ابن قیم رحمه الله میگوید: «عید چیزی است که تکرار میشود و مردم قصد آن را میکنند، خواه زمان باشد یا مکان و اگر اسم مکانی باشد به مکانی گفته میشود که مردم به قصد اجتماع به آنجا میروند و یا برای عبادت و غیره قصد آن را میکنند چنانکه خداوند مسجد الحرام، منی، مزدلفه، عرفه و مشاعر را برای یکتاپرستان محل اجتماع، عید و اجر و پاداش قرار داده است. مشرکین عیدهای زمانی داشتند وقتی خداوند اسلام را آورد آن اعیاد را باطل گردانید و در عوض آن عید فطر، عید قربان و روزهای منی را عید یکتاپرستان قرار داد و در عوض عیدهای مکانی مشرکین کعبه، منی، مزدلفه و مشاعر را عید یکتاپرستان قرار داد»[۱].
و بعضی گفتهاند: «در واقع پیامبر صلی الله علیه و سلم به مجاورت قبر خویش و آمدن به آن فرمان داده و از این نهی کرده که قبر او مانند عید فقط سالی یک یا دو بار مورد قصد قرار گیرد، پس گویا فرموده در طول سال یک بار یا دو بار بر قبرم نیایید بلکه هر لحظه و هر وقت قصد آن را کنید»[۲].
ابن قیم رحمه الله در رد این سخن میگوید: این مخالفت با سخن و قصد پیامبر و وارونه کردن حقایق است و نسبت دادن تلبیس و تناقض گویی به پیامبر صلی الله علیه و سلم است خداوند اهل باطل را هلاک کند که دروغ میبندند و تردیدی نیست که اگر گفته شود منظور پیامبر از اینکه فرموده: «قبر مرا عید نگیرید». این است که به آمدن، ملازمت ومجاورت قبرش دستور داده، چنین سخنی به تلبیس از بیان و دلالت نزدیکتر است. و دین پیامبران به همین صورت تغییر داده شدهاند اگر خداوند برای این دین یاوران و مدافعانی مقرر نمیکرد این دین نیز به سرنوشت ادیان گذشته مبتلا میشد و اگر قصد پیامبر صلی الله علیه و سلم همین چیزی که گمراهان میگویند میبود از مسجد قرار دادن قبرها نهی نمیکرد و کسانی را که قبور را سجدهگاه قرار میدهند لعنت نمینمود، پس وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم کسانی را که قبور را مسجد قرار میدهند در حالی که در مساجد خدا عبادت میشود لعنت کرده است چگونه به مجاورت و ملازمت قبور و آمدن به آن امر می کند؟! وچگونه پیامبر صلی الله علیه و سلم دعا میکند که خداوند قبرش را به بتی که مورد پرستش قرار میگیرد تبدیل نکند؟! چگونه عایشه میگوید: اگر این بیم و خوف نمیبود که قبر پیامبر صلی الله علیه و سلم سجده گاه قرار داده شود ایشان را در فضای باز و بیرون دفن میکردند؟! و چگونه پیامبر صلی الله علیه و سلم میگوید قبر مرا عید قرار ندهید و هر جا که هستید بر من درود بفرستید درود شما به من میرسد.؟!»
[۱]– اغاثه اللهفان۱/۲۰۹٫
[۲]– ابن عبدالهادی در الصارم المنکی ص ۳۰۷ از زکی الدین منذری این را نقل کرده است.