پس از شواهدی که از خود احادیث در باره روایات ساختگی آوردیم مناسب است اقوال بزرگان و أساطین فن حدیث را نیز در این باره یاد کنیم تا معلوم گردد که آنها هم به تصریح، از وجود أخبار مجعول در میان روایات امامیه خبر دادهاند.
شیخ مفید، محمّد بن نُعمان (متوفّی به سال ۴۱۳ ه. ق) که از قدما و أعاظم امامیه به شمار میرود در نقدی که بر «اعتقادات صدوق» نوشته تصریح میکند که در میان روایات امامیه، حق و باطل وجود دارد و شیخ صدوق یعنی ابو جعفر محمّد بن بابویه قمّی، چنانکه باید و شاید این معنا را رعایت نکرده است. شیخ مفید در این باره مینویسد:
«الذی ذکره الشیخ أبو جعفر – (رحمه الله) – فی هذا الباب لا یتحصل ومعانیه تختلف وتتناقض والسبب فی ذلک انه عمل علی ظواهر الحدیث المختلفه ولم یکن ممن یری النظر فیمیز بین الحق منها والباطل».[۱]
یعنی: «آنچه را شیخ ابو جعفر – که خدایش رحمت کند – در این باب یاد کرده، ثابت نشده و معانی آن مختلف و متناقض است و علّت این تناقض آنست که او بنابر ظواهر احادیث گوناگون عمل کرده است و از اهل نظر نبوده تا احادیث حق را از روایات باطل جدا کند».
دیگر از بزرگان امامیه دانشمند قرن پنجم هجری، ابوالقاسم علی بن حسین موسوی مشهور به شریف مرتضی (متوفّی در ۴۳۶ ه. ق) است که در زمینه احادیث باطل و اخبار نادرست در رساله «المسائل الطرابلسیه» مینویسد:
«إن الحدیث المروی فی کتب الشیعه وکتب جمیع مخالفینا یتضمن ضروب الخطأ وصنوف الباطل من محال لا یجوز و لا یتصور ومن باطل قددل الدلیل علی بطلانه وفساده کالتشبیه والجبر والرؤیه والقول بالصفات القدیمه ومن هذا الذی لا یحصی أو یحصر ما فی الأحادیث من الأباطیل ولهذا وجب نقد الحدیث».[۲]
یعنی: «احادیثی که در کتب شیعه و کتابهای همه مخالفان ما آمده انواع خطا و اقسام باطل را در بر دارد. از قبیل امور محالی که (بر خدای تعالی) روانیست و قابل تصوّر نمیباشد و امور باطلی که بر بطلان و تباهی آنها دلیل اقامه شده است مانند عقیده به تشبیه و عقیده به جبر و رؤیت خداوند و قول به اینکه حق تعالی دارای صفات ازلی و (زائد بر ذات) است و از این قبیل آراء باطل که در روایات وارد شده به شمار و حصر در نمیآید و از اینرو نقد حدیث کاری واجب است».
پس از شریف مرتضی کسی که از احادیث باطل یاد کرده است ابوجعفر محمّد بن حسن طوسی (متوفی در سال ۴۶۰ ه. ق) است. وی در کتاب: «عده الأصول» فصلی را به بحث از اخبار نادرست اختصاص داده و مینویسد:
«إن من المعلوم الذی لایتخالج فیه شک أن فی الأخبار المرویه عن النبی – -صلى الله علیه وسلم- – کذبا کما أن فیها صدقا لمن قال أن جمیعها صدق فقد أبعد القول فیه».[۳]
یعنی: «آنچه معلوم است بطوریکه شک در آن راه ندارد اینست که در اخبار مروی از پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- خبرهای دروغ وجود داد چنانکه خبرهای راست نیز هست و کسی که بگوید همه این اخبار درستاند (یعنی از پیامبر -صلى الله علیه وسلم- صادر شدهاند) بیشک از قول صواب دور افتاده است».
[۱]– شرح عقائد الصدوق، چاپ تبریز، ص ۱۵ و ۱۶ (نام اصلی این کتاب چنانکه از مقدمه آن فهمیده میشود: تصحیح اعتقاد الإمامیه است).
[۲]– علم الحدیث، تألیف مدیر شانهچی، از انتشارات دانشگاه مشهد، ص ۶۴٫
[۳]– عده الأصول، فصل فی أن الأخبار المرویه فیها ما هو کذب و الطریق الذی یعلم به ذلک، ص ۲۷۶، چاپ قم.