هنگامی که شیطان برایش معلوم شد که از رحمت خدا بیبهره شده است، گفت:
﴿قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِیٓ إِلَىٰ یَوۡمِ یُبۡعَثُونَ٧٩﴾ [ص: ۷۹].
«پروردگارا! مرا تا روزی که مردم برانگیخته میشوند، مهلت ده».
﴿قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِینَ٨٠ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ٨١﴾ [ص: ۸۰-۸۱].
خداوند فرمود: «تو از مهلت یافتگانی، تا زمانی معین و معلوم..».
﴿قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغۡوِیَنَّهُمۡ أَجۡمَعِینَ٨٢ إِلَّا عِبَادَکَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِینَ٨٣﴾ [ص: ۸۲-۸۳].
هنگامی که شیطان برایش معلوم شد که خداوند به او مهلت داده و او را تا روز قیامت نمیمیراند، شیطان گفت:
«سوگند به بزرگی خداوند آدم و فرزندانش را گمراه میکنم (و آنها را با مکر و حیله خود به سهو و اشتباه و بیراهه میکشانم) مگر کسانی که از روی اخلاص خداوند را پرستش میکنند»[۱].
﴿قَالَ ٱذۡهَبۡ فَمَن تَبِعَکَ مِنۡهُمۡ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُکُمۡ جَزَآءٗ مَّوۡفُورٗا۶٣﴾ [الإسراء: ۶۳].
خداوند فرمود: «برو که از آنان هر کس تو را پیروی کند، قطعاً دوزخ کیفرتان خواهد بود، کیفری سخت و کامل».
هنگامی که شیطان از بهشت رانده شد، حضرت آدم ÷ تنها در بهشت باقی ماند و همدم و همنشینی نداشت. با اراده الهی حضرت آدم ÷ در بهشت به خواب رفت، در این هنگام خداوند حضرت حوا را از ضلع چپ حضرت آدم ÷ آفرید، هنگامی که حضرت آدم ÷ بیدار شد و حضرت حوا را دید از او پرسید تو چه کسی هستی؟ حضرت حوا جواب داد من حوا هستم و خداوند مرا به خاطر همنشینی و همسری با تو آفریده است.
﴿وَقُلۡنَا یَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡکُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُکَ ٱلۡجَنَّهَ﴾ [البقره: ۳۵] خداوند میفرماید: «ما فرمان دادیم ای آدم تو با همسرت در این بهشت سکونت ورزید».
﴿وَکُلَا مِنۡهَا رَغَدًا حَیۡثُ شِئۡتُمَا﴾ [البقره: ۳۵].
«و از هر جای آنکه خواستید فراوان و گوارا بخورید (از انواع خوراکها و غذاهای بهشت)».
﴿وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ﴾ [البقره: ۳۵].
«ولی از میوه این درخت نخورید (اگر از اطاعت من سرپیچی کنید) از زمره ظالمان و ستمکاران محسوب میشوید».
شیطان هنگامی که خبر منع خوردن آدم ÷ و حوا را از طرف خداوند ، بسیار خوشحال شد.
﴿فَأَزَلَّهُمَا ٱلشَّیۡطَٰنُ عَنۡهَا فَأَخۡرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ﴾ [البقره: ۳۶].
«پس شیطان، هر دو را از [طریق] آن درخت لغزانید و آنان را از آنچه در آن بودند [چه مقام و مرتبه معنوی، و چه منزلت و جایگاه ظاهری] بیرون کرد».
و برایشان سوگند خورد که خوردن میوه این درخت هیچ ضرری برای شما ندارد و در نتیجه آنها را فریب داد.
شیطان به واسطه این مکر و فریب، سبب راندن آدم و حوا از بهشت گردید.
﴿وَقُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُکُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَکُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِینٖ﴾ [البقره: ۳۶].
و فرمودیم: «فرود آیید، شما دشمن همدیگرید؛ و براى شما در زمین قرارگاه، و تا چندى برخوردارى خواهد بود».
هنگامی که حضرت آدم ÷ احساس کرد که گناه بزرگی را انجام داده و از بهشت رانده شده است، بسیار پشیمان شد و همراه با گریه و ناله و زاری از خدا خواست که گناهش را ببخشد و توبه او را بپذیرد.
+فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ کَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَیۡهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِیمُ٣٧﴾ [البقره: ۳۷].
«سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود؛ آرى، او[ست که] توبهپذیرِ مهربان است».
بعد از ناله و زاری و توبه گفتن آدم، خداوند چند کلمه مخصوص استغفار و توبه را به آدم یاد داد و در دل او انداخت و حضرت آدم ÷ با دل پر از پشیمانی و استغفار گفت:
﴿قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ٢٣﴾ [الأعراف: ۲۳].
گفتند: «پروردگارا، ما بر خویشتن ستم کردیم، و اگر بر ما نبخشایى و به ما رحم نکنى، مسلماً از زیانکاران خواهیم بود».
پس از این خداوند دعا و توبه آدم ÷ و حوا را قبول کرد و آنها را بخشید، موقعی که آدم و حوا بر کره زمین فرود آمدند، از یکدیگر جدا شدند و از هم دور افتادند ولی بعد از مدتی در محل کوه عرفاتبه یکدیگر رسیدند و با این ملاقات شاد شدند. وجه تسمیه این کوه به عرفات به همین علت است که آدم و حوا در آنجا با یکدیگر ملاقات نمودند و یکدیگر را بازشناسی کردند و با هم ازدواج کردند. بعد از آنکه آدم در حدود چهل هزار نفر از دختر و پسر و نواده خود را دید و با آنها معاصر شد، در سن (۹۳۰) نهصد و سی سالگی وفات کرد و بنا بر روایتی در کوه «ابوقبیس» مدفون است[۲].
[۱]– ص ۷۵-۸۳
[۲]– روایت صحیحی در مورد محل دیدار آدم و حواء إ و یا تعداد فرزندان آنها و جای وفات آنها بصورت دقیق و مشخص نیامده است