بدعت‌هایی که در تکفیر یا عدم تکفیر صاحبش اختلاف وجود دارد:

– (در مورد قَدَری‌ها که صفت علم را قبول داشتند، و روافض که از افراط‌گرایان نبودند، و جهمیه و خوارج که در تکفیر آنان از امام احمد  رحمه الله دو قول[۱] وجود دارد، این مطلقِ سخن امام احمد  رحمه الله است. در حالی که عموماً او از تکفیر قدری‌هایی که به صفت علم اقرار داشتند، و از تکفیر خوارج، دست نگه می‌دارد؛ با وجودی که می‌گفت: قومی شرورتر از خوارج نمی‌شناسم.. نیز در تکفیر آنان که کافر محسوب نمی‌شوند هم دو قول دارد که صحیح‌ترینش بر عدم تکفیر آنان است. و گاهاً بعضی در مورد تکفیر کسی که مطلقاً کافر محسوب نمی‌شود، اختلاف دارند، که این خطای محض است. در نزد بسیاری از سلف از جمله عبدالله بن مبارک، یوسف بن اسباط و گروهی از شاگردان امام احمد و دیگران، جهمیه در لیست هفتاد و دو گروهی نیستند که امت بر آن تقسیم شد. بلکه اصل گروه‌های مذکور، خوارج، شیعه، مرجئه، و قدریه بودند. این سخن از امام احمد  رحمه الله ثابت و نقل شده است. عموم اهل سنت و حدیث هم همین را قایلند، آنان می‌گویند: هر کس معتقد به مخلوق بودن قرآن باشد، کافر است. و کسی که بگوید: الله  جل جلاله در آخرت دیده نمی‌شود، کافر است. ابو نصر سجزی در این مورد از آنان دو قول را حکایت می‌کند: (نخست این‌که: این باور کفریست که انسان را از اسلام خارج می‌کند و می‌گوید: فتوای اکثر علما هم همین است. دوم: کفریست که شخص را از اسلام خارج نمی‌کند. از این رو خطابی می‌گوید: برای سختگیری و برخورد شدید، چنین فتوایی داده‌اند. هم‌چنین معاصرین همفکر ما[۲] در مورد جاودانه بودنِ افرادِ کافرِ این گروه در جهنم، اختلاف دارند؛ اکثراً آنان را همیشگی در آتش می‌دانند. چنان‌که گروهی از گذشتگان اهلِ حدیث مانند: ابو حاتم، ابوزرعه، و دیگران هم همین را باور دارند؛ لیکن، برخی از این ‌که آنان را جاودانه در جهنم بدانند، امتناع ورزیده‌اند)[۳].

 

[۱]– سخن وی در مورد جهمیه که برخی از آنان را کافر و برخی دیگر را تکفیر نمی‌کرد، ذکر خواهد شد. از همین رو بعضی‌ها فکر کرده‌اند که در این مورد از او دو قول نقل شده است. در حالی که او مطلقاً آن‌ها را کافر می‌داند.

[۲]– دوران ابن تیمیه‌ :. مترجم.

[۳]– همان: ج ۱۲ ص ۴۸۶ – ۴۸۷.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …