ابو جعفر محمّد بن یعقوب کلینی (متوفّی به سال ۳۲۹ هجری قمری) از قدمای امامیه و از بزرگان و محدّثان نامدار شیعه شمرده میشود.
نجارشی -رجالشناس مشهور شیعی- در باره وی مینویسد:
«شیخ أصحابنا فی وقته بالری».[۱]
«بزرگ یاران ما (فرقه امامیه) بروزگار خود در شهر ری بوده است».
شیخ ابو جعفر طوسی در حقّ وی مینگارد:
«ثقه عالم بالأخبار».[۲]
«او مورد اعتماد و آگاه از روایات است».
ابن طاووس در شأن وی میگوید:
«الشیخ المتفق علی ثقته وأمانته محمد بن یعقوب الکلینی».[۳]
«آن شیخ که همگان بر او اعتماد بستهاند و در امانتداری وی اتّفاق دارند، محمّد بن یعقوب کلینی» است.
محمّد باقر مجلسی در حقّ وی مینویسد:
«مقبول طوائف الأنام، ممدوح الخاص والعامّ، محمّد بن یعقوب الکلینی».[۴]
«محمد بن یعقوب کلینی را همه گروههای مردم پذیرفتهاند و خاص و عام وی را ستودهاند».
خلاصه آنکه مؤلف «کتاب کافی»* را همه بزرگان امامیه به وثاقت و امانت در حفظ و أدای حدیث قبول نمودهاند چنانکه کتاب او را که در سه بخش (اصول، فروع، روضه) تنظیم شده است نیز همگان ستایش کردهاند. به عنوان نمونه: شیخ مفید مینویسد:
«الکافی، وهو من أجل کتب الشیعه وأکثرها فائده».[۵]
«کافی، از مهمترین کتابهای شیعه به شمار میرود و از همه آنها پر فایدهتر است».
شهید اول میگوید:
«کتاب الکافی فی الحدیث الذی لم یعمل الإمامیه مثله».[۶]
«کتاب کافی در فنّ حدیث، کتابی است که فرقه امامیه همانند آن را ننوشتهاند».
محقق کرکری مینویسد:
«الکتاب الکبیر فی الحدیث، المسمی بالکافی الذی لم یعمل مثله».[۷]
«همان کتاب بزرگ در فنّ حدیث که کافی نام دارد و همتای آن نوشته نشده است».
فیض کاشانی میگوید:
«الکافی … أشرفها وأوثقها وأتمها وأجمعها».[۸]
«کتاب کافی … از همه کتب حدیث شریفتر و مطمئنتر و کاملتر و جامعتر است».
[۱]– رجال النّجاشی، ص ۲۶۶٫
[۲]– الفهرست، اثر شیخ طوسی، ص ۱۳۵٫
[۳]– کشف المحجه، اثر ابن طاووس، ص ۱۵۸٫
[۴]– مرآه العقول، اثر مجلسی، ج ۱، ص ۳٫
* شیخ کلینی غیر از کافی آثار دیگری مانند کتاب تفسیر الرؤیا (تعبیر خواب)، کتاب الرّد علی القرامطه، کتاب الرسائل (رسائل الأئمه)، کتاب الرجال، کتاب ماقیل ی الأئمه من الشعر نیز داشته که بما نرسیده است و کتاب کافی بزرگترین و مهمترین یادگاری از او شمرده میشود که باقی مانده است.
[۵]- تصحیح الاعتقاد، اثر شیخ مفید، ص ۲۷٫
[۶]– بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۶۷٫
[۷]– بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۶۷٫
[۸]– الوافی، اثر فیض کاشانی، ج ۱، ص ۶٫