آیا فتح ایران در زمان عمر مطابق قانون شرع بود یا خیر؟ (۱)

شبهه روافض :
در پاسخ باید گفت : بلی ،متأسفانه همین فتوحاتی که این همه اهل سنت به آن بها می دهند و مباهات می کنند، یکی از بدعت های است که ایشان وارد دین مبین اسلام کرد و دینی را که خداوند دین رحمت، عطوفت، دوستی و مهربانی، و پیامبرش را رحمت اللعالمین معرفی می کند ، عمر بن الخطاب این دین را دین شمشیر و سر نیزه، معرفی کرد.
به جرأت می توان گفت که همین فتوحات، یکی از موانعی بود که سرعت پیشرفت اسلام را در سراسر جهان گرفت؛ زیرا جناب عمر بن الخطاب و فرماندهان او در این جنگ‌ها جنایاتی را مرتکب شدند که مردم را از دین اسلام منزجر و متنفر کرد . عمر تنها کاری که کرد سر زمین‌های مردم را فتح کرد ؛ اما قلوب مردم را از دین اسلام منزجر کرد. و هنوز که هنوز است، غیر مسلمان، دین مبین اسلام را دین شمشیر و مسلمان را خونریز و خونخوار می شناسند.
بدون شک تمامی جنگ‌های رسول خدا با مشرکان، یهودیان و … به این دلیل بوده است که آن‌ها یا به محدودۀ اسلام تجاوز کرده بودند و یا عهد و پیمانی را که میان رسول خدا و آن ها بسته شده بود ، نقض می کردند .
به عبارت دیگر: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای مسلمان کردن دیگران هیچ گاه با آن ها نجنگید و خون کسی را نریخت. هیچ‌گاه پیامبر اسلام شروع کنندۀ جنگ نبوده است اما عمر بن الخطاب چه کرد ؟

الف: جنگ ذات العیون :
در جنگ فتح الانبار، خالد بن ولید، از فرماندهان عمر بن الخطاب به تیر اندازان خود دستور داد که چشمان مردم را هدف بگیرند و آنان در آن روز هزار نفر را کور کردند ؛ تا حدی که این جنگ به جنگ «ذات العیون» معروف گشت.
ابن اثیر در الکامل می‌نویسد :
وقتی که شهر انبار فتح شد، خالد مأمور سر و سامان دادن به آن شهر شد ( این شهر از آن جهت انبار نامیده می‌شد که محل ذخیره مواد غذائی بود ) ولی پیشاپیش لشکریان ولی شخصی بود به نام اقرع بن حابس که به مجرد رسیدن به شهر، اطراف آن را محاصره کرد و آتش جنگ را شعله‌ور ساخت. او مردی کم صبر بود، تیر اندازان را جلوی لشکر گذاشت و دستور داد تا چشم‌های مردم را هدف بگیرند و خود او نیز اولین تیر را رها کرد و آنان به دنبال او چشم‌ها را مورد هدف قرار دادند که حدود هزار چشم هدف تیر قرار گرفت . از این رو ، این واقع «ذات العیون » نام گرفت.
پاسخ اهل سنت:
ببینیم شیعه کجا دروغ گفته
اول بگویم از کجا میدانستم که دروغ گفته؟!
ملی گراها ، در تاریخ گشتند و تمام بی رحمی اسلام بخیال خودشان را ردیف و ذکر کردند و این در میانشان نبود زیرا ناسیونالیست ها عاقل تر از شیعه هستند و میدانند دروغگو آخر رسوا میشود !
ما کاملآ به روش شیعه در ایجاد شبهه آگاهیم، آنها متن اصلی را نصفه مینویسند یا غلط معنی میکنند اما باز برای اطمینان به اولین آدرسی که داد رجوع کردیم :
در متن اصلی دیدیم حادثه در میدان جنگ بود که چشم دشمن را هدف قرار میدادند (چون دشمنان زره پوشیده بودند )
جمله را بخوانی میبینی, بعدش نوشته کفار درخواست صلح کردند پس اسیر نبودند و در حالت جنگ چشم هایشان هدف قرار گرفت پس شیعه دروغ میگوید بینید نوشته شیعه را:
«ذکر فتح الأنبار ثم سار خالد على تعبیته إلى الأنبار ، وأنما سمی الأنبار لأن أهراء الطعام کانت بها أنابیر ، وعلى مقدمته الأقرع بن حابس . فلما بلغها أطاف بها ، وأنشب القتال ، وکان قلیل الصبر عنه وتقدم إلى رماله أن یقصدوا عیونهم فرموا رشقا واحدا ، ثم تابعوا فأصابوا ألف عین ، فسمیت تلک الوقعه ذات العیون . »
وقتی که شهر انبار فتح شد ، خالد مأمور سر و سامان دادن به آن شهر شد ( این شهر از آن جهت انبار نامیده می‌شد که محل ذخیره مواد غذائی بود ) ولی پیشاپیش لشکریان شخصی بود به نام اقرع بن حابس که مجرد رسیدن به شهر، اطراف آن را محاصره کرد و آتش جنگ را شعله‌ور ساخت . او مردی کم صبر بود، تیر اندازان را جلوی لشکر گذاشت و دستور داد تا چشم‌های مردم را هدف بگیرند و خود او نیز اولین تیر را رها کرد و آنان به دنبال او چشم‌ها را مورد هدف قرار دادند که حدود هزار چشم هدف تیر قرار گرفت. از این رو، این واقع «ذات العیون » نام گرفت .
الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج ۲ ، ص ۳۹۴ .

