به حقیقت مدت زمان زیادی نیست که عهده دار این دو مسئولیت هستند: اجتهاد نیز همینگونه است، ضمن اینکه مدعیان ومغرضان اجتهاد به حرفهای شما گوش نمیدهند، ممکن است بسیاری از کسانی که اهلیت و استعداد اجتهاد را دارند بنابر گفته شما، به حرفهای شما گوش فرا دهند و دست از اجتهاد بردارند، و در نتیجه گفته شما در این حالت مانع تلاش آنان و انصرافشان از اجتهاد شده و همچنین باعث محروم شدن مسلمانان از علم و آگاهی میشود، بدون اینکه تاثیری بر مدعیان و مغرضان دین و اسلام داشته باشد.اگر واقعاً مصلحت این دین را میخواهید، و دوست دارید که دین از هر نوع استهزا و تمسخری سالم بماند، پس هم خود وهم مردم را بر اساس تقوی الله- سبحانه و تعالی – و آگاهی از حد و حدود دین الله و تسلیم بودن درمقابل کتاب و سنت رسول او، و اینکه فرموده کتاب و سنت رسولش را بر هر قول دیگری ترجیح دهد، و همچنین از اینکه تشریع و قانون گذاری کند و درمورد چیزهایی که خداوند به آن اشاره نکرده است، بدون علم و آگاهی حکم صادر کند، بپرهیزد، و اقوالی را که در ارتباط دین هیچ دلیل عقلی و نقلی برای آنها وجود ندارد، و همچنین پروردگارمان صراحتاً در کتاب و سنّت به آنها اشاره نکرده است، کنار بگذارد، بر اساس این خصوصیات تربیت کنیم. یکی از چیزهای عجیب و غریب که میتوان به اشاره کرد این است که به حقیقت کسانی که ادّعای منع اجتهاد میکنند، میبینیم که خودشان عملاً اجتهاد میکنند، و با اعمال خود، مخالف آنچه میگویند؛ رفتار میکنندو اگر میخواهی این موضوع را تجربه کنی، در موردمساله ای جدید، که هیچکدام از فقهای سابق در مورد آن بحث و گفتگو نکرده و حکم صادر نکردهاند، از آنان سئوال کن، خواهی دید که بنا بر اجتهاد خود در مورد آن فتوی صادر میکنند، و چه بدعتهای زیادی که بعد از قرن چهارم بوجود آمده و با وجود این مقلدان، با توجه به رأی و نظر اجتهاد خود آن را امری درست و نیکو دانسته در حالیکه علناً اظهار میدارند که اجتهاد ممنوع است. این بحث، اتفاقی را که استاد ما– حفظه الله- در ارتباط با آنچه که میان او و یکی از اساتیدی که ادعای مذهبی بودن داشته است، برای ما تعریف کرد زمانی که استاد ما از او سئوال کرده بود که نظر شما درباره حکم نماز در هواپیما چیست؟آن استاد در جواب گفته بود که جایز است. استاد ما دوباره از او سئوال کرده بود که دلیل شما در این باره چیست؟ مذهبی به او گفته بود: بنابرقیاس بر نماز خواندن در کشتی که جایز است. در جواب استاد ما به او گفته بود: آیا شما مجتهد هستید یا مقلد؟ مذهبی گفته بود: مقلّد. استاد گفته بود: اگر شما مقلد هستید چگونه قیاس میکنی، و استخراج احکام شرعی میکنی در حالیکه تو مقلد هستی، وقیاس یکی ازشرایط مجتهد است سپس در حالیکه متحیر و شگفت زده بود، ساکت ماند.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …