از سالم بن عبدالله نیز نقل شده است که عبدالله بن عمر صحابی بزرگوار، (رضی الله عنه) فرمودند از پیامبر (صلی الله علیه و سلم ) شنیدم که فرمودند،
لا تَمنَعُوا نساَئکُمُ المَساجِدَ اِذا اشتأذَنَّکُم اِلَیها.
«زنان خود را از رفتن به مسجد منع نکنید چنانچه از شما اجازه رفتن به مسجد خواستند».
بلال بن عبدالله نیز در مقابل گفت به خدا سوگند آنها را منع خواهیم کرد پس عبدالله بن عمر علیه او برآشفت و او را فحش داد و گفت من از کلام پیامبر به تو خبر میدهم وانگهی تو میگویی به خدا سوگند آنها را از رفتن به مسجد باز میداریم
امام نووی (رح) گفتهاند این حدیث نشانه جواز تنبیه و تغزیر کسی است که عالماً و عامداً به معارضه ی سنت پیامبر بپردازد و به آن اعتراض نماید.
(گفتنی است بلال، پسر عبدالله بن عمر بود)
الفتح (۲/۳۴۹)
ابن حجر عسقلانی گفته است، از برخورد عبدالله بن عمر با پسرش میتوان اینگونه نتیجه گرفت که تأدیب کسی که به رأی خود به مقابله با سنت پیامبر (صلی الله علیه و سلم ) بپردازد، درست است، و درست است برای تأدیب از ترک گفتگو استفاده شود. چون در روایت نجیح از مجاهد آمده است که عبدالله بن عمر (رضی الله عنه) تا هنگام وفات با پسرش سخن نگفت ، و این گفته در صورتیکه واقعیت داشته باشد، احتمال میرود عبدالله کمی بعد از این واقعه فوت کرده باشد.