متد علمی در تعامل با موضوعات مورد اختلاف در قواعد زیر خلاصه می‌شود (۱)

۱- بیان دقیق و امانتدارانه سخنان اختلاف کنندگان، بدون هیچ افزایش و یا کم و کاستی در آن

زیرا این کارِ تو، شهادت دادن در مورد آنان است و شاهد باید در شهادتش مطمئن باشد و با تمام توان و سعی و تلاش بکوشد که چیزی را به مردم نسبت ندهد که آنان انجام نداده‌اند، وگرنه دروغگو یا غافل و فریب خورده بوده و در آن صورت شهادتش پذیرفته نخواهد بود.

نمی‌شود سخنی را به عالمی یا دعوتگری یا جماعتی یا مذهبی نسبت دهیم، به این بهانه که فلانی آن را بدیشان نسبت داده است، یا او این سخن را از آنان نقل کرده یا روزنامه‌های بین المللی در همین مورد دربارۀ ایشان سخن گفته یا وسایل ارتباط جمعی جهانی این سخن را به آنان نسبت داده اند، و یا چون فلان مؤلف حنفی فلان سخن را به حنبلی‌ها نسبت داده، آن را بپذیری؛ بلکه کتب مذهب حنبلی به راحتی در دسترس است و تو می‌توانی آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهی یا به علمایشان مراجعه کنی.

حتی جایز نیست که فلان سخن را به جماعتی یا گروهی از مردم نسبت دهیم با این توجیه که فلانی که منتسب به ایشان است این سخن را گفته است، تا مطمئن نشویم که همۀ آن‌ها این نظر را دارند، و گرنه عدل و انصاف اقتضا می‌کند که بگویی: فلانی که دارای آن مذهب است چنین گفته یا فلانی که از فلان طائفه است این سخن را گفت.

همچنین باید یقین حاصل کرد و مطمئن شد که در این مورد جز این سخن، قول دیگری ندارد، اما اگر سخن متأخری هم دارد آن را به او نسبت دهد. اگر نمی‌دانست که از میان آن دو نظر کدام متأخر است در لابه لای سخنانش به جستجو بپردازد تا بتواند یکی از آن دو سخن را ترجیح دهد؛ یا اینکه سخنی را به او نسبت ندهد. اگر سخن مجمل یا محتملی بود، تفصیل و بیان بیشتر را در سخنان یا مکتوبات دیگرش بیابد. روا نیست بگویی:

قول او بدترین احتمالات است، بلکه اصل بر این است که نسبت به انسان مسلمان حسن ظن داشته باشی. هرگاه اقوال دیگران را به آنان نسبت می‌دهی به یاد داشته باش که روزی در برابر خداوند سبحان خواهی ایستاد و به خاطر آنچه که بدیشان نسبت داده‌ای، مورد محاسبه و قضاوت و دادرسی قرار خواهی گرفت؛ پس برای آن سؤال، جوابی فراهم کن، و دلایل و براهینت را گرد آوری نما، و این سخن حق تعالی را به یاد داشته باش که می‌فرماید:

﴿مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ١٨﴾ [ق: ۱۸].

« هیچ سخنی را بر زبان نمی آورد, مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر (وآماده نوشتن) است».

بسیار پیش آمده که شنیده‌ایم سخنی را به کسی نسبت داده یا خبری را نقل می‌کنند، هنگامی که از نقل کننده سخن یا خبر می‌پرسی: این اخبار را از کجا شنیده‌ای؟ می‌گوید: یک نفر مطمئن به من چنین گفت – یعنی کسی که من، او را مطمئن می‌دانم – و هنگامی که به روش علمای پیشین به تحقیق و تفحّص دربارۀ احوالات آن شخص می‌پردازی، متوجه می‌شوی که فرد مجهول الحالی است. تازه این زمانی است که به خاطر غیبت‌های متعددی که مرتکب می‌شود، جایز نیست سخنی را از او نقل نمود، چه رسد به اینکه دروغگو نیز باشد. فالله المستعان.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …