اول – نفاق اکبر: و آن نفاق اعتقادی است به این که انسان اسلام را آشکار نماید، ولی در باطن کافر باشد. و صاحب آن، کافر است و اگر بدون توبه بمیرد، در پایینترین طبقات جهنم قرار میگیرد. الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِینَ فِی ٱلدَّرۡکِ ٱلۡأَسۡفَلِ مِنَ ٱلنَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمۡ نَصِیرًا١۴۵ إِلَّا ٱلَّذِینَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَٱعۡتَصَمُواْ بِٱللَّهِ وَأَخۡلَصُواْ دِینَهُمۡ …
بیشتر بخوانید »عقيده
نمونههایی از انواع شرک اکبر (۴)
شرک در طاعت: از انواع شرک در طاعت، اطاعت کردن از علما، حکام، امیران، و رؤسا در حلال دانستن آنچه که الله تحریم نموده یا حرام دانستن آنچه که الله حلال دانسته است، میباشد. پس کسیکه از آنها در این امور اطاعت نماید، آنها را با الله در تشریع و حلال دانستن و تحریم، شریک ساخته است و این از …
بیشتر بخوانید »نمونههایی از انواع شرک اکبر (۳)
شرک در محبت: محبت الله، محبتی است که مستلزم آن، نهایت ذلیل و خوار شدن و کمال و نهایت اطاعت کردن برای اللهﻷ است. این محبت فقط برای الله است، و جایز نیست که هیچکس با او در آن شریک شود. پس هرکس همانطور که الله را دوست میدارد، غیر از او را دوست بدارد، به درستی که غیر از …
بیشتر بخوانید »نمونههایی از انواع شرک اکبر (۲)
شرک در توکل: توکل کردن بر الله در تمام امور و کارها از بزرگترین انواع عبادت است که واجب است فقط برای الله صورت پذیرد. پس کسیکه بر غیر از الله توکل نماید، در آنچه فقط الله توانایی انجامش را دارد، مانند توکل کردن بر مردگان، یا غایبین و مانند آنها، در دفع کردن و از بین بردن ضررها، و …
بیشتر بخوانید »نمونههایی از انواع شرک اکبر (۱)
شرک در خوف: این است که از غیر الله از بت، یا طاغوت، یا مرده، یا از جن یا انسانی که غایب است، و حضور ندارد، بترسد که به او ضرر میرساند یا به او چیزی میرسد که آن را ناپسند و ناخوشایند میداند. و این نوع خوف از بزرگترین درجههای دین است. پس کسیکه آن را برای غیر از …
بیشتر بخوانید »شرک دو نوع است: شرک اکبر و شرک اصغر
اول – شرک اکبر: قرار دادن شریک برای الله در ربوبیت، یا الوهیت و یا اسماء و صفاتش است. و این شرک سبب خروج از اسلام میشود، و تمام اعمال را حبط مینماید، و خون و مال صاحبش را حلال میکند. اگر فرد بدون توبه بمیرد، برای همیشه در جهنم خواهد بود. و شرک اکبر انجام دادن عبادت و یا …
بیشتر بخوانید »اساس شرک
اساس شرک و قاعدهای که بر آن بنا شده است، تعلق به غیر الله است. کسیکه به غیر الله تعلق و وابستگی داشته باشد، الله او را به آنچه که تعلق و وابستگی دارد، واگذار مینماید و او را به این خاطر، عذاب میدهد، و خوار و ذلیلش میگرداند، و مورد سرزنش و ملامت قرار میگیرد. و کسیکه او را …
بیشتر بخوانید »جزای مشرکان
۱- الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ شَرُّ ٱلۡبَرِیَّهِ۶﴾ [البینه: ۶]. «بیگمان، کسانی از اهل کتاب و مشرکان که کافر شدند، جاودانه در آتش جهنم خواهند ماند. آنان بدترینِ آفریدگان هستند». ۲- عَنْ عَبْدِ اللَّهِس… قَالَ النَّبِی ج: «مَنْ مَاتَ وَهْوَ یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ نِدًّا دَخَلَ النَّارَ».[۱] عبدالله بن …
بیشتر بخوانید »زشتیهای شرک
الله برای شرک، چهار زشتی در چهار آیه ذکر کرده که عبارتاند از: ۱- الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِیمًا۴٨﴾ [النساء: ۴۸]. «به راستى الله [آن را] که به او شرک آورده شود، نمىبخشد و جز آن را براى هرکس که بخواهد، مىبخشد …
بیشتر بخوانید »خطر شرک
۱- شرک به الله ظلم بزرگی است، برای اینکه آن، تجاوزی است به توحید که حق خالص اللهﻷ میباشد. پس توحید بزرگترین عدل، و شرک بزرگترین ظلم، و زشتترین زشتیها میباشد. برای اینکه نقص برای الله جهانیان محسوب میشود. و حقی را که مخصوص الله ﻷ است، به دیگری میدهد، و دیگران را با او برابر میکند. و بزرگترین خطر شرک …
بیشتر بخوانید »تعریف شرک
شرک: قرار دادن شریک برای الله متعال در ربوبیت یا الوهیت و یا اسماء و صفات الهی. پس اگر انسان معتقد باشد آفریننده یا کمک کنندهای با الله وجود دارد مشرک است. و کسیکه اعتقاد داشته باشد کسی غیر از الله شایستهی عبادت است مشرک است، و کسیکه اعتقاد داشته باشد برای الله در اسماء و صفاتش شبیه و مانندی …
بیشتر بخوانید »ارکان عبادت
عبادت و بندگی الله متعال بر سه پایه استوار است: محبت الله …. امید بستن به الله….. و هراس از او. محبت الله از مهمترین ارکان عبادت به شمار میآید، و محبت الله متعال از شناخت الله و شناخت نامهای نیکوی او و صفات والایش و شناخت نعمتها و لطف او به آفریدههایش، نشات میگیرد و پدید میآید. و هر …
بیشتر بخوانید »مفهوم طاغوت
طاغوت یعنی هر آنچه که بنده آن را از جایگاهش فراتر قرار دهد، خواه معبودی باشد مانند بتها، یا کسی باشد که مردم از او پیروی میکنند مانند کاهنان و علمای سوء، یا فرمانروایان و سرانی که از طاعت الله بیرون آمدهاند. طاغوتها زیادند و در راس آنها پنج تا قرار دارند که عبارتند از: ابلیس؛ هرکسیکه با رضایت خودش …
بیشتر بخوانید »ثمرات توحید
بزرگترین ثمره توحید این است که الله متعال از بندهاش راضی میشود و او را دوست میدارد، و عملش را میپذیرد و او را در هردو جهان سعادتمند میگرداند. همچنین ثمره توحید برای بنده این است که او فقط بر الله متعال توکل میکند و از مردم شکایت نمیکند و آنها را سرزنش نمیکند، و از الله متعال راضی است …
بیشتر بخوانید »کمال توحید
توحید فقط با عبادت الله یکتا و پرهیز نمودن از طاغوت کامل میشود، چنانکه الله متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِی کُلِّ أُمَّهٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾ [النحل: ۳۶]. «یقیناً ما در هر امتی، پیامبری را [با این پیام] برانگیختیم که: الله یکتا را عبادت کنید و از طاغوت [= معبودان غیر الله] دوری کنید».
بیشتر بخوانید »عظمت کلمه توحید
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو … أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «إِنَّ نَبِیَّ اللَّهِ نُوحًا ÷ لَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ قَالَ لِابْنِهِ: إِنِّی قَاصٌّ عَلَیْکَ الْوَصِیَّهَ: آمُرُکَ بِاثْنَتَیْنِ، وَأَنْهَاکَ عَنِ اثْنَتَیْنِ، آمُرُکَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، فَإِنَّ السَّمَوَاتِ السَّبْعَ، وَالْأَرْضِینَ السَّبْعَ، لَوْ وُضِعَتْ فِی کِفَّهٍ، وَوُضِعَتْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فِی کِفَّهٍ، رَجَحَتْ بِهِنَّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَلَوْ أَنَّ …
بیشتر بخوانید »حقیقت و اساس توحید
این است که باور انسان اینگونه باشد که همه امور از سوی الله متعال است، و این باور باید به گونهای باشد که انسان بر اساس آن هیچ توجهی به اسباب و وسیلهها نداشته باشد، بنابراین خیر و شرّ و بهرهمند شدن و بهرهمند نشدن و سود و زیان و تدبیر امور را فقط و تنها از الله متعال بداند، …
بیشتر بخوانید »فضیلت توحید
الله متعال پروردگار جهانیان است او پروردگار و معبود همه مردم است، و معبود کسانی است که او را عبادت میکنند و پروردگار بزرگوار است که لطف خویش را از آنان که او را بندگی نمیکنند دریغ نداشته است پس هرکسیکه به او به عنوان معبود ایمان بیاورد با انواع نعمتها مثل دین و بهشت که عطای الوهیت اوست بهرهمند …
بیشتر بخوانید »حکم اقرار به توحید
انسان بر اساس فطرت خویش و بنابر نگریستن به جهان هستی به توحید ربوبیت اقرار میکند اما تنها اقرار به توحید ربوبیت برای ایمان آوردن به الله متعال و نجات یافتن از عذاب کفایت نمیکند، شیطان به توحید ربوبیت اقرار میکرد، مشرکین نیز توحید ربوبیت را قبول داشتند، اما سودی به آنها نرسانید، چون به توحید عبادت و اینکه عبادت …
بیشتر بخوانید »اقسام توحید
توحیدی که پیامبران به آن دعوت دادهاند و کتابها به خاطر آن نازل شده است دو نوع میباشد: ۱- توحید معرفت و اثبات که توحید ربوبیت و اسماء و صفات نامیده میشود: که عبارت است از اثبات حقیقت ذات پروردگار متعال، و یگانه دانستن الله متعال با نامها و صفات و کارهایش. یعنی بنده یقین داشته باشد و اقرار نماید …
بیشتر بخوانید »توحید یعنی یگانه دانستن الله متعال
توحید یعنی یگانه دانستن الله متعال در آنچه مختص اوست و در آنچه او را میسزد و آنچه که باید برای او باشد. یعنی بنده یقین کند و اقرار نماید که الله متعال به تنهایی پروردگار و صاحب همه چیز است، و آفریننده فقط اوست و او زنده پایدار است که تمام جهان هستی را به تنهایی تدبیر مینماید. و …
بیشتر بخوانید »استعمال (علیه الصلاه والسلام یا صلی الله علیه وسلم) برای دیگر أنبیا
استعمال (علیه الصلاه والسلام یا صلی الله علیه وسلم) برای دیگر أنبیا نیز صحیح است و حتی برخی علما آن را برای غیر پیامبران نیز جایز میدانند، البته تحت شرایطی که توضیح داده خواهد شد. در جواز استعمال لفظ «علیه السلام» برای غیر پیامبران بین علما اختلاف نظر وجود دارد، همچنین در دعای صلاه (صلی الله علیه) بر شخص معینی …
بیشتر بخوانید »پی بردن به وضع حدیث با اموراتی شناخته میشود از جمله:
۱- اعتراف شخص جعل کننده به وضع حدیث.[۱] ۲- مخالفت حدیث با عقل سلیم، مثلا حدیثی که متضمن جمع بین دو امر ضد و نقیض باشد، یا امری غیر محال را اثبات کند، یا یکی از امورات واجب را نفی کند و همانند آنها.[۲] ۳- مخالفت حدیث با یکی از ضروریات مسلَّم دین، مثلا حدیث متضمن ساقط شدن یکی از …
بیشتر بخوانید »تفاوت بین قرآن و حدیث قدسی:
۱) قرآن کریم کلام خداست که با لفظ او به سوی رسول الله وحی شده است و بوسیلهی آن با عرب تحدی و مبارزه طلبی کرد و آنها از آوردن مثل آن و یا ده سوره از آن و یا یک سوره از آن عاجز ماندند و تا روز قیامت معجزه ای ابدی خواهد ماند. در حالی که حدیث قدسی …
بیشتر بخوانید »تاثیر احادیث ضعیف و موضوع بر دین و عقیده
تاثیر احادیث ضعیف و موضوع بر دین و عقیده[۱] بدون شک عقیده به نسبت کل دین، بمانند پایهها و ستونهایی به نسبت یک ساختمان است. پس هر کس بنای خود را بر پایه و اساس محکم بنا نهاد ساختمانش مقاوم و با استقامت خواهد بود، و هر کس آن را بر پایههای سست و ضعیف بناء نمود یقیناً فرو خواهد …
بیشتر بخوانید »کاری را که در توانت نیست، رها کن
در شهر ابها روزهای جمعه سخنرانی میکردم؛ بیشتر سخنرانیهایم، درمورد سیرت بود. گویا مردم، این برنامه را میپسنیدند؛ از من خواسته شد تا در مورد سنگینی مهریهها، سخن بگویم؛ چون مردم به طرح این موضوع نیاز داشتند و این، موضوعی است که به واقعیت زندگی و اوضاع عمومی مردم مربوط میشود و من، در این باره فعالیتی نکردهام؛ چون توانایی …
بیشتر بخوانید »مردم را به خاطر استعدادهایشان تشویق کنید
اگر مردم را به خاطر استعدادهایشان تشویق کنی و به آنها توجه نمایی، تو را دوست میدارند و این، شیوه ای قرآنی است: ﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰهِ وَٱلۡعَشِیِّ﴾ [الأنعام: ۵۲] «و کسانی را که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند، طرد مکن». ﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَکَ مَعَ ٱلَّذِینَ یَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰهِ وَٱلۡعَشِیِّ﴾ [الکهف: ۲۸] «و با کسانی همنشین شو که …
بیشتر بخوانید »آتش دشمنی را خاموش کن
در زندگی کوتاهم به این نتیجه رسیدهام که هرگاه برای گرفتن حق خودم قدم پیش نهادهام یا برای بازگرداندن حیثیت و اعتبار خویش در برابر انتقادی که شده، اقدام کردهام، زیان بیشتر و پشیمانی بزرگتر، عایدم شده است. یعنی من گمان میبردم که اگر بدیای را که از جانب کسی به من رسیده، بررسی کنم، با این بررسی و بازخواست، …
بیشتر بخوانید »دنیای خوب، یعنی برخورداری از خوراک کافی و صحت و تندرستی
در سال ۱۴۰۰ هـ. ق در یک اردوی دعوتی در مرز یمن بودیم؛ این اردو را شیخ عبدالعزیز بن باز/ ترتیب داده بود. من به همراه استاد تفسیرمان در دانشکده اصول دین، به ابها رفتم. وقتی میخواستیم به اردوگاه باز گردیم، راه ابها به تهامه را که راهی کوهستانی و ناهموار است، در پیش گرفتیم . بیشتر جاده بر اثر …
بیشتر بخوانید »بدترین احتمال را در نظر بگیر
در دبیرستان «ابها»، سال اول با تمام توان میکوشیدم تا رتبه بالایی کسب کنم و برای به دست آوردن رتبه اول رقابت میکردم؛ اما خودم را برای رتبه دوم راضی کرده بودم و مجموع نمرههایم در حد ممتاز بود، ولی بعد از این همه تلاش و بیخوابی چه انتظاری داری؟ نتایج اعلام شد و من در درس انگلیسی تجدید شدم؛ …
بیشتر بخوانید »درآمد کافی، سبب راحتی است
