بسم الله الرحمن الرحیم
بندگان خدا! آنچنانکه باید ، از خدا بترسید وتقوى پیشه کنید ، زیرا که تقوى نعمت را افزایش مىدهد وعذاب را دفع مىکند .
برادران وخواهران مسلمان! خداوند سرنوشت انسانها ومدت عمرشان را، وکار هایى که انجام خواهند داد وآثارى که بجاى خواهند گذاشت را در آغاز خلقت مقدر ومعین فرموده وهمچنین مال ورزقشان را تقسیم کرده است، آنگاه مرگ وزندگى را آفریده است تا اینکه آنان را بیازماید که چه کسى بهتر عمل مىکند ، بنا براین باور داشتن به قضاء وقدر الهى رکنى از ارکان ایمان است، یعنى هیچ حرکت وسکونى در هیچ گوشه اى از جهان اتفاق نمى افتد مگر به خواست وارادهء خدا ، وتمام ذرات این هستى با قدرت وحکمت او پدید آمده وادامه حیات مى دهند .
زندگى دنیا سرشار از سختى ها ودشوارى ها ، ومملو از مشقت ها ونابسامانیها است، همچنانکه سردى وگرمى ناگزیر است آزمایشات وحوادث مختلف نیز ناگزیر در زندگى انسان داخل مى شود ، لذا خداوند مى فرماید: (ولنبلونکم بشئ من الخوف والجوع ونقص من الأموال والأنفس والثمرات وبشر الصابرین ) ” هر آینه ما شمارا با اندکى از ترس وگرسنگى وکمبود در مال وجان ومیوه ها آزمایش مى کنیم وتو اى پیامبر ! مژده بده صبر کنندگان را ” در واقع اینگونه مشکلات ومصیبتها وسیله اى است که مؤمنان را ستین را از مدعیان دروغین جدا مىکند ( أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا وهم لا یفتنون ) ” آیا گمان کرده اند مردم که به صرف ادعاى ایمان گذاشته شوند ومورد ابتلاء وآزمایش قرار نگیرند ” ونفس انسان هرگز پاک نمى شود مگر باکوره رفتن وگداختن ، وآزمایشات الهى در واقع مردان را ازنامردان جدا مىکند علامه ابن جوزى -رحمه الله علیه – مىفرماید: ” کسى که آرزو دارد که سلامت وعافیتش همواره برقرار بماند وهیچگاه مورد آزمایش قرار نگیرد نه معناى مکلف بودن را فهمیده ونه اسلام را شناخته است هر نفسى باید درد ورنج ببیند ، کافر باشد یامسلمان ، وزندگى بنا شده است بر مشقت ها وتحمل دشوارى ها ، مبادا کسى آرزو داشته باشد که از درد وآزمایش نجات حاصل کند ، انسان همیشه درفراز ونشیب حرکت مىکند گاهى نعمت وگاهى ابتلاء ” ، آدام که روزى فرشتگان برایش سجده کردند زمانى هم فرا رسید که از بهشت اخراج شد، معناى آزمایش این است که انسان بر خلاف خواسته ها وآرزوهایش در سختى ومشقت واقع مى گردد ، پس تلخى زندگى را همه کس باید بچشد یکى کمتر ویکى بیشتر ، مؤمن اگر مورد وابتلاء آزمایش قرار مىگیرد براى آنست که پاک گردد نه آنکه عذاب ببیند ،اما انسان هنگام آسایش گرفتار فتنه وغرور گردیده ودر هنگام سختى از خود بى صبرى نشان مىدهد ( وبلوناهم بالحسنات والسیئات لعلهم یرجعون ) ” وآنان را بنیکى ها وبدى ها آزمایش کردیم تا شاید باز گردند ” گاهى ممکن است انسان ظاهراً دچار امرناپسندى گردد اما در حقیقت به نفعش تمام شود وگاهى ممکن است ظاهراً با کیفیت پسندیده اى رو برو شود اما در حقیقت برایش رنج آور باشد پس از کجا معلوم شاید از جاى که امید خیر دارى شر ببنى واز جایى که بیم ضرر دارى خیر نیصیبت گردد خداوند متعال مىفرماید: ( وعسى أن تکرهوا شیئاً وهو خیر لکم وعسى أن تحبوا شیئاً وهو شر لکم والله یعلم وأنتم لا تعلمون ) ” وشاید چیزى را نا پسند پندارید در حالى که آن براى شما خیر است وشاید چیزى را دوست بدارید در حالى که آن براى شما بد باشد وخداوند مى داند وشما نمى دانید ” .
پس خودت را قبل از آنکه مشکل پیش بیاید براى تحمل آن آماده کن ، تا اینکه تحملش برایت آسان گردد ، وهرگاه با مشکلى برخوردى بى صبرى نکن که هر ابتلاء وآزمایشى در نزد خدا ساعت مشخصى دارد ، مبادا با خشم ونا راحتى کلمه اى ازدهانت بیرون کنى که پشیمان شوى ، چه بسا یک کلمه انسان را به هلاکت مى کشد مؤمن کامل وبا اراده همیشه در هنگام سختى ومصیبت ثابت مىماند وقلبش تغیر جهت نمى دهد ، وزبانش به شکایت باز نمى شود ، پاداش خداوند را بیاد آور تا اینکه مشکلات بر تو سنگینى نکند وآزمایش با آسانى وبدون شکایت بگذرد ، عقلمندان همواره در هنگام مشکلات وسختى ها از صبر وتحمل کار مى گیرند تا اینکه علاوه بر تلخى حوادث خوشحالى دشمن را نیز بردوش نکشد ، چونکه دشمن اگر از رنج وغم تو باخبر شود حتماً خوشحال خواهد شد، پنهان داشتن درد ورنج ومصیبت از صفات مردان زیرک وعاقل است، پس درهنگام آزمایش خودت رابه صبر عادت بده که این آزمایش بزودى بر طرف خواهد شد واحتیاج به این صبر چند روزى بیش نخواهد بود ، کسانى که در وقت رنج ومصیبت صبر ندارند در واقع خودرا هلاک مى کنند وبر خلاف اینها صبر کنندگان پاداش عظیمى کسب مىکنند ( و لنجزین الذین صبروا أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون ) ” وبراستیکه ما صبر کنندگان را پاداشى بهتر از آنچه که عمل مى کردند خواهیم داد ” صابران اجر وپاداش شان مضاعف است ، یعنى بخاطر صبرى که داشته اند در مقابل هر عمل دو باره پاداش داده مى شوند بلکه پاداش آنان بى حساب است وخداوند همراه با آنان است وپیروزى ورستگارى به صبر آنان بستگى دارد .
پس اى کسى که خداوند ترا در معرض امتحان وآزمایش گذاشته است! بدان که این ابتلاء وآزمایش بخاطر آن است که پند بگیرى صیقل یابى وپاک شوى ، خداوند حکیم گاهى نعمت مى دهد ومى آزماید ، گاهى مى آزماید ونعمت مى دهد ، پس مبادا فرصت را از دست بدهى وبراى رزق غم بخورى که خداوند رساندن آنرا به تو تضمین کرده است، تا زمانیکه عمرى باقیست روزى همچنان خواهد آمد ( وما من دابه فی الأرض إلا على الله رزقها ) ” هیچ جنبند اى در زمین نیست مگر اینکه روزى آن بر خداوند است ” اگر حکمتش تقاضا کند که راهى را بر تو بندد حتما رحمتش تقاضا خواهد کرد که راه دیگرى برویت بازکند که براى تو مفیدتر باشد، امتحان وآزمایش است که مرتبه نیکان را بالا مى برد وپاداش شان را زیاد مى کند ، حضرت سعد ابن ایى وقاص مى فرماید: گفتم اى رسول خدا! چه کسانى بیشتر آزمایش خواهند شد فرمود پیامبران ، سپس نیکو کاران ، سپس بقیه به ترتیب درجاتشان ، هرکسى به اندازه دیندارى اش آزمایش مى شود اگر دینش محکم باشد آزمایشش شدید تر واگر دینش سست باشد آزمایشش کمتر خواهد بود ، مؤمنان همواره مورد آزمایش قرار مىگیرند تا جائیکه برروى زمین راه مى رود اما یک گناه هم ندارد ” روایت از بخارى است.
مسلماً راه ابتلاء وآزمایش راه دشوار وپر مشقتى است، آدم خسته شد ابراهیم به آتش انداخته شد اسماعیل زیر کارد رفت ، یونس به شکم ما هى فرو رفت ، ایوب طاقت فرساترین مشکلات را تحمل کرد، یوسف در بازارکالا حراج شد وبا قیمت اندکى بفروش رسید ، ودر چاه انداخته شد ، وبه او تهمت زده شد و بى گناه به زندان افتاد ، وپیامبرمان حضرت محمد با انواع واقسام مشکلات وسختى ها دست وپنچه نرم فرمود .
تو نیز اى مسلمان ! در همان خط امتحان وآزمایش حرکت مى کنى ،دنیا براى هیچ کس بى درد سر نخواهد بود هر چند که در آن نعمت وآسایش فراوان بیابید .
پیامبر مى فرمایند: ( من یرد الله به خیراً یصب منه ) ” کسى که خداوند در باره او اراده خیر داشته باشد آزماشش مى کند ” روایت از بخارى است ، یکى از علماء مى فرمود: ” کسى که خداوند او را براى بهشت آفریده همیشه دچار مشکلات وسختى ها خواهد شد ” مصیبت واقعى آن است که در دین باشد علاوه از آن هر مصیبتى عافیت وسلامت است ، که درجات مؤمن را بلند مىکند وگناه هانش را پاک مى کند ، هر نعمتى که انسان را به خدا نزدیک نکند مصیبت است ، ومصیبت زده حقیقى کسى است که از ثواب محروم بماند ، پس براى آنچه از متاع دنیا از دست دادى نارحت نباش ، حوادث دنیا زود گذر ، سخن گفتن از آن غم آور ، واندیشیدن در باره آن ملال آور است ، هر کسى در دنیا به اندازه اى که براى آن غم مى خورد عذاب مى بیند ، کسى که در آن خوشحالى مى کند با کسى که غم مى خورد برابرند ، درد هاى آن زاییدهء لذتها، وغمهایش پیامد خوشى هاى اوست ، حضرت أبو الدرداء مى فرماید: ” براى بى ارزش بودن دنیا همینقدر کافى است که معصیت ونافرمانى خداوند جز در این دنیا انجام نمى گیرد ، وبراى حصول آنچه در نزد خداوند است ترک دنیا لازم است ” .
پس اى بنده خدا ! به چیزى مشغول شوکه برایت مفیدتر باشد ، آنچه را که از دست داده اى جبران کن ، کمبود ها را بر طرف کن وخطاهارا اصلاح نما ، وبر دروازه رب الأرباب عاجزانه التماس کن ، به خود تلقین کن که مصیبت زود گذر است تا آسان بگذرد ، اگر شدت رنج ومشقت نبود هرگز آرزوى یک ساعت آسایش را نمى کردى ، از آنچه در دست مردم است چشم بردار ودل برکن تا غنى تیرین آنان باشى ، مبادا نا امید گردى که رسوا خواهى شد ، همواره سیل نعمتهاى پروردگار را بر خویش بیاد آور ، غم را باخوشنودى ، وباوربه حتمى بودن قضاء وقدر از خویش دفع کن ، شب عذاب هرچند که طولانى شود سر انجام صبح امید خواهد دمید، وپایان غم واندوه آغاز سهولت وآسایش است ، روزگار همیشه به یک حال باقى نمى ماند ، هر قضیه ، قضیهء دیگرى در پى دارد ، وهیچ مشکلى نیست مگر اینکه بزودى آسان خواهد شد ، هرچند که مشکلات انباشته شود هرگز مأیوس نشود ، هیچگاه یک سختى برد و آسانى غالب نخواهد شد ، نزد خدا تضرع وعاجزى کن تا هر مشکلى برایت آسان گردد ، ممکن نیست که مؤمنى به خدا نزدیک باشد وجام صبر را بنوشد مگر اینکه در برویش باز خواهد شد، یعقوب هنگامى که فرزندش را گم کرد ، ومدتها طلول کشید ، هرگز مأیوس نشد ، حتى وقتى که فرزند دیگرش از او گرفته شد امیدش قطع نگردید ، همچنان به پروردگار یکتا امید وار بود ، بلکه آرزو کرد که خداوند هر دو فرزندش را یکجا به او بر گرداند ، ( عسى الله أن یأتینی بهم جمیعاً ) فقط پرودگار یکتایمان لایق هر گونه ثنا وستایش است وهر درد ورنج ومشکلى را فقط به او باید شکایت برد ، پس هر گاه حوادث روزگار بر تو سایه افکند وهمه درها برویت بسته شد براى رفع مشکل وتسکین درد وألم جز بارگاه او تعالى به هیچ درى مراجعه نکن وبه هیچ کسى امید نبند ، شب هنگام که تاریکى بر همه جا خمه گسترانید رویت به خدا بر گردان ودست تضرع وعاجزى بسوى آسمان بلند کن واز خداى کریم ومهربان بخواه که مشکلت را رفع کند وکارت را آسان گرداند ومطمئن باش که اگر یقینت به ذات مشکل کشا محکم گردد ودل بایکسویى به او متوجه گردد دعا ردد نخواهد شد ، ( أمن یجیب المظطر إذا دعاه ویکشف السوء ) ” آیا آن کیست که دعاى بیچاره گان مضطر را اجابت مى کند ورنج وغم آنان را بر طرف مى سازد ” بر خدا ى قادر وتوانا توکل کن وباقلب خاشع وعاجز بسوى او پناه ببر تا درهاى رحمتش را برویت باز کند ، فضیل بن عیاض -رحمه الله علیه- مىفرماید: ” هر گاه از مخلوقات نا امید شدى وچیزى از آنان نخواستى ، إله ومولایت هر آنچه که خواسته باشى به تو مى دهد ، ابراهیم همسرش هاجر وفرزندش إسماعیل را با توکل بر خداوند درجاى رها کرد که در آن وادى لم یزرع نه گیاهى بود ونه آبى ، همین فرزند روزى به پیامبرى رسید که اهل وعیالش را به نماز وزکات امر مى فرمود ، یونس هنگامى که از شکم ماهى بیرون انداخته شد در آن صحراى سوزان با اینکه تنها بود وحتى لباس هم نداشت از بین نرفت، پس کسى که خودش را به خدا بسیپارد به مقصود مى رسد ، لذا دعاى حضرت یونس را به کثرت بخوان ( لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین )” هیچ معبودى جز تو نیست پاک هستى خدایا ، براستیکه من از ستمکاران بودم ” .
علماء مى فرمایند: هیچ کس نیست که مشکلى داشته باشد واین دعا را بخواند مگر اینکه خداوند مشکلش را حل مى کند ، علامه ابن قیم -رحمه الله علیه – مىفرماید : تجربه کردم که هر کس هفت مرتبه بگوید: ( رب إنی مسنی الضر وأنت أرحم الراحمین ) “پروردگارا ! به من مصیبت رسیده است وتو از همه مهربانان ، مهربان ترى” خداوند مشکلش را حل مى کند ، پس خودت را بخدا بسپار ، وامیدت را به او وابسته کن ، وکارت را به پروردگارى واگذار کن که بسیار مهربان است ، واز او بخواه که مشکلت را آسان کند ، هرگونه امید ووابستگى را از مخلوق قطع کن ، اوقات اجابت دعا را جستجوا کرده ودعا کن همچون حالت سجده ، آخر شب وغیره ، مبادا مدت آزمایش را طولانى فکر کنى واز دعا کردن بسیار خسته شوى ، زیرا که آزمایش حساب شده برایت پیش آمده ، وتو مکلفى که صبر کنى ودعا نماى ، واز رحمت خدا مأیوس نگردى ، هر چند که ابتلاء وآزمایش طول بکشد ، چونکه بهر حال ساعت گشایش مشکل نزدیک است ، از باز کننده در ها بخواه که در را برویت باز کند که او بسیار مشفق ومهربان است، یقین داشته باش که هرمشکلى که خداوند ترا بدان گرفتارکند جز خود او هیچ کسى نخواهد توانست آن را رفع کند زیرا او هرکارى که اراده کند بر انجام دادن آن قادر است ذکریا که عمرش بسیار به پیرى رسیده بود ، خداوند قادر وتوانا فرزندى از بهترین وفاضل ترین انسانها ، بلکه از بهترین پیامبران را به او بخشید ، ابراهیم که همسرش از پیرى وناتوانى شکایت مى کرد ومى گفت که شوهرش نیز بکلّى پیر شده بود خداوند به آنان مژده فرزند داد .
هرگاه احساس کردى که روزى ات کم است توبه واستغفار کن که گناهان موجب حرمان عقوبت مى گردند ، اگر دعایت اجابت نشد مجداداً در زندگى خودت جستجو کن شاید توبه ات صادقانه نبوده ، آنرا تصحیح کنوباز به دعا روى آور ، که سخاوتمندتر ودست باز تر از پروردگار بخشاینده نخواهى یافت ، به فقراء ومستمندان کمک کن که صدقه ، مصیبت وبلاء را دفع مى کند ، هرگاه مشکلت حل شد ستایش پروردگار را بسیار کن وبدان که مغرور بودن به سلامتى از بزرگترین آزمایشات است، زیرا عقوبت ممکن است مدتى به تأخیر افتد، عاقل کسى است که آینده وعواقب کار را در نظر داشته باشد ، همواره به قضاء وقدر الهى وبه اینکه همه کائنات را او آفریده وباتدبیر واراده او مىچر خد یقین اشته باش ودر مقابل حک وامتحانش صبرکن ودر برابر اوامرش تسلیم باش .
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم * ( قل لن یصیبنا إلا ما کتب الله لنا هو مولانا وعلى الله فلیتوکل المؤمنون ) * ” بگو اى پیامبر هرگز به ما مصیبتى نمى رسد مگر آنچه که خداوند برایمان نوشنته باشد ، اوست دوست ویاورما ، وبر خدا باید توکل کنند مؤمنان ”
بارک الله لی ولکم فی القرآن العظیم…
خطبه دوم :
اى مسلمانان ! روزگار به یک حال باقى نمى ماند ، سعادتمند کسى است که همواره تقوا پیشه کند ، اگر بى نیاز شد ترازویش را سنگین مى کند ، اگر محتاج شد بى نیازش مى کند واگر مورد آزمایش قرار گرفت کمکش مىکند، پس در هر حال تقوى پیشه کن ، زیرا که با داشتن تقوى ، درتنگى فراخى ، دربیمارى سلامتى ، ودر فقرغنا مى بینى ، آنچه که مقدر باشد به هیچ وسیله اى نمى توان ، آن را دفع کرد وآنچه که مقدر نباشد باهیچ وسیله اى نمى توان حاصلش کرد ، توکل در ضایت است که تقدیر را آسان مى کند ، وتنها خداوند است که سر نوشت انسان را انتخاب مى کند وبرایش بر نامه مى ریزد واین تدبیر خدا براى بنده بهتر از تدبیر بنده براى خویشتن است وخداوند از خود بنده مهربان تر است براى بنده ، داود بن سلیمان مى فرماید: علامت تقواى مؤمن سه چیز است حسن توکل در آنچه که بدست نیاورده ، حسن رضایت در آنچه که بدست آورده وحسن صبر در آنچه که از دست داده است ، کسى که به انتخاب خداوند رضایت دهد آنچه در تقدیر باشد به او خواهد رسید ولى خداوند بر او مهربان شده واز او راضى خواهد گردید ، وکسى که به انتخاب خداوند راضی نباشد باز هم آنچه در تقدیر است به او مى رسد اما خداوند بر او مهربان نشده ، واز او راضى نخواهد بود ، وبا این وجود هیچ راه فرارى از او تقدیر وجود ندارد .
از حکیمى پرسیدند غنا چیست ؟ فرمود اینکه آرزوهاىیت کم باشد وبه آنچه کفایتت مى کند راضى باشى ، شریح -رحمه الله علیه – مى فرماید: هیچ بنده اى نیست که به وى مصیبتى برسد مگر اینکه برایش در این ابتلاء سه نعمت است ، اول: اینکه این مصیبت در دینش نبوده ، دوم: اینکه بزرگتر از آنچه که هست نبوده ، وسوم: اینکه خداوند به او صبر عنایت فرموده که صبر کرده است .
ثم صلوا وسلموا عباد الله على خیر خلق الله محمد بن عبد الله فقد أمرکم …
خطبه: شیخ عبد المحسن القاسم