بررسی شخصیت زراره بن اعین و احادیث وی (۳)

لذا ابا عبدالله رحمه الله با وجود اینکه ایشان بر علیه او تبلیغ میکرد باز هم از نقد او دست بر نداشت. ولی او نیز به مخالفتهایش با امام ادامه می داد. در حدیثی داریم:
قالوا : کنا جلوسا عند أبی عبد الله (علیه السلام) فدخل علیه زراره فقال إن الحکم بن عتیبه حدث عن أبیک أنه قال صل المغرب دون المزدلفه، فقال له أبو عبد الله (علیه السلام) أنا تأملته ما قال أبی هذا قط، کذب الحکم على أبی، قال، فخرج زراره و هو یقول ما أرى الحکم کذب على أبیه. رجال الکشی (ج ۲ / ص ۸۳).
روایان گفتند: ما نزد ابی عبدالله نشسته بودیم که زراره بر او وارد شد و گفت: حکم بن عیینه از پدرت ……. نقل کرده و پدرت چنین گفت:…. ابو عبدالله به او گفت: پدر من هزگز این را نگفته. حکم بر پدرم دروغ گفته. زراره خارج شد و میگفت: من فکر نمی کنم حکم بر پدرش دروغ گفته!!!!( یعنی ابا عبدالله دروغ میگه)

أقوال أبو عبد الله رضی الله عنه در مورد زراره:
علاوه بر روایتهایی که ذکر شد امام صادق جملات زیادی در مورد این شخص دارد. که ملخص آن این است.

۱٫ وان مرض فلا تعده وان مات فلا تشهد جنازته اختیار معرفه الرجال (ج ۲ / ص ۱۸۲) اگر مریض شد به عیادتش نروید و اگر مرد بر جنازه اش نماز نخوانید.
۲٫ قال نعم زراره، زراره شر من الیهود و النصارى و من قال إن مع الله ثالث ثلاثه. رجال الکشی (ج ۲ / ص ۵۷) بله زراره از یهود و نصاری و کسانی که بگویند خدای سه تاست بدتر است.
۳٫     عن کردین أبی سیار، قال : سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول لعن الله بریدا و لعن الله زراره. رجال الکشی (ج ۲ / ص ۴۸) شنیدم از ابا عبدالله که می گفت: خداوند برید و زراره را لعن کند.
عن خطاب بن مسلمه عن لیث المرادی، قال : سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول لا یموت زراره إلا تائها. رجال الکشی (ج ۲ / ص ۴۹) ابا عبدالله می گفت: زاره نمی میرد مگر سرگردان و حیران
۴٫ عن عمران الزعفرانی، قال : سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول لأبی بصیر یا أبا بصیر و کنى اثنی عشر رجلا ما أحدث أحد فی الإسلام ما أحدث زراره من البدع، علیه لعنه الله، هذا قول أبی عبد الله. رجال الکشی (ج ۲ / ص ۴۹) شنیدم ازامام جعفر صادق که به ابی بصیر می گفت: ای ابا بصیر ۱۲ نفری که در اسلام بدعت ایجاد کردند کسی مانند زراره بدعت ایجاد نکرد خداوند او را لعنت کند.
۵٫ قال : استأذن زراره بن أعین و أبو الجارود على أبی عبد الله (علیه السلام) قال یا غلام أدخلهما فإنهما عجلا المحیا و عجلا الممات. رجال الکشی (ج ۲ / ص ۵۰)
زراره و ابو جارود اجازه ورود گرفتند ابی عبدالله گفت: ای غلام آندو را وارد کن چرا که آندو گوساله زندگی و مرگ هستند.
و در نهایت ابا عبدالله تکلیف مسلمانان را با زراره مشخص نمود آنجا که گفت:

۶٫ فقال لی هذا زراره بن أعین، هذا من الذین وصفهم الله عز و جل فی کتابه فقال وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً. الفرقان:۲۳] رجال الکشی (ج ۲ / ص ۵۰) گفت: این زراره بن اعین است این از کسانی است که الله عزوجل آنها را در کتابش وصف کرده و گفته: و بسوی انجه انجام داده می رویم و آن را زره زره می گردانیم: این ایه برای مشرکین آمده کسانی که اعمالشان حبط می شود

۷٫ وقال: إن قوماً یعارون الإیمان عاریه، ثم یسلبونه، فیقال لهم یوم القیامه المعارون، أما إن زراره بن أعین لمنهم(رجال الکشی (ج ۲ / ص ۸۳) قومی ایمان را عاریت می گیرند سپس آن را پس می دهند و در روز قیامت به آنها گفته میشود معارون، یقینا زراره از آنهاست.

حال سوال اساسی چیست که شیعه نمی خواهد این شخص ضعیف نشان داده شود و همه این روایتها را نادیده می گیرد. در حالی که یکی از این جملات برای ساقط شدن یک شخص از اعتبار کافی است. علت این است که روایت این شخص و امثال انها اعتقادات شیعه بر آن بنا شده لذا اگر این روایات را ضعیف بدانند دیگر چیزی از مذهب باقی نمی ماند. مجبورند همه این روایات را توجیه کنند و یا آنها را ضعیف بپندارند در حالیکه راویان همین احادیث در جایی دیگر مورد پذیرشند و آنها روایت همه روایان این احادیث را پذیرفته اند بلکه در کتابهای حدیث به روایت آنها اجتجاج شده خصوصا روایتی که بحث فقهی در آن است. حال چرا اینجا نمی پذیرند خود دلیلی دیگر دارد. و مطمئنا دلیل تقیه نیست چون امکان ندارد همه اینها تقیه باشد.
شیعه دو روایت از فرزندان زراره نقل کردند و گفتند این دو روایت توجیه این روایتهاست. که هم امکان ندارد. در شرع خدا شهادت یک فرزند به نفع پدر در امور دنیوی قبول نیست چه رسد به اینکه در مسأله ای به این مهمی باشد.
لذا تمجیدهایی که در مورد این آقا صورت گرفته به چند جهت است
اول: بعضی از این تشویقات قبل از مشخص شدن عقاید شوم او بوده.
دوم: این روایت و توثیقات از جانب امامان نیستند بلکه از جانب علمایی است که مجبور شدن برای حفظ بسیاری از روایات او را سالم نگه دارند.
سوم: امام که نگفته آنها تا ابد خوب هستند و تا ابد از آنها تمجید نکرده بلکه بعد قضیه مشخص شده لذا امام رایش برگشته. همه این روایتها نشان میدهند که روایات مدح یا جعلی است یا نسخ شده است.
چهارم: امثالی مثل زراره بودن که از کارهای زراره خوششون میامده و هم مقصد بودند لذا آنها چنین احادیثی را جعل کردند.

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw