بیان این حقیقت را فراموش نخواهیم کرد که دعوت ما: دعوتی است معتدل ومیانه رو در باره آنچه که متعلق به مذاهب فقه اسلامی در عصر حاضر است، میباشد.
عصری که افراد زیادی اصرار بر تقلید آنچه را که از آباء و اجداد خود به ارث بردهاند، دارند. جدایی از آنچه که به آن عادت کرده و به آن الفت گرفتهاند بر آنان سختی میکند، و نسبت به هر مساله جدیدی که پیش میآید، تحول ناپدیر، سخت، غیر قابل انعطاف، معتصب بوده تاب وتوان خود را از دست داده و به ستوه میآیند؛ اگر چه در آن مساله خیر و برکت و ظاهراً مصلحت وجود داشته باشد و بر مطالعه و خواندن متون و حواشی و گفتههایی اصرار دارند که هر ذوق سالمی و هر طبع مناسب و بیعیبی آن را دورمی اندازد و از آن بیزار است، متون حواشی و گفتههایی که از تطبیق و تنظیم و همراهی پیشرفت علمی عاجز و ناتوان است.علاوه بر تفکر بالا، افرادی دیگر هستند که نسبت به تعصب مذهبی احساس بدی دارند، و آن را ضرر و زیان میدانند، و نتایج بد آن را لمس کردهاند،
خواستند که وضعیت را تغییر دهند، و این وضعیت ناراست و کج را ثابت و استور گردانند.لذا با رأی و فقه جدید شروع به اصلاح فقه موروثی کردهاند، طبق آنچه که موافق با عصر حاضر است و با فرهنگ جدید سازگاری و هماهنگی دارند و اینان تمامی اقوال و اجتهادات موجود در مذاهب مختلف اسلامی و حتی مذهب خوارج و شیعه و هر آنچه را که در این مذاهب صحیح یا نا صحیح است تمامی آنها را به عنوان اجتهادات و آراء و نظرات اسلامی جمع کرده و بدون در نظر گرفتن قوت و یا ضعف دلیل آنها، یا در نظر گرفتن صحت و یا سقُم قول، بدون اهتمام و کوشش برای تشخیص سالم بودن اجتهادات، اجازه عمل کردن به هر کدام از این آراء و اجتهادات را دادهاند،
و از اقوال و گفتههایی که موافق کوتاه نظری آنان بوده و نفس شکست خورده آنان را در مقابل فرهنگ جدید، التیام میبخشد، و از آنچه که آن را مصلحت فرض میکنند.و برای آنان مهم نیست که مخالف با نصوص ثابت ویا اجماع باشد، و از مسائل غریب و دور از اسلام و منکرات زیادی که ابداع کردهاند، دفاع میکنند.
دربین آنان افرادی را دیدهایم که مقدار کم از ربا را به بهانه اینکه ضرورت و نیاز امروز است، حلال میداند، و توزیع زکات در بین غیر مسلمانان را به بهانه اینکه این روش عدالت اجتماعی است، جایز میداند، مرد و زن را در گرفتن ارث برابر و مساوی میداند و تعددّ زوجات و حق طلاق را محدود میکند[۱] و آنچه که جای بسی تاسف است این است که بعضی از اینان توانستهاند حتی دولتهای اصیل عربی را با این طرز تفکر خود قانع کنند، و توانستهاند با اجرای این فرهنگ جدید گسترش طلبی برای ایجاد فقه اسلامی دولتهای عربی اصیل را نیز به جانب خود بکشند، با توجه به صفت خود بر آنان اشراف و غلبه کامل پیدا کرده و آنچه را که ذکر کردیم از عمل کردن و به دست گرفتن اقوال از هر مذهبی که میباشد، سنی یا شیعه، از چیزهایی که با توجه به فکر خود موافق فرهنگ جدید بوده، و یا با آن قدم به قدم حرکت میکند، و در مسیر آن جاری است و بحقیقت در اعمال و رفتار این منادیان و جلودارن فرهنگ جدید، غرایب و عجایب زیادی دیدهایم.
پس «فإنا لله وإنا إلیه راجعون» و از چیزهای غریب و عجیب دیگراین است که همانا دعوت واضح و مشخص و اصیل ما را هر کسی علم و آگاهی اندکی داشته باشد آن را میفهمد. دکتر(کسی که تمام عمر خود را صرف حل مشکلات بزرگ اسلامی کرده و تا برای مردم راهی برای نجات و خارج شدن از این مشکلات، راپیدا کند)نتوانسته است که بین دعوت ما ودعوت کسانی که میخواهند دین آنگونه که دوست دارندواشتها میکنند، دگرگون سازند، و مدّعی بکارگیری اقوال صحیح و سقیم و منکرو خاص و ضعیف الدلیل، هستندجدایی وتفاوت احساس کند، ایجاد کندفقط با این دلیل که این اقوال موافق عصر حاضر بوده و با فرهنگ جدید سازگاری و هماهنگی دارد، به همین خاطر دولت اروپایی از دعوت آنان دفاع و حمایت کرده و طرفداران این تفکر را در شهرهای بزرگ و مرکزی و غیره جایگزین کرده است. بحقیقت کار بر دکتر قاطعی شده یعنی در این رابطه دچار اختلال شده است و با وجود واضح بودن و بیان آن موضوع، دچار اشتباه شده، در صفحه(۷۶ و ۷۷ کتاب لامذهبیه) ادعا کرده که ما دعوتگران سنت به سوی دعوت گروه دیگر دعوت میکنیم و در مسیر راه و روش آنان حرکت خواهیم کرد. در حالیکه این دو طرز فکر به اندازه بین زمین و آسمان از همدیگر دور هستند،
و اختلاف بین ایندو طرز فکر مانند اختلاف کسانی که متمسک به حق بوده و کسانی که از حق گریزانند، آنان را که باطل را انتخاب نمایند و با استفاده از لباس حق، آن را برای مردم میآرایند، میباشند. من یقین دارم که عمداً دعوت ما و دعوت آنان را بقصد بد جلوه دادن سلفیان و ایجاد تنفر از آنها در بین مردم، قاطی کرده و درهم آمیخته است. زیرا من معتقد نیستم که این موضوع بر او پوشیده بود. و آن را ندانسته است زیرا دور و نزدیک میدانند که همانا دعوتگران سنت در جایی و آنان که از بین برندگان شریعت اسلامی هستند در مکان و جایی دیگر قرار دارند.
و کمترین طلبه یا دانش آموزی که با فرهنگ اسلامی آشنایی داشته باشد میداند که سلفیت دعوتی است قدیمی که قبل از اینکه دولتهای غربی جدید بوجود بیاید، وجود داشته است. و ذات و اساس آن بازگشت به اسلام صحیح است که سلف صالح این امت بر آن بودهاند.و بسیاری از علماء با توجه به بدعتهایی که مردم در دین الله بوجود آوردهاند، و تعالیم دین الله را تغییر داده و جمال و زیبایی آن را ناقص و معیوب کرده و روانی و پاکی آن را کدر کردهاند، به ضرورت وجود چنین دعوتی احساس کردهاند. و از مشهورترین و بارزترین این علما صالح، شیخ الاسلام ابن التیمیه است همان کسی که دعوت سلفی را توضیح داده و آن را تشریح کرده و از آن دفاع کرده است. و عمر خود را در آن صرف کرده است پس کدام انسان عاقلی در دنیا وجود دارد که از دعوتی که هزار سال بر آن گذشته با دعوتی که هنوز یک قرن از آن نگذشته است کنار هم قرار دهد؟ این اختلاف و درهم آمیختن و قاطی کردن برای چه خدایا؟ این بیاطلاعی، تظاهر به نادانی و تجاهل برای چه چیزی؟ این فریب، نیرنگ، فریبکاری وجعل و سفسطه برای چه چیزی؟
۱- انظرکتاب «حصوننا مهدده من داخلها» للدکتورمحمد محمد حسین،ص ۱۸-۲۱٫