۲- نگارش دقیق و درست مورد اختلاف
این مرحله بعد از گام قبلی است، بعد از اینکه سخنان را نقل کرده و آنها را شناخت، در آن دقت کرده و موارد اختلاف را مشخص و محدود کند، زیرا بسیاری از مردم، مطلبی را مورد مناقشه میدانند در حالی که چنین نیست، زیرا سخنان بیان شده شامل موارد مختلفی است که مرادهای متباینی دارند؛ نه اینکه مراد امر واحدی بوده که در آن اختلاف شده باشد.
و گاه موضوع مورد مناقشه جزئی و معین و مشخص است، اما مردم آن را به موارد و مطالب دیگری تعمیم میدهند و دایرۀ اختلاف را گسترش میدهند در حالی که باید بکوشند که این دایره تنگتر و محدودتر گردد.
ناچار باید تأکید نمود آنانی که در موضوعی با هم اختلاف دارند باید در یک بخش کوچک و از یک جهت بدان بنگرند و در موردش تصور بینشی کامل داشته باشند و از خلال شرایط و ظروف یکسانی، دربارۀ آن سخن بگویند تا آنگاه تو بتوانی بگویی که آنها با هم مناقشه دارند.
کسی که کتابهای گذشتگان را مورد مطالعه قرار میدهد، با تعجب تمام میبیند که آنان بر این موضوع اصرار داشتهاند و نه تنها در کتابهای اصول و فقه و اختلاف، بلکه حتی در کتابهای عقاید بدان پرداختهاند و با سخنانی از این قبیل، باب بسیاری از مسائل اختلافی را بستهاند: «این موضوع مورد مناقشه نیست»، یا گفتهاند: «اینجا جای نگارش مسائل مورد اختلاف نیست». پس بر فرد دانش پژوهی که خود را مسؤل میداند و از تبعات آن در هراس است، لازم است که پیش از نسبت دادن اختلاف در امری از امور به علمای امّت و داعیان دین، با دقت تمام به جست و جو و بررسی همه جانبه پرداخته و به کنه موضوع پی ببرد.