بررسی روایتی که تشیع از آن بر حلت متعه استدلال می نمایند (۱)

اولین روایتی که تشیع از آن بر حلت متعه استدلال می نمایند این است که می گویند:

مفضل بن عمر از امام جعفر صادق پرسیدند نظریه شما پیرامون نکاح موقت چیست؟

ایشان فرمودند: متعه بنا به آیه کریمه ی الهی زیر حلال و جایز است: ﴿وَلا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَهِ النِّسَاءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَلَکِنْ لا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾.

اولاً: اگر به سند روایت به دقت بنگریم در می یابیم که این روایت توسط مفضل بن عمر که در نزد علمای شیعه فردی غیر معتبر و حتی از غلات خطابیه نیز است نقل شده است لذا روایت فاقد اعتبار است علمای شیعه درباره ی این راوی سخنان زیادی را گفته اند که در اینجا به نظریات برخی از آنها اشاره می شود.

۱) نجاشی در کتاب رجالش در صفحه ۲۹۵ درباره ی مفضل بن عمر ابو عبدالله چنین می نویسد: کوفی فاسد المذهب مضطرب الروایه لایعبأ به و قیل: انه کان خطابیا و قد ذکر له مصنفات لا یعول علیها.

او فردی کوفی است که دارای نظریات و مذهب فاسد و مضطرب الروایه است که هرگز روایات او اعتبار و ارزش ندارد و برخی معتقدند که او فردی خطابی است که مصنفات او هرگز معتبر نیستند.

۲) ابن غضائری درباره ی مفضل بن عمر ابو عبدالله چنین می گوید: ضعیف متهافت مرتفع القول خطابی و قد زید علیه شیء کثیر و حمل الغلاه فی حدیثه حملاً عظیما و لا یجوزان یکتب حدیثه[۱].

او فردی ضعیف الاحول و متروکی است که اقوال او فاقد اعتبار است که غلات از او روایت زیادی را نقل می نمایند که کتابت آن احادیث هرگز جایز نیست.

۳) حسن بن علی بن داود حلی در کتاب رجالش در صفحه ۵۶ چنین می نویسد: ضعیف متهافت خطابی او فردی ضعیف الاحوال و متروکی است که از گروه خطابیه می باشد.

۴) کشی در کتاب رجال خویش در صفحه ۲۷۸-۲۷۲ درباره ی او چنین می نویسد: انه من الغلاوه و انه لم تثبت روایه فی مدحه بل انه ملعون علی لسان ائمته او از غلاتی است که هیچ گونه روایتی در مدح و ستایش او وارد نشده است بلکه او توسط ائمه نیز ملعون و نفرین شمرده شده است.

۵) محمد علی اردبیلی در کتاب جامع الرواه ۲/۲۵۸ می نویسد: الأولی عدم الاعتماد والله اعلم بحاله.

اولی و افضل این است که روایات او روایات غیر متعمد و غیر موثق است.

۶) امام جعفر صادق در روایتی که از حماد بن عثمان نقل شده است مفضل بن عمر الجعفی را چنین می نماید:

یا کافر یا مشرک! مالک وبنی.

ای کافر و ای مشرک، شما را با فرزندم ((اسماعیل بن جعفر)) چه کار است؟ امام جعفر صادق این راوی را کافر قلمداد نموده است و روایت کفار فاقد اعتبار است.

۷) از اسماعیل بن جابر روایت است که امام جعفر صادق به مفضل بن عمر چنین خطاب نمودند: انت المفضل و قل له یا کافر یا مشرک ما ترید الی ابنی تریدان تقتله. ای کافر و ای مشرک از فرزندم چه می خواهی آیا می خواهی او را به قتل برسانی؟[۲].

ثانیا: مفضل بن عمر یکی از افرادی است که به نماز و امور ضروری دین اهمیت نمی داد از معائیه بن وهب و اسحاق بن عمار روایت است که ایشان می فرمایند ما برای زیارت امام حسین خارج شدیم و گفتیم با خود مفضل بن عمر را به همراهی ببریم نزد او رفته و او را نیز با خود بردیم، در بین راه چهار فرسخی کوفه فجر طلوع کرد و ما نماز صبح را ادا نمودیم ولی مفضل ایستاد و نماز را ادا نکرد وقتی که از او پرسیدیم چرا نماز نمی خوانی به ما گفت من قبل از آمدن شما در منزل نماز خوانده بودم.

وی دارای عقاید بسیار شنیع و زشت دیگری همچون به شهادت نرسیدن امام حسین و پرواز او به آسمانها و عدم ازدواج حضرت عمر با ام کلثوم بنت علی است.

مرویات مفضل بن عمر در کتب اربعه:

مرویات مفضل بن عمر در کتب اربعه تشیع به تعداد ۱۰۶ روایت می رسد که کلیه آن روایات توسط راویانی که اسامی آنان در ذیل درج می گردد نقل و ثبت شده اند.

۱- از او صاحب کتاب الفقیه در صفحه ۸۴۲-۴۳۸ جلد اول، و صفحه ۳۱۳،۲۴۱ و ۱۱۹ جلد دوم، صفحه ۸۶۹ جلد چهارم و صاحب کتاب التهذیب صفحه ۱۴۲ در جلد دوم نقل نموده است.

از او ابوسعید خیبری در الکافی ج۱ ک۲ ب۱۷ ح۱۱ روایت نقل کرده است.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …