الف- پیامبر اکرم«ص» در رمضان سال هشتم هجری و به هنگام فتح مکه ، عمرو بن عاص«رض» را به فرماندهی سریه ای گماشت که وظیفه آن نابودی سواع ، بت قبیله هزیل بود.حضرت عمروبن عاص«رض» می گوید:«به بت رسیدم،در حالی که متولی و خادم آن در کنارش بود. خادم بت گفت:چه می خواهی؟ گفتم:پیامبر«ص» به من دستور داده، آن را ویران کنم. خادم گفت: نمی توانی .گفتم: چرا؟ گفت: بت مانعت می شود. گفتم: تا الان هم بر باطل هستی . وای برتو ! آیا می شنود و یا می بیند! لذا به بت نزدیک شدم و آن را شکستم . و به همراهانم دستور دادم و آنان گنج خانه اش را ویران کردند اما در آن چیزی نیافتند. سپس به متولی و خادم بت گفتم:«چطور دیدی؟» خادم گفت:«خویشتن را تسلیم خدا نمودم.»
ب- عمرو بن عاص«رض» در غزوه فتح مکه به همراه رسول الله«ص» حاضر شده بود. و سریه و هنگ نظامی اش را – پس از فتح مکه، در رمضان سال هشتم هجری- که هدفش نابودی بت سواع بود فرماندهی کرد. از این رو ماموریتش را به بهترین شکل به پیش برد و وظیفه اش را بر وفق مراد انجام داد . سپس به مکه مکرمه بازگشت.ایشان به همراه پیامبر«ص» در غزوه ی حنین در شوال سال هشتم هجری حضور داشت. هنگامی که مشرکین در این جنگ رو به فرار نهادند و به هر طرف، متفرق و پراکنده شدند، پیامبر«ص» رسول الله«ص» گروهی از اصحاب را برای جستجو و تعقیب آنان اعزام کرد.از این رو خالد بن ولید را به طرفی و عمروبن عاص را به سویی و سایر اصحاب را به اطراف دیگر،اعزام نمود. همچنین وی در معیت پیامبر«ص»در محاصره ی شهر طائف که در شوال سال هشتم هجری و بلا فاصله پس از غزوه حنین روی داد، حضور داشت .ا ما قبیله ی بنی ثقیف، در برابر محاصره پایداری نمود . پیامبر«ص» دستور به ترک طائف داد. دراین هنگام عیینه بن حصن، پایداری بنی ثقیف را ستود، در حالی که می گفت: «بزرگوارانی شریف اند.»
حضرت عمرو بن عاص«رض» برآشفت و گفت:«خدا تو را بکشد.! آیا از قوم مشرک که از پذیرفتن دعوت پیامبر«ص» سر باز زده اند، تمجید میکنی در حالی که برای نصرت و یاری او آمده ای؟
و بدین ترتیب عمروبن عاص«رض» به افتخار شرکت در جهاد تحت لوای رسول الله«ص» نائل آمد.