آیا استمناء جایز است؟

لطف نموده بگویید که استمناء جواز دارد یا خیر اگر دارد در کدام حالات و اگر ندارد دلیل ان چیست؟ و چگونه میتوانم از این عادت خلاص شوم؟

الحمدلله،

جمهور اهل علم و اکثر علماء از قبیل امام مالک، امام شافعى و غیره آنرا حرام میدانند، و دلیل آنها از این قبیل هست:

۱- خداوند در قرآن فرموده است که: ” وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (۵) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (۶) فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ (۷) ” یعنى: “و آنان‌ که‌ شرمگاه خود را حفظ میکنند، مگر بر همسران‌ خویش‌ یا بر آنچه‌ که‌ ملک‌ یمینشان‌ است‌، پس‌ در این‌ صورت‌ بر آنان‌ نکوهشی‌ نیست‌، پس‌ هرکه‌ غیر این‌ طلب‌ کند، آنان‌ از حد درگذرندگانند”

و این علماء میگویند هر کسى که بغیر از همسرانشان و یا ملک یمینشان طالب شهوت جنسیش باشد (مانند استمناء) از متجاوزین در حدود خداوند بحساب میآیند.

۲- خداوند در قرآن فرموده است که: “وَلْیَسْتَعْفِفْ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمْ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ” (النور : ۳۳)، یعنى: “پس پاکدامنى پیشه کنند آنهایى که راهى را براى ازدواج نمیابند تا اینکه خداوند از روى فضلش آنها را بى نیاز سازد”، و میگویند که امر کردن به پاکدامنى دلیل بر اینست که صبر کنند و راه حرام را در در پیش نگیرند.

۳- از عبدالله ابن مسعود روایت شده است که گفت: “ما گروهى از جوانان همراه پیامبر صلى الله علیه و سلم بودیم و چیزى را (براى ازدوج کردن) نمیافتیم، سپس پیامبر صلى الله علیه و سلم به ما گفت: “ای جماعت جوانان، هر کس از شما توانایی ازدواج را دارد پس ازدواج کند؛ زیرا ازدواج بهتر چشم را (از حرام) می‌پوشاند و بهتر فرج را (از حرام) محافظت می‌کند، و کسی که نتوانست (ازدواج کند) باید روزه بگیرد؛ چون روزه او را از حرام نگاه میدارد (زیرا شهوت جنسی او را کم می‌کند) (بخارى : ۵۰۶۶/۱۱۲/۹  و  مسلم : ۱۴۰۰/۱۰۱۸/۲).

ولى بعضى دیگر از علماء استمناء را حرام میدانند مگر در حالتى مانند ترس از زنا و لواط، ترس از مرض، ترس از فتنه و وقوع در مشاهده افلام جنس، عدم ازدواج بعلت فقر و تنگدستى و غیره، دور بودن از همسر بعلت سفر و یا مرض و غیره، هنگام فوران شهوت، و از این قبیل مسائل که در اینحالت میگویند مباح است و اشکالى ندارد، ولى اگر هنگامی آن کار را انجام ندهد در زنا و یا لواط میافتد آنرا واجب میدانند، و همه اینها بعلت قاعده “اخف الضررین” یعنى “کمترین ضرر” میباشد.

و این قول دوم شاید بهترین راه حل باشد براى خروج از این خلاف و مخصوصا در این زمانه که فتنه جنسى به اوج رسیده است، پس حکم استمناء بشرح زیر خلاصه میشود:

۱-    براى کسی که طالب شهوت باشد و فقط بخاطر لذت جنسى و بدون ضرورت استمناء کند حرام میباشد.

۲-    براى کسی که در معرض زنا و یا لواط قرار گیرد بر او واجب میشود که استمناء کند تا مرتکب فاحشه نشود.

۳-    براى کسی که طالب خوشگذرانى و شهوت نباشد ولى بعلت در معرض فتنه هاى جنسى بودن شهوتش فوران شود و متزوج نباشد و قادر به ازدواج نباشد، و یا از همسرش دور باشد، در اینحالت اگر پس از سعى و کوشش براى ترک این کار مانند روزه، اذکار، دروس علمى و قرآن باز هم نتواند شهوتش را تسکین دهد، در اینحالت براى او مباح است که این کار را انجام دهد تا مرتکب گناهان دیگر مانند زنا و لواط و مشاهده افلام جنسى و غیره نشود، و بجاى هدر دادن و تلف کردن وقتش در اوهاوم و وسوسه هاى شیطانى که ممکن است چندین ساعت بطول بیانجامد و نهایتا شاید به فاحشه و یا تماشاى افلام جنس منجر شود، میتواند از همان اول این کار را (استمناء) تحت قاعده “أَخَفّ الضَّرَرَین” یعنى: “کمترین ضرر” انجام دهد، و راه شیطان را براى کشاندن او به ابواب فاحشه و گناهان بزرگتر قطع کند، و بتواند زندگى و عبادتش را با ضمیرى فارغ از اوهام و جنگ و جدالهاى جنسى ادامه دهد، ولى ناگفته نماند که نباید براى خود هر بار بهانه اى بتراشد و به استمناء لجوء کند زیرا اگر این عمل بطور مداوم انجام گیرد بزودى به یک عادت ابتلا خواهد شد که ترک آن بسیار دشوار خواهد شد، و حتى پس از ازدواج نیز شاید از آن عمل نجات نیابد، و شاید این عمل را از نزدیکى با همسرش ترجیح دهد.

بطور خلاصه اگر عمل استمناء وسیله اى براى نجات از گناهان بزرگتر و یا بیشتر باشد در این صورت مباح است، و گرنه اگر وسیله اى براى لذت و خوشگذرانى باشد مجاز نیست.

نصیحت براى کسانى که به استمناء عادت کرده اند:

چنانچه کسى بطور مداوم دچار استمناء شود، بزودى به یک عادت مبتلا خواهد شد و براى همین نیز یکى از اسامى استمناء “عادت سِریّه” یعنى “عادت مخفى” میباشد، و ترک آن مشکل خواهد بود، ولى همانطور که در حدیث صحیح از پیامبر صلى الله علیه و سلم نقل شده است “خداوند هیچ مریضى را نازل نمیکند مگر اینکه بهمراه آن دارو و شفاءش نیز نازل میکند”.  پس کسى که به این مرض یعنى استمناء دچار شده است باز نیز دارو و شفاءش در قرآن و سنت یافت میشود. بطور خلاصه بعضى از امورى که شخص مبتلا به این بیمارى را سود میبخشد عبارتند از:

۱-    باید هدف اساسىِ ترک از این کار فقط بخاطر خداوند باشد نه بخاطر آبرو ریزى و یا چیزهاى دیگر.

۲-    دعاء کردن از خداوند که او را از این بیمارى نجات دهد، مخصوصا دعاء در اوقات اجابت مانند سجود، قبل از نماز مغرب در روز جمعه، بین اذان و اقامه در مسجد، ثلث اخیر شب و سحرگاه قبل از طلوع صبح و غیره، و خداوند متعال وعده داده است که کسى که از او چیزى را طلب کند خواسته او را بر آورده میکند، خداوند میفرماید: “و من اصدق من الله قیلا” “و گفتار چه کسى از گفتار خداوند صادقتر است؟” و در سوره بقره میفرماید: “و اذا سألک عبادى عنی فانی قریب، اجیب دعوه الداع اذا دعان” یعنى: “و (اى بیامبر) اگر بندگانم از تو در مورد من سؤال کنند پس من نزدیک هستم، دعاى دعاکنندگان را اجابت میکنم”.

۳-    ازدواج، زیرا پیامبر صلى الله علیه و سلم در حدیث صحیحى که وارد شده است آنرا براى جوانان توصیه کرده است و فرموده است: “یا معشر الشباب من استطاع منکم الباءه فلیتزوج، فانه اغض للبصر و احصن للفرج ، و ان لم یستطع فعلیه بالصوم فانه له وجاء” یعنى: “اى جوانان، هر کس از شما که استطاعت داشته باشد ازدواج کند، زیرا چشم را بهتر (از گناه) حفظ میدارد و شرمگاه را بهتر (از گناه) نگه میدارد ، پس اگر نتوانست سراغ روزه برود زیرا او را (از گناه و شهوت حرام) نگه میدارد”.

۴-    روزه گرفتن، زیرا اولا توصیه بیامبر اکرم صلى الله علیه و سلم میباشد براى مهار شهوت، و ثانیا هنگام پر خورى شهوت تحریک میشود ولى کمتر خوردن و یا روزه گرفتن از شدت شهوت میکاهد.

۵-    چشم پوشیدن از نظر به مناظر شهوت انگیز مانند زنان، نوجوانان خوش صورت، مجله و یا فیلمهاى مبتذل و غیره، زیرا شهوت کم کم شروع میشود ولى اگر از همان اول مهار نشود براى تفریغ شهوت فرد را به استمناء و یا زنا میکشاند، و نا گفته نماند که شیطان یک شخص را پله پله استدراج میکند تا اینکه او را دچار استمناء و یا فاحشه کند.

۶-     دورى از انترنت و تلیفزیون هنگام خلوت، و یا اینکه آنها را مهار و کنترل کند مثلا از برنامه هاى فیلتر در کمپیوتر استفاده کند و ماهواره هایى که فیلمهاى مبتذل نشان میدهند را ورد خانه اش نکند. در واقع بهترین نصیحت ما براى امراض شهوانى مانند زنا، استمناء، و غیره اینست که اگر ضرورتى نباشد کلا دست از انترنت و تلفزیون بکشد، زیرا اگر کسى سعى کند دست از معصیتهاى شهوانى بکشد شیطان با مکر و حیله اش او را دوباره توسط انترنت و یا ماهواره او را به عمل زشت قبلیش بر میگرداند، مثلا او را وادار به شنیدن اخبار، مطالب علمى، پزشکى و از این قبیل اعمال مباح میکند ولى هدفش نزدیک کردن آن شخص به این آلات تکنولوژى میباشد و بمحض نزدیک شدن به آنها و شنیدن اخبار و یا نگاه کردن برنامه هاى مباح پزشکى و غیره کم کم او را وسوسه میکند و دوباره او را به نظر به تصاویر حرام وادار میکند و طبیعتا براى اشباع غریزه جنسیش نهایتا او را وادار به استمناء و یا حتى زنا میکند، و این مکر شیطان بصورت مستمر پله پله همیشه آنرا انجام میدهد، پس بهترین راه دست کشیدن و دور شدن از این وسائل شهوت انگیز میباشد. پیامبر صلى الله علیه و سلم فرموده است که: “هر گاه مرد و زنى با هم خلوت کنند شخص سوم آنها شیطان خواهد بود” یعنى آنها را وسوسه به کار حرام میکند، در واقع امروزه نیز میتوان گفت هر گاه شخصى با انترنت و ماهواره و این قبیل آلات خلوت کند و نزدیک شود شخص بعدى او شیطان خواهد بود و او را وسوسه خواهد کرد تا اینکه او را وادار به کار حرام کند، و از آنجاییکه شهوت انسان یک غریزه جنسى بسیار قوى میباشد، لذا همیشه شیطان از این طریق مکرها و حیله ها دوباره او را وادار به انجام کارهاى حرام میکند و دست بردار نمیشود مگر اینکه خود شخص این آلات را کاملا از خودش دور کند، و یا اینکه کنترل و تسلط کامل بر این آلات داشته باشد.