و حالا ببینید نوشته کتاب را «ذکر فتح الأنبار»
«ثم سار خالد على تعبیته التی خرج فیها من الحیره إلى الأنبار، وإنما سمی الأنبار لأن أهراء الطعام کانت بها أنابیر، وعلى مقدمته الأقرع بن حابس. فلما بلغها أطاف بها وأنشب القتال، وکان قلیل الصبر عنه، وتقدم إلى رماته وأوصاهم أن یقصدوا عیونهم فرموا رشقاً واحداً ثم تابعوا فأصابوا ألف عین، فسمیت تلک الوقعه ذات العیون. وکان على من بها من الجند شیرزاد صاحب ساباط، فلما رأى ذلک أرسل یطلب الصلح على أمر لم یرضه خالد، فرد رسله ونحر من إبل العسکر کل ضعیف وألقاه فی خندقهم، ثم عبره، فاجتمع المسلمون والکفار فی الخندق،…….»
ماجرای فتح شهر انبار
(پس از ان (پس از فتح حیره) خالد از راهی که حیره را به شهر انبار وصل میکرد بسوی انبار حرکت کرد ( این شهر از آن جهت انبار نامیده می‌شد که محل ذخیره مواد غذائی بود ) ولی پیشاپیش لشکریان ولی شخصی بود به نام اقرع بن جابس که مجرد رسیدن به شهر ، اطراف آن را محاصره کرد و آتش جنگ را شعله‌ور ساخت . او بیصبرانه در پی فتح شهر انبار بود، تیر اندازان را جلوی لشکر گذاشت و دستور داد تا چشم‌های مردم را هدف بگیرند و خود او نیز اولین تیر را رها کرد وسربازانش به دنبال او، چشم‌ها را مورد هدف قرار دادند که حدود هزار چشم هدف تیر قرار گرفت . از این رو ، این واقع «ذات العیون » نام گرفت .
و در سپاه شیرزاد ، جناب کلانتر سابات نیز بود او که این را دید( که چشم ها هدف قرار میگیرد ) پس نماینده ای برای صلح فرستاد که خالد شرایطش را قبول نکرد و نماینده را برگرداند و سپس خالد دستور داد که شترهای ضعیف را بکشند و در خندق بیاندازند تا خندق پر شد سپس ازلشکرخالد داخل خندق شد و لشکر کفر و اسلام در خندق به جنگ پرداختند ……)

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw