به معنی صلاحیت انسان برای این امر است که حقوقی مشروع به نفع او و علیه او واجب و ثابت شود،یعنی صلاحیت داشتنِ انسان برای این که حقوق به نفع وی ثابت و واجبات بر وی واجب گردد. مبنای اهلیتِ وجوب، ذمّه است، به این معنی که چون انسان موجودی دارای ذمّه است، این اهلیت برای وی ثابت میشود.
ذِمه در لغت به معنی عهد است؛ خدای متعال میفرماید: ﴿لَا یَرۡقُبُونَ فِی مُؤۡمِنٍ إِلّٗا وَلَا ذِمَّهٗۚ﴾ [التوبه: ۱۰]، «آنان دربارهی هیچ فرد با ایمانی رعایت خویشاوندی و پیمان را نمیکنند». افراد غیر مسلمانی که به صورت دایم و بنا بر عهد و پیمان میان ما مسلمانان و آنان، در دارالاسلام زندگی میکنند، اهل ذمّه، یعنی اهل عهد و پیمان نامیده میشوند.
ذمّه در اصطلاح، وصفی شرعی است که انسان را یک موجود اهل و شایسته برای تعلّق حقوق به نفع او و یا به زیان او تبدیل میکند[۲]. ذمّه براساس این معنای اصطلاحی برای هر انسانی ثابت و موجود است، زیرا هر فردی که به دنیا میآید، دارای ذمّه است و در نتیجه برای وجوب اموری به نفع و علیه او صلاحیت دارد[۳].
بنابراین، میتوان گفت که: اساس ثبوت اهلیت وجوب برای انسان «حیات» است، زیرا با حیات است که ذمّه برای انسان ایجاد میگردد و اهلیت وجوب نیز بر آن بنا میگردد و به همین دلیل، برای جنین هم- گرچه ناقص است- به دلیل وجود حیات در آن، اهلیت وجوب ثابت است و چون حیاتِ انسان اساسِ ثبوت اهلیت وجوب است، این اهلیت، تا زمانی که فرد زنده باشد، همراه وی است و فقط با مرگ از او جدا میشود[۴].
حقوقدانان، این اهلیت با معنای اصطلاحی مدنظر اصولیون را «شخصیت قانونی» مینامند و به نظر آنان این شخصیت برای هر انسانی ثابت است و در تعریف میگویند: شخصیت قانونی به معنی صلاحیت انسان برای این امر است که حقوقی به نفع او و تکالیفی علیه او ثابت گردد[۵]. این تعریف شبیه تعریف اصولیون از اهلیت وجوب است.
[۱]– شرح المنار، ابن ملک و حاشیه رهاوی، ص ۹۳۶٫
[۲]– التوضیح، ۲/ ۱۶۱٫
[۳]– أصول البزودی ۲/ ۱۳۵۷ و شرح ص ۹۳۸٫
[۴]– برخی از فقها معتقدند که: بعد از مرگ هم ذمّهی انسان به نحوی باقی میماند، چنان که بعداً خواهد آمد.
[۵]– المدخل للقانون الخاص، استادِ ما د. بدراوی، ص ۵۸٫