اقوال سلف و دیدگاه آنان در باب محکم و متشابه

۱- ابن عباس می گوید: «به محکم ایمان آورده شده و بر مبنای آن دینداری می شود. و به متشابه ایمان آورده شده اما بر مبنای آن دینداری نمی شود. و همه ی آنها (محکم و متشابه) از جانب الله متعال نازل شده است.[۱]

۲- ام المومنین عایشه می گوید: «رسوخ آنها در علم این بود که به متشابه آن ایمان آوردند درحالی که آن را نمی دانستند».[۲]

۳- حسن رحمه الله در مورد این کلام الهی: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَئِکَ یُؤْمِنُونَ»[۳] می گوید: «آنها کسانی هستند که به آیات محکم قرآن عمل می کنند و به متشابه آن ایمان دارند. و آنچه در نظرشان مشکل و مبهم به نظر می رسد، به کسی که آن را می داند، می سپارند».[۴] و این جمع میان متشابه حقیقی و اضافی است.

۴- قتاده در مورد آیه ی سوره آل عمران می گوید: «به متشابه آن ایمان آورده و به محکم آن عمل می کنند».[۵]

۵- و ضحاک رحمه الله می گوید: «به محکم عمل می کنیم و بدان ایمان داریم. و به متشابه ایمان می آوریم و بدان عمل نمی کنیم و همه ی (محکم و متشابه) از سوی خداوند نازل شده است».[۶]

۶- محمد بن جعفر بن زبیر رحمه الله در مورد این کلام الهی: «وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» می گوید: «جز خردمندان و عاقلان چون این امر را متذکر نمی شوند: یعنی بازگرداندن تاویل متشابه به آنچه از تاویل محکم دانسته شده، تا اینکه هر دو در یک معنا همسو و هماهنگ شوند».[۷]

۷- ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «بسیاری از سلف گفته اند: محکم آن است که بدان عمل می شود و متشابه آن است که بدان ایمان آورده شده و بدان عمل نمی شود؛ چنانکه در بسیاری از آثار روایت شده است. و به محکم قرآن عمل می کنیم و به متشابه آن ایمان می آوریم چنانکه از ابن مسعود و… در تفسیر این کلام الهی: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ» روایت شده که می گوید: آنان کسانی هستند که حلال را حلال می دانند و حرام را حرام می شمارند و به محکم آن عمل می کنند و به متشابه آن ایمان می آورند».[۸]

بر هرکس واجب است بر مبنای آنچه برای وی روشن و واضح است، عمل کند و بر آنچه در نظر او مشتبه به نظر می رسد، ایمان آورد؛ و متشابه را به محکم بازگرداند و از محکم آنچه متشابه را برای او تفسیر و تبیین کند، دریافت کند تا دلالت متشابه با دلالت محکم موافق و هم سو گردد و نصوص با یکدیگر سازگار و موافق شوند و یکدیگر را تصدیق کنند چرا که همه ی آنها از سوی خداوند متعال نازل شده اند.و آنچه از سوی خداوند متعال باشد، نه اختلافی در آن است و نه تناقضی؛ بلکه تناقض و اختلاف در کلام غیرالله می باشد؛ و این راه و روش صحابه و تابعین در تعامل با نصوص محکم و متشابه می باشد».[۹]

ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «مقصود این است که اصل قرار دادن آنچه الله و رسولش فرمودند، واجب است و باید در معنای آن تدبر شده و درک شود… و دلالت قرآن بر این و آن است و اقوال مردم که گاهی با آن موافق و گاهی مخالف است، متشابه و مجمل قرار داده شود و به پیروان این الفاظ گفته می شود: احتمال چنین و چنان را دارند. و احتمال چنین و چنان را دارند.

پس اگر مقصود آنها از این الفاظ، با خبر رسول موافق باشد، پذیرفته می شود و اگر مقصود آنها مخالف با خبر رسول باشد، انکار می شود».[۱۰]

 

[۱] – الاتقان، سیوطی: ۲/۴؛ تفسیر طبری: ۳/ ۱۸۶

[۲] – الاتقان، سیوطی: ۲/۴

[۳] – (بقره: ۱۲۱): «کسانی ‌که کتاب آسمانی به آن‌ها داده‌ایم، آن را چنان که شایسته آن است می‌خوانند، آن‌ها به آن (هدایت) ایمان می‌آورند».

[۴] – تفسیر طبری: ۱/۵۲۰

[۵] – تفسیر طبری: ۳/۱۸۵

[۶] – تفسیر طبری: ۳/۱۸۶

[۷] – تفسیر طبری: ۳/۱۸۶

[۸] – مجموع الفتاوی، ابن تیمیه: ۱۷/۳۸۶

[۹] – نگا: مجموع الفتاوی: ۱۷/۳۸۶؛ اعلام الموقعین: ۲/۲۹۴

[۱۰] – نگا: مجموع الفتاوی:۱۳/۱۴۵، ۱۴۶ و شرح العقیده الطحاویه: ۲۲۴-۲۲۵

مقاله پیشنهادی

به صبر کنندگان مژده بده

ما از آنِ الله هستیم و به سوی او برمی‌گردیم تا به هرکس هر عملی …