شناخت منابع و ماخذ ناشناختۀ تاریخ، فقط به ذمه مورخان نیست، بلکه هر آن کسی که کتابهای تاریخ را به جز عنوان اصطلاحی و به اعتبار درباری بودن طور دیگری نمیپذیرد و هیچ یک از چنین کتبی را که در یکی از قفسههای کتابخانههای تاریخ نباشد قبول ندارد، یا با عنوان فن تاریخ تدوین نشده باشد، مسئول است تا نسبت به این قبیل کتابها مطالعه داشته باشد که بسیاری از کتابها با توجه به اینکه نامشان تاریخ نیست، اما دارای مواد ارزشمند تاریخ میباشند و میتوان آنها را از مهمترین ماخذها قرار داد و اینها کتابهایی هستند که در آنها داعیان و مصلحان امّت خاطرات و احساسات قلبی خود را به طور روشن درج کردهاند و مهمترین رویدادها و تجربههای زندگی خود را ثبت کردهاند. کتبی هستند که در آنها دانشجویان و ارادتمندان مصلحان، اندرزها، سخنان، حقایق و معارف اساتید و بزرگان دین را درج نمودهاند و آثار مجلس پر برکت و با اثر زندگی آنها را به مردم تقدیم کردهاند و اینها مجموعه مکتوبات و مواعظی هستند که با مطالعه آنها اندیشهها، افکار، جذبات و کیفیات صاحبانشان به طور صحیح اندازهگیری میشود. یا کتابهایی هستند که برای ترویج روشهای دولتی و انتقاد محیط و بطلان و بدعات نیاز به تلاش این ماخذهای تاریخی میرفت و فردی وسیع النظر، نکته سنج، با همّت و محقق، با ثبات قدم و استقامت کامل کار میکرد، در عرضه یک تاریخ اصلاح و تجدید، تکمیل کننده و مرتبط موفق میشد و ما میدیدیم که در تاریخ دعوت و عزیمت در هر دور و مرحله این امّت با این حرکات اصلاحی همگام هستند و در هیچ زمان او را مایوس و محروم نکردهاند.
مقاله پیشنهادی
دنیا، اینگونه آفریده شده است
روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …