انگیزه‌های جعل حدیث(۲)

یعنی: «مخالفان ما اخباری را در فضائل ما ساخته‌اند و آن‌ها را بر سه بخش کرده‌اند: یکی احادیث غلوآمیز. دوّم احادیثی که ضمن آن‌ها در حق ما تقصیر و کوتاهی شده است و سوّم احادیثی که در آن‌ها به عیوب دشمنان ما تصریح کرده‌اند.

پس همین که مردم روایات غلوآمیز را در باره ما می‌شنوند، پیروان ما را تکفیر می‌کنند و به آن‌ها نسبت می‌دهند که مقام خدایی برای ما قائلند. و چون تقصیرها و کوتاهی‌هایی را که در حقّ ما روا داشته‌اند می‌شنوند، به آن‌ها عقیده پیدا می‌کنند. و هنگامی که عیوب دشمنان ما را با نام و نشان آن‌ها، از قول ما می‌شنوند، با نام و نشان به ما ناسزا می‌گویند! با اینکه خدای تعالی (در قرآن کریم) فرموده است: غیر خدا را – که مشرکان می‌خوانند –  ناسزا مگویید زیرا ایشان نیز از راه تجاوز و نادانی به خدا ناسزا خواهند گفت».

از میان سه نوع روایت که به قول امام رضا -علیه السلام- مخالفان ائمه -علیه السلام- آن‌ها را ساخته‌اند، خوشبختانه روایات «تقصیر» را امروز در کتب حدیث کمتر می‌توان یافت ولی متأسفانه آثار غلو‌آمیز و لعن و نفرین دیگران، آن هم با نام و نشان! به فراوانی در میان احادیث دیده می‌شود که باید هشیارانه با آن‌ها روبرو شد و نسل معاصر و آینده را از گزندشان بر کنار داشت.

دیگر انگیزه‌های حدیث سازان، دلسوزی بیش از اندازه برای امور دینی بوده است. شاید این ادّعا مایه شگفتی شود ولی با کمال تأسف، انگیزه مزبور در میان سنّی و شیعه راه یافته و احادیث مجعولی را ببار آورده است.

در کتب اهل سنت نوشته‌اند که از مردی به نام نوح بن مریم مروزی (متوفی در سال ۱۷۳ ه‍. ق) پرسیدند: حدیثی را که از قول عکرمه به روایت از ابن عباس در ثواب خواندن یکایک سوره‌های قرآن نقل می‌کنی، از چه کسی شنیده‌ای و از کجا آورده‌ای؟

نوح بن مریم پاسخ داد:

«إنی رأیت الناس قد أعرضوا عن القرآن وأشتغلوا بفقه أبی حنیفه ومغازی ابن إسحق فوضعت هذا الحدیث حسبه»[۱]!!

یعنی: «من دیدم مردم از قرآن رویگردانده‌اند و به فقه أبو حنیفه و مغازی[۲] محمّد بن اسحق سرگرم شده‌اند از این‌رو حدیث مزبور را برای ثواب (یعنی قربه الی الله)! جعل کرده‌ام».!!

شهید ثانی (شیخ زین‌الدّین عاملی) می‌نویسد: «احادیثی که در تفسیر واحدی و ثعلبی و زمخشری در ثواب خواندن سوره‌ها آمده، همه از همین قبیل شمرده می‌شود و سازنده آن‌ها خود به جعل این احادیث اعتراف کرده است»[۳]!

و من اضافه می‌کنم که متأسفانه احادیث مزبور در تفاسیر شیعه نیز راه یافته‌اند و در تفسیر «التِّبیان» اثر شیخ طوسی و تفسیر «مجمع البیان» اثر شیخ طبرسی و تفسیر «روض الجنان و روح الجنان» اثر شیخ ابو الفتوح رازی دیده می‌شوند با اینکه سازنده این احادیث بنا به قول شهید ثانی و دیگران، یکی از صوفیان آبادان بوده است[۴]!

این احادیث ساختگی را به صحابی مشهور، ابی بن کعب نسبت داده‌اند که از رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- شنیده است.

نوح بن مریم و امثال او که این احادیث را می‌ساختند در محیط اهل سنّت بسر می‌بردند ولی احادیثی هم داریم که اهل غرض، آن‌ها را ساخته‌اند تا به گمان خود، شیعیان را به مخالفت با بدعت و إحیاء سنّت تشویق کنند! از جمله آن‌ها حدیثی است که در تفسیر «منهج الصادقین» اثر ملافتح الله کاشانی (متوفی به سال ۹۷۷ ه‍. ق) از قول رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- آمده است که فرمود:

«من تمتع مره کان درجته کدرجه الحسین ومن تمتع مرتین فدرجته درجه الحسن ومن تمتع ثلاث مرات کان درجته کدرجه علی بن أبی طالب ومن تمتع أربع مرات فدرجته کدرجتی»[۵]!!

بهتر است ترجمه این حدیث را از خود ملاّفتح الله نقل کنیم که می‌نویسد:

«هر که یکبار متعه کند درجه او چون درجه حسین باشد، و هر که دوبار متعه کند درجه او چون درجه حسن باشد، و هر که سه بار متعه کند درجه او چون درجه علی بن ابی طالب باشد، و هر که چهار بار متعه کند درجه او درجه من باشد»!!

آیا زشت‌تر از این کار چیزی هست که کسی برای تشویق شیعیان به متعه، چنین دروغی را از قول رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- بسازد؟ مگر رسول اکرم -صلى الله علیه وسلم- نفرمود: «من کذب علی متعمداً فلیتبوء مقعده من النار»[۶]؟

«هر کس عمداً بر من دروغ بندد برای خود جایگاهی از آتش بر گیرد».

گویا عذر گزارشگران این حدیث آنست که حدیث مزبور را دیگران نقل کرده‌اند و ایشان فقط آن را «بازگو» می‌کنند. ولی برحسب روایت شیعه و سنّی، رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- و امام صادق -علیه السلام- فرموده‌اند:

«کفی بالمرء کذبا أن یحدث بکل ما سمع»[۷]!

یعنی: «بر دروغگویی شخص همین کافی است که هر حدیثی را شنید برای دیگران نقل کند»!

 

[۱]– البرهان فی علوم القرآن، اثر بدرالدین زرکشی، چاپ مصر، الجزء الأول، ص ۴۳۲٫

[۲]– مقصود کتاب «السیره النبویه» اثر محمّد بن اسحق مطلبی است که در شرح زندگانی و جنگ‌های رسول خدا -صلى الله علیه وسلم- نوشته شده است.

[۳]– الدّرایه، ص ۵۷٫

[۴]– الدّرایه، ص ۵۷٫

[۵]– تفسیر منهج الصادقین، چاپ تهران، ذیل آیه ۲۴ از سوره شریفه نساء.

[۶]– نهج‌البلاغه، خطبه ۲۱۰ و اصول کافی، الجزء الأول، ص ۶۲٫

[۷]– سفینه البحار، الجزء الثانی، ص ۴۷۴ و صحیح مسلم، الجزء الاول، ص ۱۰٫

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …