هم و حزن، هر دو به هم نزدیک هستند و از مشکلات روحی و از اموری میباشند که روح را عذاب میدهند. فرقشان، این است که هم یعنی غم خوردن به خاطر مصیبت آینده و حزن، یعنی اندوهگین شدن به خاطر از دست دادن یک چیز دوست داشتنی؛ به هر حال هر دو، رنج و درد و عذابی برای روح هستند؛ اگر ناراحتی، به خاطر گذشته باشد، به آن، حزن میگویند و اگر برای آینده باشد، آن را «هم» مینامند.
«اللهم إنی أسألک العافیه فی الدنیا والآخره؛ اللهم إنی أسألک العفو والعافیه فی دینی ودنیای وأهلی ومالی؛ اللهم استر عوراتی وآمن روعاتی؛ اللهم احفظنی من بین یدی ومن خلفی وعن یمینی وعن شمالی ومن فوقی وأعوذ بعظمتک أن أغتال من تحتی» «بارخدایا! عافیت و تندرستی دنیا و آخرت را از تو میخواهم؛ بارخدایا! من از تو عفو و عافیت در دین و دنیا و خانواده و دارایی ام را میخواهم؛ بارخدایا! عیبهای مرا بپوشان و هراس هایم را به امنیت و آرامش خاطر تبدیل کن و مرا از هر سو حفاظت نما و به عظمت تو پناه میبرم که از زیر پایم ربوده (و دچار لغزش) شوم».
شاعر میگوید:
ألم تر أن ربک لیس تحصی | أیـادیه الحـدیثـه والقدیـمه |
«آیا نمیبینی که جود و کرم فعلی و گذشته پروردگارت، قابل شمارش نیست؟»
تسل عن الهموم فلیس شیء | یقیم ولا همومک بالمقیمـه |
«خودت را از غمها و ناراحتیها بیرون بیاور؛ چرا که هیچ چیزی، ماندگار نیست و ناراحتیهای تو نیز ماندگار نخواهند بود».
لعل اللّـه ینـظـر بعـد هذا | إلیک بنظـره منـه رحیمه |
«شاید خداوند بعد از این، به سوی تو نظر رحمتی بنماید».