آیه تطهیر (۳)

نوع دوم: اراده تشریعی

اراده شرعی به این معناست که اوامر الهی گاهی تحقق می‌ یابد و گاهی محقق نمی ‌شود، همان طور که خداوند متعال می ‌فرماید: ﴿یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْر﴾. (البقره: ۱۸۵).

«خداوند، راحتى شما را مى ‏خواهد، نه زحمت شما را!».

تحقق یافتن مقتضای این اراده به بنده بستگی دارد اگر بنده اسبابی که این اراده را محقق می ‌نماید فراهم کند، آن اراده نیز تحقق می ‌یابد و اگر بنده در فراهم کردن اسباب کوتاهی ورزد، چیزی تحقق می ‌یابد که خداوند دوست ندارد و نمی ‌خواهد، یعنی آن را نمی ‌پسندد و به آن امر نمی ‌کند. و اموری هستند که خداوند آن را دوست دارد و به انجام آن فرمان می ‌دهد اما آن امور انجام نمی ‌شوند. خداوند آسانی را برای همه آفریده ‌هایش دوست دارد و به آن امر کرده است، و سختی را برای آفریده هایش دوست ندارد همان‌ طور که در آیه قبلی آمده و چنان که در این آیه هم بیان شده است: ﴿یُرِیدُ اللّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُم﴾. (النساء: ۲۸).

«خدا می‌خواهد کار را بر شما سبک کند».

اما این اراده الهی در حق بسیاری از مردم که بر خود سخت می ‌گیرند تحقق نمی ‌یابد با اینکه آنها در خطاب الهی داخل هستند که می ‌فرماید: ﴿یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْر﴾. (البقره: ۱۸۵).

«خداوند، راحتى شما را مى‏ خواهد، نه زحمت شما را!».

و در جای دیگر می ‌فرماید: ﴿یُرِیدُ اللّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُم﴾. (النساء: ۲۸).

«خدا می ‌خواهد (با احکام مربوط به ازدواج با کنیزان و مانند آن،) کار را بر شما سبک کند».

خداوند از همه بندگانش خواسته تا او را عبادت کنند؛ یعنی آنها را به عبادت خویش فراخوانده و دوست دارد که عبادت او را انجام دهند اما بیشتر بندگانش این خواست الهی را اجرا نمی ‌کنند. و از طرف دیگر اموری هست که خداوند آنها را نخواسته و دوست ندارد اما آن امور به وقوع می ‌پیوندند؛ همان طور که خداوند متعال می ‌فرماید: ﴿تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللّهُ یُرِیدُ الآخِرَه﴾. (الأنفال: ۶۷).

«شما متاع ناپایدار دنیا را مى‏ خواهید; (و مایلید اسیران بیشترى بگیرید، و در برابر گرفتن فدیه آزاد کنید; ولى خداوند، سراى دیگر را (براى شما) مى ‏خواهد».

پس خواسته آنها که فدیه گرفتن از اسیران بود تحقق یافت و آنچه که خدا می‌ خواست یعنی کشتن اسیران تحقق نیافت. همچنین در جای دیگری می ‌فرماید: ﴿وَاللّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیْکُم﴾. (النساء: ۲۷).

«خدا مى ‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاک نماید)».

و باز می ‌فرماید: ﴿یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَـکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ﴾. (المائده: ۶).

«خداوند نمی ‌خواهد بر شما سختی و دشواری قرار دهد بلکه می ‌خواهد تا شما را پاک گرداند».

