وجوب اقامۀ دولت اسلامی (۲)
و الله تعالی میفرماید: ﴿لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا بِٱلۡبَیِّنَٰتِ وَأَنزَلۡنَا مَعَهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ وَٱلۡمِیزَانَ لِیَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَأَنزَلۡنَا ٱلۡحَدِیدَ فِیهِ بَأۡسٞ شَدِیدٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعۡلَمَ ٱللَّهُ مَن یَنصُرُهُۥ وَرُسُلَهُۥ بِٱلۡغَیۡبِۚ إِنَّ ٱللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٞ٢۵﴾ [الحدید: ۲۵]
«به راستی که پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (عدالت) نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی سخت و منافعی برای مردم است و تا الله معلوم بدارد چه کسی به نادیده او و پیامبرانش را یاری میکند، بیگمان الله توانای پیروزمند است».
و وجه دلالت از آیه این است که الله تعالی رسولانش علیهم السلام، و کسانی که از آنان تبعیت میکنند را امر نموده به اینکه عدل را بنا بر آنچه که در کتاب الله تعالی آمده است بین مردم بپا دارند، و چنین چیزی ممکن نمیباشد مگر با قوّت و سلطان، لذا الله تعالی بیان کرده که او آهن را نازل کرده است و آیات در اینباره بسیار است.
و در واقع ما اگر به آیات حدود و قصاص و احکامِ متعلق به مصالح بندگان نگاه کنیم، بیگمان خواهیم دید که بر امّت اقامهی دولت و امامی برای آنان تعیین شده است.
و از سنّت نیز آنچه که مسلم در صحیحش از عبد الله بن عمر روایت کرده از پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرمود: «مَنْ مَاتَ وَلَیْسَ فِی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ مَاتَ مَیْتَهً جَاهِلِیَّهً».
ترجمه: «هرکس بمیرد و در گردنش بیعت نباشد به مرگ جاهلیت مرده است».
و وجه دلالت از حدیث این است که بیعت به امام بر مسلمان واجب است، و آنچه که واجب جز با آن به اتمام نمیرسد، پس آن نیز واجب میشود، برای همین نصب امام بر امت واجب است، و اجماع بر وجوب نصب امام واقع شده است و جز بعضی از اهل بدعت مخالفت نکردهاند.
امام الهیتمی میگوید: «همچنین بدان که صحابه اجماع دارند بر اینکه نصب امام بعد از منقرض شدن زمان نبوت، واجب است، بلکه آن را از مهمترین واجبات قرار دادند، طوری که بخاطر آن از دفن رسول الله ص مشغول گشتند».([۱])
و امام ابن حزم میگوید: «جمیع اهل سنّت، و جمیع مرجئه، و جمیع شیعه و جمیع خوارج بر واجب بودن امامت اتفاق دارند، و اینکه بر امّت واجب است که برای امام عادل انقیاد داشته باشند تا احکام الله را در بینشان اقامه کند، و با احکام شریعتی که رسول الله صلی الله علیه وسلم آورده است بر آنان سیاست کند، غیر از نجدات از خوارج». ([۲])
و امام ماوردی : میگوید: «و عقد آن – یعنی امامت – برای کسی که به آن بپا میخیزد به اجماع واجب است، گرچه الأصم از آنان تنها شده است».([۳])
[۱]– الصواعق المحرقه: ۷٫
[۲]– الفصل، ۴/۸۷٫
[۳]– الأحکام السلطانیه: ۵٫