خانوادهام را در جنوب رها کردم و برای ادامه تحصیل در دبیرستان، به ریاض رفتم؛ به سبب فقر و مشکلات تحصیل و رنج رفت و آمد و کارهای خانه، با عموهایم زندگی میکردم. هر صبح حدود بیست دقیقه یا نیم ساعت پیاده میرفتم و ظهر، دوباره همین مسافت را در همین مدت یا بیشتر از آن طی میکردم. صبح و …
بیشتر بخوانید »اضطراب، برایت سودی ندارد
منظورم از بیان این سخن، این است که به نتیجه ای برسم و آن اینکه، انسان نباید نگران و مضطرب باشد؛ بلکه باید تسلیم تقدیر و قضای الهی گردد و از انتخابی که پروردگارش برای او نموده، راضی باشد و بر گذشته پشیمان نشود. دردوران تحصیلات ابتدایی خیلی دلم میخواست در میان دوستانم رتبه اول را کسب کنم؛ بنابراین در …
بیشتر بخوانید »راحتی در بهشت است
﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِی کَبَدٍ ۴﴾ [البلد: ۴] «انسان را در رنج و زحمت آفریدهایم». به احمد بن حنبل گفته شد: انسان، کی راحت میشود؟ گفت: وقتی قدمت را در بهشت گذاشتی، راحت میشوی. قبل از بهشت راحتی و آرامشی نیست؛ در دینا پریشانیها، گرفتاریها، فتنهها، حوادث و بلاها و بیماری و غم و ناامیدی، راحتی را از انسان سلب …
بیشتر بخوانید »تاوان سخن جذاب
در صورتی سعادت ما، به کمال میرسد که وظیفه خودمان را در قبال خدا و سپس بندگان خدا، انجام دهیم. حرف زدن و زیبا گفتن، آسان است. اما انجام کارهای زیبا و داشتن صفات پسندیده و عمل کردن به آنچه میگوییم، سخت است. ﴿۞أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَتَنسَوۡنَ أَنفُسَکُمۡ وَأَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡکِتَٰبَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ۴۴﴾ [البقره: ۴۴] «آیا مردم را به …
بیشتر بخوانید »ای کسی که مینالی و حال آنکه هیچ بیماری و دردی نداری
ایلیا ابوماضی میگوید: أیها الشاکی وما بک داء کیف تغدو إذا غدوت علیلا «ای کسی که مینالی و حال آنکه هیچ بیماری و دردی نداری! چگونه صبح خواهی کرد و چه حالی خواهی داشت وقتی که بیمار باشی»؟ إن شر الجناه فی الأرض نفس تتوقی قبل الرحیل الرحیلا «بدترین جنایتکار در زمین، کسی است که قبل از رحلت …
بیشتر بخوانید »شگفتا از ما…!
جای تعجب است که ما، از مردم میخواهیم بردبار باشند و خودمان، خشمگین میشویم؛ از آنها میخواهیم که سخاوتمند باشند و خودمان بخل میورزیم. از آنها انتظار وفاداری و برادری داریم؛ اما خودمان، این کار را نمیکنیم. ترید مهذبا لا عیب فیه وهل عود یفوح بلا دخان «تو چیز آراسته و بیعیبی را میخواهی؛ آیا عودی هست که بدون …
بیشتر بخوانید »استوار و پابرجا باش
مؤمن، دارای ثبات و قاطعیت است. ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ لَمۡ یَرۡتَابُواْ﴾ [الحجرات: ۱۵] «مؤمنان، کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آوردند و سپس شک نکردند». اما منافقان، در شک و تردید بسر میبرند و در تصمیم خود مضطرب و دلواپسند و به عقب میگریزند و پیمانهای خود را میشکنند. وقتی نشانههای درستی یک کار …
بیشتر بخوانید »هرگاه نگران شدی، خود را با آرزوهایی که به خود وعده میدهی، نجات بده
وإذا هممت فناج نفسک بالمنی وعدا فخیرات الجنان عدات «هرگاه نگران شدی، خود را با آرزوهایی که به خود وعده میدهی، نجات بده؛ بهترین بهشت، آرزوست». واجعل رجاءک دون یأسک جنه حتی تزول بهمک الأوقات «و امیدت را سپری در برابر ناامیدیت قرار بده تا اوقات، مطابق میلت، بگذرند». واستر عن الجلساء بثک إنما جلساؤک الحساد والشمات …
بیشتر بخوانید »رضایت و خشنودی حتی بر روی اخگر آتش…!
مردی از بنی عبس، شترش را گم کرده بود؛ برای پیدا کردن آن بیرون رفت و سه روز همچنان به دنبال شترش میگشت. او، مردی ثروتمند بود و خداوند، به او مال و شتر و گوسفند و فرزندان دختر و پسر عطا کرده بود. خانواده او در کنار رودی در دیار بنی عبس در کمال آسایش و راحتی زندگی میکردند …
بیشتر بخوانید »فریادی در میان نخلها
محمد ج از مکه، از وطن و از جایی که فرزندان و خانوادهاش در آنجا بودند، رانده شد و آواره گشت؛ به طایف رفت، با تکذیب و مخالفت روبرو شد و او را سنگباران کردند و دشنام و ناسزا نثارش نمودند و او را آزار دادند و چشمانش اشکبار گردید و از پاهایش، خونهای پاکش چکید؛ دلش، از تلخی مصیبتی …
بیشتر بخوانید »الله به عنوان کارساز و شاهد کافی است.
بخاری در صحیح خود آورده که مردی از بنی اسرائیل از کسی دیگر درخواست نمود تا هزار دینار به او قرض بدهد. او گفت: آیا گواهی داری؟ گفت: گواهی جز خدا ندارم. گفت: همین که خدا گواه باشد، کافی است. سپس هزار دینار به او قرض داد و زمان بازپرداخت آن را تعیین کردند و آن مرد رفت. در میان …
بیشتر بخوانید »چه دردها که درمان شود!
سیرهنگاران نوشتهاند: مردی، فلج و خانه نشین شد و سالهای طولانی را با خستگی و ناامیدی و شکست سپری کرد و پزشکان، از معالجه او درماندند و به خانواده و فرزندانش گفتند: او، معالجه نخواهد شد. در یکی از روزها از سقف خانه عقربی روی این مرد افتاد؛ او نمیتوانست از جایش حرکت کند؛ عقرب در سر او چند نیش …
بیشتر بخوانید »هیچ فریادرسی جز الله نیست
در سال ۱۴۱۳ هجری از ریاض به شهر دمام سفر کردم؛ حوالی ساعت دوازده ظهر به آنجا رسیدم. قصد داشتم به دیدار یکی از دوستانم بروم، اما او سرکار بود و دیر وقت از محل کارش بر میگشت؛ از اینرو تصمیم گرفتم تا وقتی او از سر کار میآید، به هتل بروم. تاکسی گرفتم و از فرودگاه به هتل رفتم. …
بیشتر بخوانید »داستانهایی درباره مرگ
شیخ علی طنطاوی، در دیدهها و شنیدههای خود میگوید: فردی، در منطقه شام کامیونی داشت. شخصی، با او همسفر شد و در قسمت بار کامیون، نشست. در عقب ماشین، تابوتی بود که اجساد مردگان را در آن میگذاردند. تابوت، روکشی داشت که در مواقع ضروری، روی آن میکشیدند؛ باران شروع به باریدن کرد. مردی که عقب سوار بود، داخل تابوت …
بیشتر بخوانید »به سوی مرگ یا فرار از مرگ؟
روزنامه القصیم از دیرباز در این سرزمین منتشر میشود؛ در یکی از شمارههایش مینویسد: جوانی، در دمشق، آماده سفر شد و به مادرش گفت: هواپیما، در فلان ساعت پرواز میکند. وی، از مادرش خواست تا او را پیش از ساعت پرواز، از خواب بیدار کند. جوان، خوابید و مادرش از رسانهها به وضعیت آب و هوا گوش میداد که اعلام …
بیشتر بخوانید »