محمدبن یعقوب کلینی در اصول کافی (باب اینکه زمین همگی از آن امام است) از ابیعبدالله علیه السلام، روایت میکند که او گفته است: «دنیا و آخرت برای امام است ـ هر جا که بخواهد آن را قرار میدهد، و به هر کس که بخواهد آن را میدهد ـ و از طرف الله تعالی این اختیار به او داده شده است»[۱].
پس یک مسلمان منصف از این عبارت چه برداشتی میکند در حالیکه الله تعالی در آیات محکمش میفرماید:
«پر برکت و زوالناپذیر است کسی که حکومت جهان هستی به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست».
و شیعه می گویند و مینویسند که: «علی گفته: … من اول و آخر و من ظاهر و باطن و من وارث زمین هستم» [۲].
و این عقیده نیز مانند عقیده نخست، باطل و بیپایه است. و علی t از آن مبرا است، و این تنها یک تهمتی بزرگ است که به او زده شده، و حاشا از اینکه حضرت علی چنین بگوید.
و مفسر شیعی مشهور مقبول احمد این آیه سوره زمر: ﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا﴾ [الزمر: ۶۹]. را تفسیر کرده و گفته: «جعفر صادق میگوید: پرودگار زمین همان امام است. پس وقتیکه امام خارج میشود، نورش کافی است و دیگر مردم به نور خورشید یا ماه احتیاجی نخواهند داشت». اندیشه کنید که چگونه آنها امام را بهعنوان پروردگاری قرار دادهاند آنجا که در معنای ﴿بِنُورِ رَبِّهَا﴾ گفتهاند: امام همان رب است و مالک زمین.[۳] و بدینسان این مفسر شیعی در تفسیر این آیه سوره زمر:
گفته که در کافی از جعفر صادق روایت شده که معنایش این است که: اگر در ولایت علی، کسی را شریک قرار دهی، «عملت نابود میشود» از آن حاصل میشود.
سپس در تفسیر ﴿بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَکُن مِّنَ ٱلشَّٰکِرِینَ﴾ گفته: یعنی پیامبر را همزمان با طاعت، عبادت و بندگی کنید و او را سپاسگذاری کنید چرا که ما، برادری برای تو قرار دادیم و پسرعمویت را بهعنوان بازوی کمکی و تقویتی برای تو قرار دادیم[۴].