پس سختی و دشواری برای بعضی پیش می ‌آید با این که خداوند آن را نمی ‌خواهد، و با اینکه خداوند پاکی را برای همه خواسته است، اما همه پاک نمی ‌گردند. در آیه مذکور همه امت مورد خطاب قرار گرفته ‌اند و این آیه کاملاً شبیه آیه تطهیر است، چون در هر دو آیه یک کلمه تکرار می ‌شود و آن اراده تشریعی است که تحقق آن بستگی به پذیرفتن مخاطب دارد و این اراده، اراده تکوینی و تقدیری نیست که حتماً باید به وقوع بپیوندد. برای آنکه بتوان آیه تطهیر را بر عصمت حمل کرد باید اراده‌ای که در آن آیه آمده، تقدیری و تکوینی از جانب خدا باشد، چون عصمتی که اهل تشیع آن را ثابت می ‌کنند کار خداست و این خداوند است که ائمه را ـ به قول اهل تشیع ـ معصوم قرار می ‌دهد و انسان به زور و زحمت به چنین چیزی نمی ‌رسد، اما باید گفت که هیچ دلیلی بر این امر نیست و در اصل اراده تشریعی در آیه تطهیر مورد نظر است، چون اموری هستند که نشان می ‌دهند اراده موجود در آیه تطهیر با اراده تشریعی همخوانی و هیچ ارتباطی و همخوانی با اراده تقدیری ندارد، و اضافه بر آن قرینه ‌هایی وجود دارند مبنی بر اینکه اراده تشریعی در آن آیه مورد نظر است، نه تقدیری. این قرینه ‌ها عبارتند از:

۱- حدیث کساء

اگر اراده الهی در آیه تطهیر تقدیری می ‌بود و باید تحقق می ‌یافت، پیامبر صلى الله علیه وسلم برای آنها دعا نمی ‌کرد چون آنها دیگر نیازی به دعای او نداشتند، چرا که خداوند خواسته آنها معصوم باشند و عصمت آنها را به طور قطعی مقدر کرده، پس نیازی به دعای پیامبر نبود. همچنین اگر آن آیه درباره عصمت می ‌بود و آنها از همان اساس معصوم می ‌بودند، پیامبر صلى الله علیه وسلم این را می ‌دانست، پس چرا برای آنها چیزی را بخواهد که خودش در اصل تحقق یافته است؛ یعنی آن گونه که اهل تشیع معتقدند چنین امری برای اثبات چیزی است که خود آن چیز قبلاً حاصل شده است. و این از نظر علمی و از دیدگاه همه علما ممنوع می‌باشد. و به دست آوردن چیزی که خود به دست آمده، کاری لغو و بیهوده است که باید پیامبر صلى الله علیه وسلم را از آن منزه دانست. همچنین به ایشان می‌گوییم: آیا ائمه قبل از دعای پیامبر صلى الله علیه وسلم به عصمت رسیده ‌اند یا بعد از آن؟ اگر عصمت با دعای پیامبر صلى الله علیه وسلم- به دست آمده پس آنها قبلاً معصوم نبوده ‌اند و کسی که معصوم نیست چگونه تبدیل به معصوم می ‌شود؟ و اگر قبل از دعای پیامبر صلى الله علیه وسلم معصوم بوده ‌اند پس پیامبر صلى الله علیه وسلم چرا دعا کرد؟! و این در واقع یکى از تناقضات اهل تشیع می ‌باشد.

۲- سیاق کلام

کلامی که در قالب و سیاق آن نص آمده است: ﴿إِنَّمَا یُرِید﴾. (الأحزاب: ۳۳), راهنمایی و امر و نهی است، چون با این عبارت شروع می ‌شود:

 الف) راهنمایی: ﴿إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحاً جَمِیلاً﴾. (الأحزاب: ۲۸).

«اى پیامبر! به»: «اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى‏ خواهید بیایید با هدیه ‏اى شما را بهره ‏مند سازم و شما را بطرز نیکویى رها سازم!».

در دنباله آیه قبلی در صفحه قبل نوشته شود. ﴿وَإِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَهَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنکُنَّ أَجْراً عَظِیماً * یَا نِسَاء النَّبِیِّ مَن یَأْتِ مِنکُنَّ بِفَاحِشَهٍ مُّبَیِّنَهٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً * وَمَن یَقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحا ﴾. (الأحزاب: ۲۹ ـ۳۰).

«و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را مى‏ خواهید، خداوند براى نیکو کاران شما پاداش عظیمى آماده ساخته است. اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود، عذاب او دو چندان خواهد بود; و این براى خدا آسان است و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد».

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw