انگیزه‌های جعل حدیث(۳)

در میان سنی‌ها گروه دیگری زندگی می‌کردند که آنان را «مرتزقه» نام نهاده‌اند، این دسته در برابر احادیثی که برای مردم حدیث می‌خواند و می‌گفت:

«حدثنا أحمد بن حنبل ویحیی بن معین قالا حدثنا عبد الرزاق عن معمر عن قتاده عن أنس قال رسول الله –  -صلى الله علیه وسلم- -: من قال لا إله إلا الله، خلق الله تعالی من کل کلمه منها طیرا منقاره من ذهب وریشه من مرجان» …!!

یعنی: «احمد بن حنبل و یحیی بن معین ما را روایت کرده‌اند از قول عبدالرزاق، از قول معمر، از قول قتاده، از قول انس که رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- فرمود: هر کس بگوید لا اله الا الله، خداوند از هر کلمه‌ای از آن، پرنده‌ای می‌آفرینند که منقارش از طلا و بالش از مرجان باشد و »….!

آن مرد، حدیث ساختگی خود را دنبال کرد و سخن دور و درازی در این باره آورد. پس از بپایان بردن حدیث، ابن معین نگاهی به احمد افکند و احمد نظری به ابن معین انداخت و پرسید: آیا تو این سخنان را برای او نقل کرده‌ای؟!

ابن معین جواب داد: بخدا این حکایت را جز هم اکنون، در عمرم از کسی نشنیده‌ام!

در این هنگام مرد حدیث ساز مزد خود را از این و آن گرفته بود و در انتظار بقیه عطایا بسر می‌برد! ابن مُعین اشاره‌ای به او کرد که پیش بیا. حدیث ساز بگمان آنکه نعمت تازه‌ای به او خواهد رسید جلو آمد، ابن معین گفت:

من یحیی بن مُعین هستم و این شخص نیز احمد بن حنبل است، ما هرگز چنین حدیثی را از رسول خدا –  -صلى الله علیه وسلم- – نشنیده‌ایم و برای تو نقل نکرده‌ایم، اگر ناگزیر از دروغگویی هستی این دروغ‌ها را به دیگری نسبت ده!

حدیث ساز گفت: من شنیده بودم که یحیی بن معین مرد احمقی است ولی این امر تا امروز برایم به اثبات نرسیده بود!

ابن معین پرسید: چطور؟! حدیث ساز جواب داد: به دلیل آنکه تو می‌پنداری در دنیا جز شما دو تن، شخص دیگری به نام یحیی بن معین و احمد بن حنبل وجود ندارد، من از هفده احمد ابن حنبل و ابن معین دیگر حدیث نوشته‌ام[۱]!!

از احادیث قدیم شیعه استفاده می‌شود که «مرتزقه» کم و بیش در میان امامیه نیز راه یافته بودند و از این‌رو ائمّه -علیه السلام- مردم را از اینکه در برابر احادیث ایشان مزد بگیرند بر حذر می‌داشتند چنانکه شیخ کلینی در اصول کافی آورده است که امام صادق -علیه السلام- فرمود:

«من أراد الحدیث لمنفعه الدنیا لم یکن له فی الآخره نصیب»[۲]

یعنی: «کسی که برای نفع دنیا خواستار حدیث باشد در آخرت نصیبی نخواهد داشت».

و باز شیخی کلینی آورده است که امام باقر -علیه السلام- به ابو ربیع شامی فرمود:

«ویحک یا أبا الربیع لا تطلبن الرئاسه ولا تکن ذنباً ولا تأکل بنا الناس فیفقرک الله ولا تقل فینا ما لا نقول فی أنفسنا فإنک موقوف ومسئول»[۳]

یعنی: «وای بر تو ای ابا ربیع! در پی ریاست مباش، و دنباله‌رو نیز مشو[۴]، و بدستاویز ما اموال مردم را مخور که خدا تو را فقیر گرداند، و در حق ما آنچه را که خود نمی‌گوییم مگو، زیرا که سرانجام در محکمه عدل الهی خواهی ایستاد و در برابر آنچه گفته‌ای و هر چه کرده‌ای مسئول خواهی بود».

محدّث مشهور، حسن به شعبه (از علمای قرن چهارم هجری) در کتاب: «تحف العقول عن آل الرسول» از امام صادق -علیه السلام- نقل کرده است که فرمود: …. «فرقه أحبونا وسمعوا کلامنا ولم یقصروا عن فعلنا لیستأکلوا الناس بنا فیملأ الله بطونهم نارا»[۵] ….

یعنی: «گروهی ما را دوست دارند و حدیث ما را شنیده‌اند و در کار ما کوتاهی نکرده‌اند (ولی این‌ها مقدّمه است) تا بدستاویز ما اموال مردم را بخورند! پس خداوند شکم‌های آنان را از آتش پر خواهد کرد»!

و شیخ ابو عمر و کشّی در رجال خود آورده است که امام علی بن الحسین -علیه السلام- به قاسم بن عوف فرمود:

«إیاک أن تستأکل بنا»[۶]

«بپرهیز از آنکه بدستاویز ما، مال مردم را بخوری».!

تردید نیست که گروه «مرتزقه» برای جلب مشتری، احادیثی ساخته‌اند و آن‌ها را به ائمّه -علیه السلام- نسبت داده‌اند بویژه در اخبار مربوط به شهادت اندوه‌ بار سرور شهیدان، امام ابو عبدالله الحسین سلام الله علیه که متأسفانه دستاویز برخی برای تأمین معیشت شده است و به قول محدّث مشهور، میرزا حسین نوری (متوفّی به سال ۱۳۲۰ ه‍. ق) در کتاب «لؤلؤ و مرجان»:

«ظاهر آنست که بعضی از جماعت روضه خوانان از آن شیخ صوفی عبادانی (آبادانی) تقلید کرده‌اند[۷] و لکن آن شیخ به ملاحظه بی‌رغبتی خلق از قرآن، توهّم تقرّبی کرده و آن خبر را جعل کرده و در آن عمل، خیال جلب نفعی برای او نبوده امّا این جماعت در هر منبر که برآیند تازه آرند»[۸]!

اینک هنگام آن فرا رسیده است تا کتب مشهور امامیه را که در باره حدیث تألیف شده بررسی کنیم و نمونه‌هایی از احادیث نادرست و باطل را در هر کدام نشان دهیم.

 

[۱]– الأسرار المرفوعه فی الأخبار الموضوعه، اثر نور الدین علی قاری، چاپ بیروت، ص ۵۴-۵۵٫

[۲]– الأصول من الکافی، الجزء الأول، صفحه ۴۶٫

[۳]– الأصول من الکافی، الجزء الثانی، صفحه ۲۹۸٫ (همین سخن در کافی از قول امام باقرu به ابو نعمان نیز روایت شده است ج ۲، ص ۳۳۸).

[۴]– در برخی نسخ قدیمی از اصول کافی، بجای (ذنبا) کلمه (ذنبا) ضبط شده است یعنی: گرگ مباش.!

[۵]– تحف العقول، اثر ابن شعبه حرّانی، چاپ تهران، ص ۵۵۴٫

[۶]– رجال الکشّی، ص ۱۱۴، چاپ کربلاء.

[۷]– ذکر صوفی آبادانی که در فضیلت و ثواب خواندن سوره‌ها به حدیث سازی پرداخته بود پیش از این گذشت.

[۸]– لؤلؤ و مرجان، چاپ سنگی، ص ۱۲۳٫

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …