از زمین ارث نمی ‌برند»، و عبدالملک بن اعین از ابو جعفر یا از ابو عبدالله علیهما السلام روایت مى کند که گفت: «لیس للنساء من الدور والعقار شیئًا». «زنان از خانه، ملک، و زمین سهمیه ارث ندارند»[۲] در این روایت فاطمه یا کسی دیگر استثناء نشده است. پس بنابراین طبق روایات مذهب شیعه فاطمه حق ندارد که خواهان ارث از پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم باشد.

و همچنین همه دارایی های پیامبر از آن امام است، محمد بن یحیی از احمد بن محمد و از عمرو بن شمر، از جابر از ابی جعفر علیهما السلام روایت مى کند که گفت: پیامبر خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: «خلق الله آدم وأقطعه الدنیا قطیعه، فما کان لآدم؛ فلرسول الله وما کان لرسول الله فهو للأئمه من آل محمد». «خداوند آدم را آفرید و دنیا را به عنوان ملک به او داد، پس آنچه از آدم علیه السلام بوده است به پیامبر خدا تعلق دارد و آنچه از آنِ پیامبر خدا است به ائمه ال محمد تعلق دارد»[۳].

و طبق عقیده شیعه اولین امام بعد از پیامبر خدا، علی رضی الله عنه می‌ باشد، بنابراین علی به مطالبه زمین فدک مستحق‌تر است نه فاطمه، و علی چنین نکرد، بلکه او گفت: اگر بخواهم راه رسیدن به عسل ناب و گندم و پارچه‌های ابریشمی را بلدم، ولی هرگز چنین نیست که هوای نفس من بر من غالب آید و آز و طمع مرا به انتخاب خوراکی‌ها بکشاند، در حالی که شاید در حجاز و یمامه افرادی هستند که یک تکه نان گیرشان نمى آید و هرگز سیر نشده اند»[۴].

(۳۰) ابوبکر با مرتدین جنگید و گفت: اگر از دادن زانوبند شتری که در زمان پیامبر آن را به ایشان صلى الله علیه وآله وسلم می‌ دادند اباء ورزند، با آنها خواهم جنگید. و شیعه می گویند علی از ترس اینکه مردم مرتد می شوند قرآنی را که پیامبر به او املاء کرده بود و او آن را نوشته بود بیرون نیاورد!!

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …