شریعت دال بر یادگیری علم از افراد و گروه هایی است که روایت کننده ی شریعت هستند. الله می فرماید: {وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ}: (و مؤمنان را نسزد که همگی [به سوی جهاد] بیرون روند؛ چرا از هر جمیعتی گروهی [به سوی پیامبر] کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که بپرهیزند)[۱]. کلمه ی طائفه بر یک نفر و بیشتر از آن دلالت دارد. و انذار و هشدار، اعلان به یادگیری چیزی است که سودمند است و تبلیغِ شرعی بدون هیچ تفاوتی، عقیده و احکام را شامل می شود. و نیز می فرماید: {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا}: (اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر فاسقى برایتان خبرى آورد، خوب تحقیق و بررسی کنید)[۲]. و در قرائتی دیگر آمده است: {فَتَثَبَّتوا}: (مطمئن شوید). این آیه، قبول نمودن خبر و سخنِ یک نفرِ مورد اطمینان را اثبات می نماید. در احادیث تشویق زیادی بر تبلیغ گفتار رسول صلی الله علیه وسلم آمده است. بر اساس این تشویق، مادامی که حدیث صحیح باشد، لازم است آن را قبول نمود؛ گر چه راوی آن یک نفر باشد[۳]. اگر اعتراض شود که احادیث آحاد ظنی هستند و شریعت از پیروی ظن و گمان بازداشته است[۴]، در جواب باید گفت: این نهی در مورد ظن و گمانی است که از آن علمی به دست نمی آید. لذا چنین ظنی بر مبنای هوی و هوس و مخالف شرع است. لیکن احادیث آحاد که چنین نیستند، بلکه جزو شرع می باشند. حال اگر احادیث آحاد را جزو ظن و گمانی بدانیم که شریعت ما را از آن نهی نموده است، پس نباید در احکام و عقاید به آن عمل نمود! و چنین باوری واقعاً بی مورد و باطل است. بر این اساس می گوییم: دلیل این که باید احادیث آحاد را در باب احکام و عقیده ترک کرد، چیست؟ آیا چنین ادعایی در آیه ای از قرآن یا در حدیثی صحیح ثابت شده است؟ آیا عمل به چنین باوری از یکی از صحابه ثابت شده است یا به آن تصریح شده است؟ آیا ثابت شده است یکی از صحابه حدیثی را که صحابی دیگرا در باب عقیده بیان داشته، رد کرده باشد؟ آیا یکی از ائمه ی تابعین و یا افراد بعد از ایشان رحمهم الله چنین کاری کرده اند؟
به یقین می گوییم محال است یکی از صحابه یا ائمه ی تابعین و دیگر امامان هدایت یافته رحمهم الله، خبر واحدی که متضمن مسایل عقیده ای باشد را، رد نمایند. بلکه مادامی که خبر واحد صحیح باشد، همه آن را پذیرفته اند. مثل احادیث رؤیت و سخن گفتن الله و احادیث ندا دادن و فرود آمدن در یک سوم آخر هر شب و … .
[۳] آیات و احادیثی که عمل به دستورات قرآن و سنت را بر ما واجب می کند، عموم بوده و شامل تمام روایات متواتر و آحاد می گردد؛ و میان آحاد و متواتر فرقی نمی گذارد. همچنین در عقاید و احکام هم فرقی قایل نیست. همین دلیلِ روشن بر اثبات این سخن کافی است. و جز هوا و هوس و یاری نمودن متکلمین، راهی بر ردّ آن نمی ماند. در این زمینه به کتاب (الرساله) امام شافعی رجوع شود.
[۴] الله در نکوهش مشرکین می گوید: ﴿إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا﴾: (و آنان به این کار هیچ آگاهی و معرفتی ندارند. فقط از گمان پیروی می کنند، و بی تردید گمان برای دریافت حق، هیچ سودی نمی دهد) نجم / ۲۸٫