ایمان به ملائکه یکی از ارکان ایمان در دین اسلام میباشد. و ایمان جز به وسیله آن متحقق نمیگردد و خداوند در کتابش بر آن تصریح کرده و پیامبر صلی الله علیه و سلم در سنتش از آن خبر داده است.
الله تعالی میفرماید: ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ کُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ﴾ [البقره: ۲۸۵]. «پیامبر و مؤمنان به آنچه به سوی او از جانب پروردگار نازل شده ایمان دارند و همگی به الله، ملائکه، کتابها و پیامبران ایمان دارند». خداوند خبر داده که ایمان به ملائکه همراه با بقیه ارکان ایمان که بر پیامبرش نازل کرده بر او و امتش واجب میباشد و آنها باید فرمانبردار باشند.
و در آیه دیگری میفرماید: ﴿۞لَّیۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰکِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَهِ وَٱلۡکِتَٰبِ وَٱلنَّبِیِّۧنَ﴾ [البقره: ۱۷۷]. «نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید بلکه نیکی این است که به الله، روز آخرت، ملائکه، کتابها و پیامبران ایمان داشته باشید.» ایمان به این خصائل را نیکی نام نهاده است و – نیکی اسمی است که برای تمام خیرها بکار میرود- و این چیزهای ذکر شده اصول و شالوده اعمال صالح و ارکان ایمان هستند که از آن سایر شعب جدا میشود.
همچنانکه الله عزوجل خبر داده هرکس به آن ارکان کافر شود به خداوند کفر ورزیده است. میفرماید: ﴿وَمَن یَکۡفُرۡ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَکُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١٣۶﴾ [النساء: ۱۳۶]. «و هرکس به الله، ملائکه، کتابها، پیامبران و روز آخرت کافر شود در گمراهی بسیار دوری افتاده است.» کفر را بر کسی که این ارکان را انکار کند اطلاق میکند و آنها را به گمراهی بسیار دوری وصف مینماید. این دلیل است بر اینکه ایمان به ملائکه رکن عظیمی از ارکان ایمان میباشد و هرکس آن را ترک کند از امت اسلام خارج میگردد.
سنت نیز بر آن دلالت دارد. در حدیثی که امام مسلم در صحیحش از عمر بن خطاب رضی الله عنه که مشهور به حدیث جبریل است، آمده که رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرماید:
«روزی ما نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم، مردی بر ما وارد شد که جامه بسیار سفیدی بر تن داشت، و موهای سرش بسیار سیاه، و کسی از ما او را نمیشناخت، و هیچ اثر سفر بر او نبود که بگوییم از جایی دور آمده است، تا این که نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشست، و دو زانوی خود را به دو زانوی پیامبر صلی الله علیه وسلم چسباند، و دو دستش را بر دو ران او صلی الله علیه وسلم نهاد، وگفت: ای محمد! مرا از اسلام خبر ده.
پیامبر صلی الله علیه وسلم در پاسخ فرمود: اسلام عبارت است از این که گواهی دهی و یقین داشته باشی، معبودی به حق جز خدای یکتا نیست، و آن که محمد فرستاده خداست، و نماز برپا داری، و زکات بدهی، و روزه[ماه مبارک] رمضان را بگیری، و اگر توانایی بدنی و مالی و توشه راه و وسیلهای برای سفر داشته باشی حج خانه خـدا کنی.آن مرد گفت: راست گفتی.
ما به شگفت آمدیم که از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم سؤال میکند (در حالی که سؤال، علامت ندانستن است) و تصدیق مینماید (در حالی که تصدیق نشانه دانستن است). گفت: پس مرا از ایمان خبر ده، ایشان فرمودند: ایمان عبارت است از این که ایمان بیاوری به یگانگی خدا، و ایمان بیاوری به ملائکه خدا، و ایمان بیاوری به پیامـبران خـدا، و ایمان بیاوری به روز قیامت، و ایمان بیاوری به سرنوشت؛ (یعنی تقدیر)، و ایمان بیاوری به خیر و شر آن.آن مرد گفت: راست گفتی.
گفت: مرا از احسان و نیکوکاری خبر ده، فرمود: نیکوکاریی عبارتست از اینکه چنان خدا را بندگی کنی گویا او را میبینی، و اگر تو او را نمیبینی، یقین بدار که او تو را میبیند. گفت مرا از روز قیامت خبر ده، فرمود: پرسیده شده (در این مسأله) داناتر از سؤال کننده نیست، آن مرد گفت: پس مرا از نشانههای قیامت باخبر ساز، فرمود: آنکه کنیز آقایش را بزاید، (یعنی مادران را خوار و حقیر شمارنـد و خود را آقای مادر بدانند). و آنکه پا و تن برهنگان بینوا، و چوپان گوسفندان را ببینی که به برافراشتن کاخ (و زیاده روی در ساختمان) بپردازند. پس آن مرد رفت، و من چندی نشستم، و رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: ای عمر! میدانی که سؤال کننده چه کسی بود؟ گفتم: خدا و رسول خدا بهتر میدانند، فرمود: او جبریل بود، که آمده بود (تا با پرسش و پاسخ کردنش) دینتان را به شما بیاموزد».
این حدیث بزرگ مشتمل بر اصول دین و تمام درجات آن بود و آن تنها منهجی است که در تعلیم این دین بر اساس پرسش و پاسخ بین فرستاده ملکی و افضل ملائکهها، جبریل علیه السلام، و بین رسول بشر، افضل انسانها و آن محمد صلی الله علیه وسلم است. بر مسلمانان شایسته است که این حدیث عظیم را محافظت نمایند و منهجشان را در یادگیری و تعلیم دادن از آن فرا بگیرند همانگونه که سلفش بر آن بودند. و در حدیث، ایمان به ملائکه به عنوان رکنی از ارکان ایمان میباشد که مقصود و هدف ما در اینجا همین است… والله اعلم.