اعتراضات استاد کاتب به نظریه‌ی (امام مهدی) (۱)

اینک اعتراضات و طعنه‌هایی که استاد کاتب به دیدگاه شیعه در خصوص مهدی وارد کرده، با اندکی تصرف نقل می‌کنم:

۱- وفات حسن عسکری بدون تولد فرزند

مرگ امام یازدهم حضرت عسکری علیه السلام در سامراء در سال ۲۶۰ هجری بدون اینکه فرزندی از او بجای بماند، بحرانی سخت در مجتمع شیعیان موسویه گـردیده، چون آن‌ها عقیده به ضرورت استمرار امامت الهی وتعیین شده از طرف خداوند تا روز قیامت بودند، این امر خود سبب بوجود آمدن شک وحیرت ونگـرانی درباره سرنوشت امامت بعد از حضرت عسکری علیه السلام گـردید، و این منجر به تقسیم شدن شیعه‌ها به چهارده گـروه شد، بنا به قول نوبختی در کتاب (فرق الشیعه) وسعد بن عبد الله الأشعری قمی در کتاب (المقالات والفرق) وابن ابی زینب نعمانی در کتاب (الغیبه) وصدوق در کتاب (إکمال الدین) و مفید در کتاب (الإرشاد) و طوسی در کتاب (الغیبه) و دیگـران.

آنچه مؤرخان شیعه ذکر می‌کنند کنیز حضرت عسکری که (صقیل) نام داشت، ادعای حاملگـی از حضرت عسکری را کرده، خلیفه عباسی (المعتمد بالله) به متوقف کردن عمل تقسیم میراث دستور داد، و کنیز (صقیل) را به خانه خود منتقل نمود، و به زن‌های خود و زن‌های ولیعهد (الواثق) وزن‌های قاضی (ابن ابی الشوارب) دستور داد تا از کنیز مواظبت کامل به عمل آورند و از حامله بودنش یا عدم آن (استبراء) بعمل آید تا همه مطمئن شدند، و آن مجموعه از خانم‌ها که ذکر کردیم با (صقیل) بودند، تا وقتیکه مطمئن شدند از او حامله نمی‌باشد، آنگـاه خلیفه دستور تقسیم میراث حضرت عسکری را بین مادرش که موسوم به «حدیث» بود و بین برادرش جعفر [۱] نمود که ادعای امامت بعد از برادرش را می‌کرد، و همه‌ی شیعیان از جمله(نائب اول) عثمان ابن سعید عمری به او پیوستند.[۲]

شیعیان این دوره که تا نصف قرن چهارم می‌باشد را به عصر (حیرت) نام نهادند، حتی شیخ علی بن ابی بابویه صدوق کتابی به اسم (الامامه و التبصره من الحیره) را نوشت.

 محمد بن ابوزینب نعمانی در کتابش (الغیبه) حالت حیرت و شگفتی را توصیف می‌کند که در آن زمان عموم شیعه در آن بودند، او می‌گوید: «جمهور شیعیان راجع به پسر امام حسن عسکری می‌گفتند: او کجاست؟ این چگونه است؟ تا چه زمانی غیبت می‌کند؟ و تا کی زندگی می‌کند؟ تاکنون سی و چند سال گذشته؟ و عده‌ای از آنان بر این باور بودند که او مرده است. و عده‌ای هم ولادت وی را انکار می‌کنند و تصدیق کننده آن را مسخره می‌کنند. و دسته دیگری زمان تولدش را دور می‌دانند.»[۳] و می‌گوید: (چه حیرتی بزرگتر از این حیرت که تعداد زیادی از مردم از این راه خارج شدند و به‌ خاطر وجود شک و شبهات در این زمینه‌ جز عده‌ی کمی از مردم کسی باقی نمانده است.)[۴]

پرواضح است که این نظریه‌ی امامیه در خصوص مهدی به بن‌بستی رسیده که به ناچار باید از آن خارج شوند و گرنه همانند دیگر اعتقاداتشان بی پایه و بی اساس می‌شود.

[۱]– إکمال الدین اثر صدوق ۴۴، دلائل الامامه اثر طبری ۲۴۴۰٫

[۲]– إکمال الدین اثر صدوق ۵/۴۱٫

[۳]– ۱۱۳، ۱۸۶٫

[۴]– همان.

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw