حجب

حجب عبارت است از منع کسی که سبب ارث بردن را دارا می باشد از تمام ارث یا بخشی از سهمش؛ حجب یکی از مهم ترین ابواب میراث و بزرگ ترین آنهاست. غفلت از آن گاهی باعث مانع رسیدن حقخ به اهلش یا دادن آن به کسی که استحقاق آن را ندارد، می شود. که هر دو حالت دربردارنده گناه و ظلم می باشند.
خداوند متعال می فرماید: «تِلْکَ حُدُودُ اللهِ وَمَن یُطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * وَمَن یَعْصِ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ» (نساء: ۱۳-۱۴) «اینها (احکام و) حدودالهی است و هرکس از الله و پیامبرش اطاعت کند، وی را به باغ‌هایی  درآورد که از زیر (درختان) آن نهرها است، در آن جاودانه‌اند و این پیروزی بزرگی است. و هرکس از الله و پیامبرش نافرمانی کند و از حدود او تجاوز کند، وی را در آتشی وارد می‌کند که جاودانه در آن خواهد ماند و برای او عذاب خوار کننده‌ای است».

احوال ورثه:  

اگر تمام ورثه موجود باشند، سه حالت وجود دارد:
۱- زمانی که همه ی وارثان مذکر باشند، تنها سه نفر از آنها ارث می برند: پدر، پسر و شوهر.
چنان که سهم پدر یک ششم، سهم شوهر یک چهارم و باقی ترکه بنا بر تعصیب برای پسر خواهد بود.

۲- چون همه ی وارثانِ زن موجود باشند، تنها پنج نفر از آنها ارث می برند: دختر، دخترِ پسر، مادر، همسر، خواهرِ تنی؛ و باقی زنان سهمی در ارث نخواهند داشت.
چنان که سهم همسر یک هشتم، سهم مادر یک ششم، سهم دختر یک دوم، سهم دخترِ پسر یک ششم و باقی ترکه بنا بر تعصیب برای خواهر تنی خواهد بود.

۳- اگر همه ی وارثان مذکر و مونث موجود باشند، تنها ۵ نفر ارث می برند؛ مادر، پدر، پسر، دختر، یکی از زوجین؛
اگر همراه وارثان همسر باشد؛ سهم پدر یک ششم، سهم مادر یک ششم، سهم همسر یک هشتم و باقی ترکه بنا بر تعصیب برای پسر و دختر می باشد. و سهم دختر نصف پسر خواهد بود.
اگر همراه وارثان شوهر باشد؛ سهم پدریک ششم، سهم مادر یک ششم، سهم شوهر یک چهارم و باقی ترکه بنا بر تعصیب برای دختر و پسر خواهد بود. و سهم دختر نصف پسر می باشد.

اقسام ورثه:

نزدیکان: اصول، فروع، حواشی.

اصول: کسانی هستند که تو فرعِ آنها محسوب می شوی یعنی پدران و مادران.

فروع: کسانی که فرعِ تو محسوب می شوند. پسران و دختران.

حواشی: کسانی که از اصول تو متفرع می شوند که شامل خواهران و برادران، عموها و دایی ها می شود.

ذوی الارحام از اصول: عبارت است از هر مذکری که بین او و مُرده زنی باشد مانند پدرِ مادری.

ذوی الارحام از فروع: عبارت است از هر مذکری که بین او و مُرده زنی باشد. مانند پسرِ دختر و دخترِ دختر.  
خداوند متعال را به خاطر بیان عدل و احسان و هدایت، شکر و سپاس می گوییم.
 خداوند متعال می فرماید: «یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلاَلَهِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ یَرِثُهَا إِن لَّمْ یَکُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن کَانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِن کَانُواْ إِخْوَهً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» (نساء: ۱۷۶)«از تو(درباره‌ی کلاله= مرده نه فرزند دارد نه پدر) فتوا می‌خواهند، بگو: الله در(باره‌ی) کلاله برای شما فتوی می‌دهد، اگر مردی بمیرد که فرزند نداشته باشد و برای او خواهری باشد، نصف اموالی را که به جا گذاشته، برای او است. و او تمام مال خواهر را به ارث می‌برد، (اگر خواهر بمیرد) در صورتی که فرزند نداشته باشد و چنانچه دو (خواهرش) باقی باشند؛ دو سوم ترکه را می‌برند و اگر چندین مردان و زنانی برادر و خواهر باشند برای هر مرد دو برابر سهم زن خواهد بود، الله (احکام خویش را) برای شما بیان می‌کند تا گمراه نشوید و الله به همه چیز داناست».

اقسام حجب:

حجب به دو قسمت تقسیم می شود:
۱- حجب به وصف: به این معنا که وارث به یکی از موانع ارث توصیف می شود. مانند: آزاد شدن (اینکه برده ای آزاد شود) یا قتل یا اختلاف دین؛ و این در مورد تمام ورثه مصداق دارد. پس هرکس به یکی از این اوصاف توصیف شود، ارث نمی برد و وجود و عدم وی در ارث بردن یکسان است.

۲- حجب با شخص: به این معنا که برخی از ورثه به خاطر وجود برخی دیگر از آنها از ارث محروم می شوند. و منظور ما در اینجا این نوع حجب می باشد.

حجب با شخص به دو بخش تقسیم می شود:
حجب نقصان و حجب حِرمان.

الف) حجب نقصان: عبارت است از منع شخص وارث از سهم کامل وی.
چنان که میراث محجوب (کسی که حجب شده) به سبب وجود حاجب کاهش یافته و ناقص می شود.
و این در مورد همه ی ورثه مصداق می یابد.

حجب نقصان نیز به دو بخش تقسیم می شود:

۱- حجب نقصان به سبب انتقال که چهار نوع دارد:  
۱- سهم محجوب به سهم کمتر از آن انتقال می یابد که شامل پنج نفر می شوند: شوهر و همسر، مادر، دخترِ پسر، خواهرِ پدری؛ مانند انتقال سهم شوهر از یک دوم به یک چهارم (به هنگام وجود حاجب فرزند)

۲- سهمی از تعصیب به سهمی کمتر از آن انتقال یابد. و این تنها در حق پدر و پدربزرگ می باشد.

۳- سهمی به تعصیب کمتر از آن انتقال یابد. و این در حق وارثان است که یک دوم ارث می برند: دختر، دخترِ پسر، خواهر تنی، خواهرِ پدری زمانی که همراه هریک از آنها یک برادر باشد.

۴- سهمی از تعصیب به تعصیب کمتر از آن انتقال یابد. و این در حق عصبه همراه غیر می باشد.
بنابراین سهم خواهر تنی یا پدری همراه دختر یا دخترِ پسر که باقی ترکه و برابر با یک دوم است، اگر برادری به همراه داشته باشد، باقی ترکه بین آنها به صورت سهم دختر نصف سهم پسر تقسیم می شود.

۲- حجب نقصان که سبب آن ازدحام باشد که سه نوع است:

۱- ازدحام در سهم و این در حق هفت نفر از ورثه می باشد: پدربزرگ، همسر، دختران و دخترانِ پسر؛ خواهران تنی، خواهران پدری، خواهر و برادر مادری؛ مانند ازدحام دو یا چند دختر یا دو یا چند خواهر در دو سوم سهم. (که در این صورت دو سوم سهم تعیین شده بین آنها به طور مساوی تقسیم می شود).

۲- ازدحام در تعصیب: و این در حق هر عاصب می باشد مانند پسران، برادران، عموها و مانند آنها. مانند ازدحام دو یا چند پسر یا دو یا چند برادر در میراث.

۳- ازدحام در عول: و این در حق اصحاب فروض می باشد به هنگام تزاحم.

ب) حجب حرمان: به این معنی که شخص دیگری را کاملا از ارث محروم می کند. و این در مورد همه ورثه مصداق دارد جز شش نفر: پدر، مادر، شوهر، همسر، پسر، دختر؛
مانند حجب برادر توسط پسر، حجب پدربزرگ با وجود پدر، حجب عمو توسط برادر و مانند این.

اقسام ورثه از جهت حجب حرمان:  

ورثه از جهت حجب حرمان به ۴ دسته تقسیم می شوند:  
۱- دسته ای که دیگران را حجب می کنند و خود حجب نمی شوند: پدر و مادر و فرزندان.

۲- دسته ای که حجب می شوند اما دیگران را حجب نمی کنند: خواهر و برادرِ مادری.

۳- دسته ای که دیگران را حجب نمی کنند و خود حجب نمی شوند: زن و شوهر.

۴- دسته ای که باعث حجب دیگران می شوند و خود نیز حجب می شوند: بقیه ی ورثه.

قواعد حجب حرمان به شخص:

۱- هر وارثی از اصول، مانع ارث بردن افراد همجنس بالاتر از خود می شود؛ بنابراین پدر مانع ارث بردن پدربزرگ ها و مادر مانع ارث بردن مادربزرگ ها می شود.

۲- هر وارث مذکری از فروع، مانع ارث بردن افراد پایین تر از خود می شود. چه از جنس او باشد یا نه؛ بنابراین پسر مانع ارث بردن فرزندان پسر و دختر پسر می شود. اما وارثان مونث از فروع تنها زمانی مانع ارث بردن افراد پایین تر از خود می شوند که سهم شان دو سوم باشد. در این صورت افراد مونثی که در مرتبه ی پایین تری از او هستند، ارث نمی برند مگر اینکه همراه مذکری  باشند که بنا بر تعصیب ارث می برند.

۳- هر وارث مذکری از اصول و فروع بدون استثناء مانع ارث بردن حواشی مذکر و مونث می شود. و حواشی عبارتند از: خواهران و برادران حقیقی یا پدری و فرزندان شان و خواهران و برادران مادری و عموهای حقیقی یا پدری و فرزندان شان.
اما هر وارث مونث از اصول و فروع مانع ارث بردن حواشی نمی شود مگر در مورد وارثان مونث فروع که عبارتند از: دختران، دخترانِ پسر؛ و مانع ارث بردن خواهران و برادران مادری می شود.

۴- حواشی برخی با هم ارث می برند. هریک از آنها که بنا به تعصیب ارث برد، مانع ارث بردن کسانی می شود که از نظر جهت یا نزدیکی یا قوت از او، در مرتبه ی پایین تری قرار دارند.
بنابراین برادرِ پدری با وجود برادر تنی و خواهر تنی ارث نمی برد و خواهر تنی بر مبنای عصبه همراه غیر ارث می برد … و پسرِ برادر تنی با وجود برادر تنی و خواهر تنی ارث نمی برد. و خواهر تنی بنا بر عصبه همراه غیر ارث می برد. و نیز پسرِ برادر تنی با وجود برادر پدری و خواهر پدری که بنا به عصبه مع الغیر ارث می برد، از ارث محروم می شود. و پسر برادر پدری با وجود چهار نفری که ذکر آنها گذشت و پسر برادر تنی ارث نمی برد.
و عموی حقیقی با وجود پنج نفری که ذکر آنها گذشت و پسر برادر پدری از ارث محروم می شود. و عموی پدری با وجود شش نفر مذکور و عموی تنی از ارث محروم می شود. و پسر عموی حقیقی با هفت نفر مذکور و عموی پدری سهمی در ارث ندارد. و پسر عموی پدری با هشت نفر مذکور و پسر عموی حقیقی سهمی در ارث ندارد.
اما خواهران و برادران مادری با وجود فرع وارث و اصل وارث از افراد مذکر ارث نمی برد.

۵- اصول را جز اصول از ارث محروم نمی کند و فروع را جز فروع از ارث محروم نمی کند. و اصول و فروع برخی از حواشی، مانع ارث بردن حواشی می شوند.

۶- مرد یا زنی که برده ای را آزاد کرده، با وجود عصبه خویشاوند از ارث محروم می شود.
خداوند متعال را سپاس که ما را به این امور هدایت نمود و هرگز هدایت برای ما میسر نبود اگر خداوند ما را به سوی حق هدایت نمی کرد: «یُرِیدُ اللهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ» (نساء: ۲۶) «الله می‌خواهد که (احکام خویش را) برای شما روشن سازد و شما را به راه و روش کسانی ‌که پیش از شما بودند، راهنمایی کند و الله دانای حکیم است».

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …