در شریعت، اصل بر نکوهش و ذمِّ تقلید است، زیرا تقلید اتباعی است بدون هیچ دلیل و برهانی. علاوه بر آن که منجر به تعصباتی نکوهیده در میان جمعِ مقلدان میشود. علما هم در مورد جواز تقلید در احکام شرعیِ عملی باهم اختلاف دارند و عدهای آن را مطلقاً جایز نمیدانند و بر مکلّف واجب کردهاند که خود به اجتهاد …
بیشتر بخوانید »فقه
تقلید
تقلید، در لغت مأخوذ از قلاده (گردنبند)ی است که انسان گردنِ دیگری را با آن میبندد و وی را به دنبال خود میکشد. در اصطلاح، طبق تعریف امام غزالی: «تقلید، به معنیِ قبولِ بدون دلیلِ یک قول است» و کسِ دیگری غیر از غزالی، میگوید: «تقلید به معنی عملِ بدون دلیل به قول کسی است که قول وی یکی از …
بیشتر بخوانید »تجزیهنمودن یا تخصصیکردنِ اجتهاد
منظور از تجزیهنمودن اجتهاد این است که فردِ عالم فقط در یک مسأله مجتهد باشد و در مسایل دیگر مجتهد نباشد، یعنی به خاطرِ داشتن وسایل و شرایطِ اجتهاد در برخی از مسایل قادر به اجتهاد در همان مسایل باشد، مانند کسی که به همهی ادلّهی میراث و نصوص آن و احادیث وارده در آن و اقوال علما در مورد …
بیشتر بخوانید »تغییر و نقض اجتهاد
اجتهاد، مبتنی بر نظر و به کار بردنِ تمام و تلاش و سعی خود برای رسیدن به حکم شرعی است؛ حال اگر مجتهد در مسألهای به بحث و دقت نظر پرداخت و در آن تمام تلاش خود را به کار برد، تا جایی که در مسأله به یک حکم رسید، این حکم در حق وی واجب خواهد بود و اوست …
بیشتر بخوانید »حکم اجتهاد
کسی که دارای اهلیت اجتهاد باشد، یعنی دارای ملکهی اجتهاد بوده و اسباب و لوازم اجتهاد را داشته باشد، اجتهاد کردن بر وی واجب است و بر مجتهد است که به طریق بحث و نظر در ادلّه به حکم شرعی دست پیدا کند و حکمی که مجتهد با اجتهادِ خود به آن دست مییابد، در مورد خود وی، حکم شرعی …
بیشتر بخوانید »عدم تقیدِ اجتهاد به زمان و مکان
اجتهاد مقیّد به هیچ زمان و مکانی نمیشود، به این معنی که اجتهاد مخصوص به یک وقت و مکان خاص نیست، زیرا مبنای اجتهاد وجودِ شرایط اجتهاد در شخص است و این هم امری است که در هر دورهای ممکن است، پس جایز نیست که محدود به یک زمان خاص شود، زیرا فضل خداوند وسیع است و تنها محدود به …
بیشتر بخوانید »اجتهاد در چه چیزهایی جایز است و در چه نیست؟
همهی احکام شرعی امکان آن را ندارند که محل اجتهاد واقع شوند و به همین دلیل هم، برخی از علمای اصول گفتهاند: «مجتَهدٌ فیه (چیزی که در آن اجتهاد میشود) هر حکمِ شرعیای است که در مورد آن دلیلی قطعی وجود ندارد»، یعنی احکام شرعیای که در مورد آنها دلیلهایی قطعی وجود دارد، اجتهاد و اختلاف برنمیدارند، مانندِ وجوبِ نماز، …
بیشتر بخوانید »شرایط اجتهاد (۷)
۷- استعداد فطری برای اجتهاد شرط دیگری هم وجود دارد که گرچه اصولیون به صورت صریح آن را بیان نکردهاند، اما به نظر ما شرطی ضروری است. آن شرط این است که فردِ عالم دارای استعداد فطریای برای اجتهاد باشد، یعنی دارای طرزِ تلقی و اندیشهی فقهی به همراهِ ادراکی لطیف بوده، پاکیِ ذهن، بصیرت نافذ، فهمِ درست و حدّتِ …
بیشتر بخوانید »شرایط اجتهاد (۶)
۶- مقاصد شریعت یکی از دیگر شرایط اجتهاد شناختِ مقاصد شریعت و علل احکام و مصالح مردم است تا استنباط احکامی که در شریعت وارد نشده است، به طریق قیاس یا بنای آن بر مصلحت و عرفِ مردم که آنان در معاملات خود بدان خو گرفتهاند و مصالحشان را برایشان محقق ساخته است، ممکن باشد و به همین دلیل، یکی …
بیشتر بخوانید »شرایط اجتهاد (۵)
۵- شناخت مواضع اجماع بر مجتهد، همچنین لازم است که مواضع اجماع را بشناسد و بداند تا در مورد آن هوشیار باشد و در مسایلی که خودش به بحث و اجتهاد در مورد آنها میپردازد با آن اجماعات مخالفت نکند.
بیشتر بخوانید »شرایط اجتهاد (۴)
۴- شناخت اصول فقه چنان که در مقدمه ذکر شد، آگاهی از علم اصول فقه برای هر مجتهد و فقیهی لازم است، زیرا با این علم است که مجتهد میتواند ادلّهی شرعی و ترتیبشان از حیثِ رجوع به آنها و نیز راههای استنباط احکام از آنها و وجوه دلالت الفاظ بر معانیِ خود و قدرت این دلالتها و موارد مقدم …
بیشتر بخوانید »شرایط اجتهاد (۳)
۳- شناخت سنت یعنی مجتهد سنّت صحیح و ضعیف، احوال راویان، میزان عدالت و ضبط و فقاهت آنها، سنّت متواتر و مشهور و آحاد را از هم باز شناخته، معانی احادیث و اسباب ورود آنها را فهم کرده، درجاتِ احادیث را از حیثِ صحت و قوت و قواعدِ ترجیح بین آنها و نیز ناسخ و منسوخشان را بشناسد، ولی شناختِ …
بیشتر بخوانید »شرایط اجتهاد (۲)
۲- شناخت کتاب (قرآن) یکی از شرایط لازم برای مجتهد، شناختِ قرآن است، زیرا قرآن اصل الأصول و مرجع همهی دلایل است و از این رو، لازم است که مجتهد همهی آیات آن را به صورت اجمالی و آیات الأحکام را به صورت تصیلی بشناسد، زیرا احکامِ شرعیِ عملی از آیات الأحکام استنباط میشوند، که برخی علما تعداد آن را …
بیشتر بخوانید »شرایط اجتهاد (۱)
۱- دانستن زبان عربی بر مجتهد لازم است که زبان عربی را به نحوی بداند و بشناسد که توان فهم خطاب عرب و معانی مفردات کلام و اسلوبهای بیانی و تعبیری آنان را یا از روی سرشت و سلیقه و یا با آموزش و فراگیری بفهمد، یعنی علوم لغت عربی اعم از نحو، صرف، بلاغت، ادب، معانی و بیان را …
بیشتر بخوانید »مجتهد
با توجّه به تعریف اجتهاد، میتوان مقصود از مجتهد را هم دریافت: مجتهد کسی است که ملکهی اجتهاد، یعنی تواناییِ استنباط احکام شرعی عملی از ادلّهی تفصیلی آنها در او وجود دارد و او همان فقیه است در نزد اصولیون و پس، اگر شخصی به طریق حفظکردن یا تلقین یا مطالعهی کتب یا با شنیدن آنها از زبان علما به …
بیشتر بخوانید »اجتهاد
اجتهاد[۱]، در لغت به معنیِ به کاربستنِ تمام تلاش و سعی و توان در انجام فعلی از افعال است، و در اصطلاح اصولیون، به این معنی است که مجتهد تمام توان خود را در جستجویِ علم به احکامِ شرعی به طریق استنباط به کار ببرد. از این تعریفِ اصطلاحیِ اجتهاد، این چند نکته روشن میشود: ۱- مجتهد باید تمام توان …
بیشتر بخوانید »عدول از دلایل معارض
اگر هیچیک از راههای دفعِ تعارض یا ترجیح وجود نداشت، مجتهد از استدلال به آنها عدول کرده، به دنبال دلیلِ دیگری در مرتبه پایینتر از آن دو میرود، مثلاً اگر دو نص باهم تعارض یافتند و ترجیح بین آن دو ممکن نشد، مجتهد به سراغ قیاس برود.
بیشتر بخوانید »ترجیح براساسِ قدرت دلیل
اگر ادلّه از لحاظ قدرت باهم اختلاف داشتند، در این صورت ترجیح براساس قدرت دلیل جریان مییابد، گرچه این ترجیح، در واقع ترجیحی بین دو امر متعارض نمیشود، زیرا -چنان که در ابتدای بحث ذکر شد- تعارض بین دلایلی که از لحاظ قدرت باهم اختلاف دارند، صورت نمیگیرد، بلکه بین دلایلی صورت میپذیرد که در قدرت باهم مساوی هستند. از …
بیشتر بخوانید »جمع و توفیق (۲)
۲- آیهی ﴿وَٱلَّذِینَ یُتَوَفَّوۡنَ مِنکُمۡ وَیَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا یَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَهَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗاۖ﴾ [البقره: ۲۳۴]، «کسانی از شما مردان که میمیرند و از پس خود همسرانی بر جای میگذارند، همسرانشان باید چهار ماه و ده روز عده بگذرانند». و آیهی ﴿وَأُوْلَٰتُ ٱلۡأَحۡمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن یَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّۚ﴾ [الطلاق: ۴]، «عدهی زنان باردار وضع حمل آنان است». برخی از فقها معتقدند که آیهی …
بیشتر بخوانید »جمع و توفیق (۱)
اگر شناختِ ناسخ متعذر شد و راههای مذکور برای ترجیح هم وجود نداشت و هردو نص نیز از قدرت مساوی برخوردار بودند، در این حالت -چنان که گفتیم- مجتهد به جمع و توفیق بین دو نص متعارض روی میآورد و با یکی از راههای جمع و توفیق میان دو نص موافقت و سازگاری ایجاد و به هردو نص عمل میکند؛ …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۶)
۶- در صورت تعارض دلالت منطوق با دلالت مفهوم، دلالت منطوق ترجیح داده میشود مانند آیهی ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡکُلُواْ ٱلرِّبَوٰٓاْ أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَهٗۖ﴾ [آل عمران: ۱۳۰]، «ای کسانی که ایمان آوردهاید! ربا را به صورت دو چندان و چند برابر نخورید». که اگر مفهوم مخالف را در این آیه معتبر بدانیم، معارض با این قول الهی خواهد بود که …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۵)
۵- حکم ثابتشده با اشاره النص بر حکم ثابتشده با دلاله النص ترجیح داده میشود مانند آیهی ﴿وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَهٖ مُّؤۡمِنَهٖ﴾ [النساء: ۹۲]، «هرکس مؤمنی را به خطا بکشد، باید بردهی مؤمنی را آزاد سازد». و آیهی ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا﴾ [النساء: ۹۳] به طریق عبارت، از آیهی اول وجوب کفاره بر قاتلِ …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۴)
۴- حکم ثابتشده با عباره النص بر حکم ثابت با اشاره النص ترجیح داده میشود مانند این آیه که میفرماید: ﴿کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِی ٱلۡقَتۡلَىۖ﴾ [البقره: ۱۷۸]، «دربارهی کشتگان، قصاص بر شما فرض شده است». و این آیه که میفرماید: ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا﴾ [النساء: ۹۳]، «کسی که مؤمن را به عمد بکشد، کیفرِ او دوزخ …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۳)
۳- محکم بر ظاهر و نص و مفسر ترجیح داده میشود مانند آیهی ﴿وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِکُمۡ﴾ [النساء: ۲۴]، «ازدواج با سایر زنان برای شما حلال شده است». که نص است در اباحهی نکاح با غیر زنان مذکور در قبل از این آیه و پس، با عمومِ خود، شامل اباحهی ازدواج با زنان رسول خدا صلی الله علیه وسلم …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۲)
۲- مفسر بر نص ترجیح داده میشود مانند این حدیث که میفرماید: «الْمُسْتَحَاضَهُ تَتَوَضَّأُ لِکُلِّ صَلَاهٍ»، «زن مستحاضه باید برای هر نماز وضو بگیرد». این حدیث نص است بر آن که بر مستحاضه واجب است که برای هر نماز یک وضو بگیرد، گرچه آن نمازها را در یک وقت انجام دهد، زیرا از این نص همین معنی به ذهن متبادر …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۱)
اگر تاریخ ورودِ دو نص متعارض معلوم نشد، مجتهد برای ترجیح یکی از دو نص بر دیگری، از یکی از راههای ترجیح زیر استفاده میکنند ۱- نص بر ظاهر ترجیح داده میشود[۱] مانند این آیه که خدای متعال بعد از بیان زنان محرم میفرماید: ﴿وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِکُمۡ﴾ [النساء: ۲۴]، «ازدواج با سایر زنان برای شما حلال شده است». …
بیشتر بخوانید »تعارض و ترجیح
گفتیم که: ادلّهی شرعی هرگز باهم تعارض نمییابند، بلکه فقط در نظر مجتهد است که میان ادلّه تعارض به وجود میآید و به همین دلیل، این تعارض، تعارضی صوری و ظاهری و به نسبتِ مجتهد است و تعارضی حقیقی نیست. این تعارض ظاهری هم بدان معنی است که هر یک از دو دلیل متعارض در آنِ واحد در یک واقعهی …
بیشتر بخوانید »چیزهایی که نسخ احکام با آنها جایز است
در نسخ، قاعده این است که: واجب است که دلیلِ ناسخ، از لحاظ قدرت، همسانِ منسوخ یا قویتر از منسوخ بوده و بعد از منسوخ وارد شده باشد نه قبل از آن. از این قاعده چند قاعده دیگر متفرع شده و چند نتیجه مترتب شده است، از جمله: ۱٫ نسخِ نصهای قرآن با همدیگر جایز است، زیرا از لحاظ قدرت …
بیشتر بخوانید »وقت نسخ و احکامی که نسخ آنها جایز است
نسخ فقط در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه وسلم انجام میپذیرد و پس بعد از وفات ایشان نسخ جایز نیست، زیرا نسخ با وحی صورت میگیرد و بعد از رسول خدا صلی الله علیه وسلم وحی وجود ندارد و نیز -همانطور که خواهیم گفت- بدین دلیل که ناسخ باید از نظر قوت همسانِ منسوخ [یا قویتر از آن] …
بیشتر بخوانید »انواع نسخ
نسخ گاهی صریح است بدین صورت که شارع به صورت صریح نسخ را بیان میکند، مانند این حدیث که میفرماید: «کُنْتُ قَدْ نَهَیْتُکُمْ عَنْ زِیَارَهِ الْقُبُورِ، أَلَا فَزُورُوهَا، فَإِنَّهَا تُذَکِّرُکُمُ الْآخِرَهَ»، «من قبلاً شما را از زیارت قبرها نهی کردهام، اما اکنون میتوانید قبرها را زیارت کنید، زیرا زیارتِ قبر شما را به یاد آخرت میاندازد». گاهی نسخ ضمنی است، …
بیشتر بخوانید »نسخ و تخصیص
گاهی نسخ جزیی با تخصیص ملتبس میشود، زیرا تخصیص عام حکم عام را از برخی از افراد عام برداشته، آن را مقصور بر غیر از افراد مشمولِ معنایِ مخصص میکند؛ همینطور نسخِ جزئی نیز حکم عام را از برخی افراد عام برداشته، حکم را مقصور بر افراد باقیمانده میکند؛ اما با این وجود، این دو باهم فرق دارند و فرقشان …
بیشتر بخوانید »حکمت نسخ
نسخ -چنان که گفتیم- عملاً در شریعت روی داده و حکمت آن هم مراعات مصالح بندگان است، زیرا مقصود اصلی از تشریع احکام محققساختن مصالح بندگان است همانطور که قبلاً هم ذکر شد؛ پس اگر ملاحظه شد که مصلحت در یک زمان مقتضیِ تبدیل این حکم است، این تبدیل با قصدِ تشریع هماهنگ و سازگار خواهد بود، همانگونه که نسخ …
بیشتر بخوانید »حکم نسخ
نسخ، در لغت به معنی از میانبردن و جابه جا کردن است و در اصطلاح، به معنای برداشتنِ یک حکم شرعی با یک دلیل شرعیِ متأخر از آن است. این دلیل متأخر را ناسخ و حکم اول را منسوخ و عمل برداشتن را نسخ مینامند. نسخ در قرآن واقع شده است و بارزترین نمونهی آن که کسی در موردش نزاع …
بیشتر بخوانید »تعارض ادلّه و ترجیح و نسخ
مقدمه در علم اصول، منظور از تعارض بین ادلّهی شرعی، تناقض آنها باهم است، بدین صورت که یک دلیل شرعی در یک مسألهی معیّن مقتضی حکم معیّنی باشد و دلیل دیگری مقتضی حکم دیگری در همان مسأله باشد. در عالم واقع و در حقیقت امر، وقوع تعارض، با این معنای مذکور، در ادلّهی شرعی متصوّر نیست، زیرا ادلّهی شرعی برای …
بیشتر بخوانید »(در دین)، حَرَج برداشته شده است
«الحَرجُ مرفوع»، «(در دین)، حَرَج برداشته شده است». لا یجوزُ ارتکابُ ما یشقُّ علی النَّفسِ»، «انجام آنچه که برای انسان شاق باشد [منظور مشقّت غیر عادی است] جایز نیست». از فروع این قاعده است: منع قیام در تمام طول شب، روزهی وِصال، رهبانیت مانند امتناع از ازدواج.
بیشتر بخوانید »مشقّت باعث در پیشگرفتن آسانگیری میشود
المشقَّه تَجلبُ التیسیرَ»، «مشقّت باعث در پیشگرفتن آسانگیری میشود». از جمله فروع این قاعده است: تشریع رخصتها، فسخِ نکاح در صورتی که زوجه در شوهر خود عیبی یافت که در هنگام عقد از آن عیب اطلاع نداشته بوده است، جواز قرض و حواله و حجر.
بیشتر بخوانید »ضرورتها به اندازهی خودشان ضرورت به حساب میآیند
الضُّرورات تُدَر بقدرِها»، «ضرورتها به اندازهی خودشان ضرورت به حساب میآیند». از جمله فروع این قاعده این است که: اگر کسی مضطر به خوردن چیزهای حرام شد، باید به قدرِ دفع آن ضرورت از آن چیز حرام بخورد، و آنچه که به خاطر عذری انجام آن جایز است، جوازش با زوال آن عذر باطل میشود.
بیشتر بخوانید »ضرورتها امور ممنوع را مباح میسازند
الضّرورات تُبیح المحظوراتِ»، «ضرورتها امور ممنوع را مباح میسازند». از فروع این قاعده مباحبودن خوردنِ حرامها در هنگام ضرورت و مقیّدشدن برخی از امور مباح است.
بیشتر بخوانید »دفع مفاسد بهتر از به دستآوردن منافع است
«دَرءُ المفاسدِ أولى من جَلبِ المنافعِ»، «دفع مفاسد بهتر از به دستآوردن منافع است». از فروع این قاعده این موارد است: منع مالک از این که در ملک خود تصرفی انجام دهد که برای دیگران ضرری به همراه داشته باشد، منع صادرات برخی از کالاها در صورت نیاز مردم به آنها گرچه این امر عدهای را از به دستآوردن برخی …
بیشتر بخوانید »ضررِ بیشتر با تحملِ ضرر کمتر دفع میشود
«یُدفَع أشدُّ الضَّرریْن بتحمُّل أخفِّهما»، «اگر دو ضرر وجود داشت و یکی بیشتر و شدیدتر از دیگری بود و چارهای جز انجام یکی از آنها نبود، ضررِ بیشتر با تحملِ ضرر کمتر دفع میشود». از فروع این قاعده میتوان به این موارد اشاره کرد: طلاقدادن زن به خاطر خوف از رسیدن ضرر به وی یا به خاطر ناتوانی در پرداخت …
بیشتر بخوانید »ضرر عام با تحمل ضرر خاص دفع میشود
یُدفَع الضَّرر العامُّ بتحمُّلِ الضَّررِ الخاصِّ»، «ضرر عام با تحمل ضرر خاص دفع میشود». از فروع این قاعده است: قصاصگرفتن از قاتل، قطع دست سارق، خرابکردن دیواری که به سمتِ راهِ رفت و آمد مردم خم شده است، منع پزشک جاهل و مفتی فاسد از طبابت و افتاء، نرخگذاری کالاها در هنگام ضرورت و…
بیشتر بخوانید »ضرر دفع میشود
مبادی و قواعدِ مترتب بر مقاصد شریعت براساس اصلِ مراعاتِ مصالح ضروری و حاجیات و تحسینیات، قواعد و اصولی عام به دست آمدهاند که آنها را فقها براساس آن مصالح استنباط کردهاند و فروع کثیری را از آنها جدا کردهاند. از جمله این قواعد و مبادی عمومی موارد زیر است: ۱- «الضَّرر یُزال»، «ضرر دفع میشود». از جمله فروع مبتنی …
بیشتر بخوانید »مراتب مصالح از حیث اهمیت
این مصالح سه گانه، از حیث اهمیت در یک سطح نیستند و در این بین، بیشترین اهمیت را ضروریات دارند و شارع بیشترین توجّه را به آنها دارد و بعد از آن، حاجیات و سپس تحسینیات قرار دارند. به همین خاطر، احکامی که برای مورد اول تشریع شدهاند، مهمتر از احکام تشریع شده برای مورد دوم هستند و احکامی که …
بیشتر بخوانید »مکمّلات مصالح
هرکدام از ضروریات و حاجیات و تحسینیات مکملاتی دارند که به تحقق یافتن و حفظ آنها به کاملترین صورت منجر میشود؛ کما این که در ضروریات، اذان و نماز جماعت به عنوان مکمل فریضهی نماز تشریع شدهاند. برای وجوب قصاص، وجوبِ همسانی جانی و مجنی علیه تشریع شده تا غرض از قصاص که بازداشتن از تکرار اموری اینچنین و جلوگیری …
بیشتر بخوانید »تحسینیات
آن مواردی است که کاری میکند که احوال انسان بر مقتضای آداب عالی و اخلاق درست و استوار جریان یابد و اگر فوت شوند، نظام زندگی مختل نمیشود و مردم دچار مشقّت و سختی نمیگردند، لکن زندگی آنان در راهی خلافِ مقتضای مروت (مجموعهی صفات شایسته) و مکارم اخلاق و فطرت سلیم میافتد. شریعت این نوع مصالح را در همهی …
بیشتر بخوانید »