۷-    از دوست بد دورى کند زیرا بیشتر گناه ها و مصائب سببش دوستهاى بد هستند. شاعر میگوید:

تا توانى میگریز از یار بد***یار بد بدتر بُوَد از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند***یار بد بر جان و مال و بر ایمان زند

۸- تنهایى و بیکار ماندن از هر بلایى بدتر است، پس بهتر است که بیکار نماند و وقت فراغ خود را صرف اذکار و عبادت کند، زیرا اوقات فراغت و مخصوصا اگر قدرت مالى همراه آن باشد اساس مفسدات جوانان میباشد، شاعر میگوید: (ان الشباب و الفراغ و الجِده***مفسده للمرء اىَّ مفسده) یعنى: (بدرستیکه جوانى و بیکارى و مال***فاسد کننده یک شخص هست آنهم چه مفسدتى !)، و همچنین ضرب المثل عربى میگوید: “الوقت کالسیف، ان لم تقطعه قطعک” یعنى: “وقت مانند شمشیر میباشد، اگر با آن قطع نکنى آن تو را قطع میکند”.

۹- در نظر گرفتن مخاطر و ضررهاى جسمى از قبیل زود عصبانى شدن، ضعف اندامهاى تناسلى، کمر درد و غیره براى کسانى که به ان مبتلا شده اند و زیاده روى میکنند.پ

۱۰-خواندن هر چه بیشتر اذکار، قرآن، نماز هاى سنت و مشارکت در کاهاى خیر دسته جمعى و غیره

۱۱- نصیحت اخیر اینست که هر چند اگر کسى دچار استمناء شود، چه به آن عادت کرده باشد و چه گاه گاهى آنرا انجام دهد، نباید در این معرکه با شیطان خودش را ببازد و تسلیم هوا و هوس نفس خویش شود، زیرا شیطان در این نوع مسائل از دو راه به بنى آدم ضرر میرساند، یکى اینکه او را وادار به وسوسه هاى شیطانى و هوا و هوس میکند تا اینکه دچار استمناء شود، و دیگر اینکه بمحض فارغ شدن از این کار، او را وادار به ملامت و سرزنش خود میکند تا جاییکه خود را پست و نا چیز میشمارد لذا ممکن است که از بسیارى از کارهاى خیر و یا مشارکت در آنها مانند دروس علمى، حفظ قرآن، نماز جماعت و غیره دست بکشد و ناچارا دچار مکر و کید دیگر شیطان شده است و خنجر دو سره خود را با موفقیت بکار برده است، پس هر چند کسى این کار را انجام دهد بایست با اعمال خیر آنرا جبران کند، و خود را بعلت این کار ذلیل نشمارد و از کارهاى خیر بعلت این عمل دست نکشد تا مجال دیگرى براى نفود مکر و حیله هاى شیطانى براى ترک اعمال خیر نگذارد. خداوند میفرماید: “ان الحسنات یذهبن السیئات، ذلک ذکرى للذاکرین” (هود : ۱۱۴)، یعنى: “بدرستیکه نیکیها بدیها را از بین میبرند، و آن یک اندرز و یاد آورى میباشد براى پندگرفتگان”.

و عجیب آن است که یک شخص روزانه دچار گناهان کبیره مانند غیبت، نَمّامى، ترک نماز صبح و دیگر نمازها، دشنام، حسد، خیانت، و غیره میشود ولى هیچ احساس گناه نمیکند، و کسى نیز او را سرزنش نمیکند، هر چند از گناهان کبیره و واضح بشمار میروند و در قرآن و سنت صریحا از آنها نهى شده است، ولى بمحض اینکه دچار استمناء شود، گرچه نهى آن در حدیث نیامده، و در قرآن فقط از آن استنباط شده، و علماء در مباح بودن آن اختلاف دارند، ولى غوغایى از سرزنشها را برنفس خویش میانگیزد، و خود را چنان تحقیر میکند که دست از بسیارى از کارهاى خیر چه فردى و چه جمعى میکشد زیرا بعلت این استمناء خود را لائق آن اعمال خیر و مجالس علم را نمیبیند، در حالیکه هنگام انجام گناهان کبیره مانند غیبت و غیره این احساس را نمیکند، و این در واقع اختلال در میزان ترک منهیات و فعل اولویات میباشد که باید اصلاح شود.

والله اعلم

مقاله پیشنهادی

علم چگونه از بین می‌رود؟

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُکمْ حَدِیثًا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم …