۱- یکی از رهبران جماعت شکری مصطفی می گوید:[۱]
«ما جماعت حق هستیم و جز ما کسی مسلمان نیست!» در این جماعت جوانان به عملیات نظامی دعوت می شدند، جوانی که طبعِ وظیفه ای را که به آن روی آورده بود، نمی دانست و بلکه اغلب جوانان نسبت به نوع اندیشه رهبر جماعت بیگانه بودند و همگی تابع بی چون و چرای فرمان ابوسعد (کنیه شکری مصطفی) بودند. بلکه عملیات حمله به مرتدین (یعنی کسانی که جزو این جماعت نبودند) و اعلان گسترده ی آن باعث ایجاد رعب و وحشت در قلوب همه شده بود حتی غرباء و اعضای جماعت».[۲]
مبنای این جماعت اطاعت مطلق- و بلکه کورکورانه- بود. چنانکه اگر احساس می شد کسی اوامر صادره توسط جماعت را با مقیاس شرعی سنجیده یا حتی در مورد آنها به پرس و جو پرداخته، به ارتداد متهم می شد و با وی رفتاری می شد که با مرتدان می شود».[۳]
۲- و استاد محمد احمد راشد[۴] پس از اینکه دیدگاه اهل علم در مورد اهل بدعت و دوری از آنها و سلام نکردن به آنها و نیز داستان کعب بن مالک را ذکر می کند، می گوید: «و ترک جماعت و مخالفت با آن و سرپیچی از اوامر آن گناهی کمتر از گناهانی نیست که جمهور فقها ذکر نموده اند! و عهد شکنی در مورد بیعتِ واجب، از بزرگ ترین ناجوانمردی ها است که بالاتر از حرام بودن آن است! پس ای مخالف، با خود بیندیش، اگر این بیعت شکنی را تأویل می کنی و از طلب مغفرت و آمرزش و توجه به عیب نفس خویش، ابا می ورزی و راه مجادله را در پیش می گیری و وضعیت خود پس از هجرت را با پیش از آن مقایسه نمی کنی و نمی خواهی از تاریخ پند بگیری و از وقایع آخرالزمان دوری نمی کنی، پس در برابر مومنان به حال خود رحم کن که پس از این به تو سلام نخواهند کرد!!و چون مُردی، بر جنازه ات طلب مغفرت نخواهند کرد؟![۵] پس مصلحت خود را در نظر بگیر و از آن مراقبت کن و تواضع به خرج ده و با قافله همراه شو؛ مادامی که زنده باشی حق تو را حفاظت خواهیم کرد و باطلب مغفرت و آمرزش تو را به قبرت ملحق می کنیم و نخواهیم گذاشت تنها نوحه خوان اجاره ای خبر مرگ تو را اعلان کند».[۶]
۳- استاد سعید حوی رحمه الله[۷] می گوید: «جماعت اخوان، – و نه غیر آن- جماعتی است که شایسته است مسلمان دستش را در دست او بگذارد.»[۸] و همچنین می گوید: «و بر این اساس، برای هیچ مسلمانی گنجایش سرپیچی از این دعوت وجود ندارد».[۹] و همچنین می گوید: «و چون شأن و منزلت این جماعت این می باشد، پس برای هیچ مسلمانی جایز نیست از آن خارج شود».
رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: «مَنْ فَارَقَ الجَمَاعَهَ قِیدَ شِبْرٍ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَهَ الإِسْلاَمِ مِنْ عُنُقِهِ»:[۱۰] «هرکس جماعت را به اندازه ی وجبی ترک کند، در حقیقت ریسمان اسلام را از گردن خود بیرون کرده است».
بنابراین بر هر مسلمانی واجب است که به هیچ سازمان و تنظیم یا جهتی که از جماعت نیست، منتسب نباشد چرا که اطاعت جایز نیست مگر از اولی الامر مسلمانان؛ خداوند متعال می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تُطیعُوا فَریقاً مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إیمانِکُمْ کافِرینَ» (آل عمران: ۱۰۰) «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اگر از گروهی از اهل کتاب اطاعت کنید، شما را بعد از ایمانتان به کفر بر میگردانند».[۱۱]
و همچنین می گوید: «خانه ی مسلمان کامل چنان است که به مبانی اخوان المسلمین پایبند باشد، چرا که آن کمال اسلامی معاصر می باشد. و بر این اساس است که استاد حسن البنا یکی از واجبات برادر عامل را چنین عنوان می کند: الزام خانواده به مبادی اخوان المسلمین».[۱۲]
[۱] – کنیه وی ابو مصعب می باشد. نگا: عبدالرحمن ابوالخیر، ذکریات مع جماعه المسلمین، ص: ۷۴ اسم جماعت وی، جماعت تکفیر و هجرت بود.
[۲] – ذکریاتی مع جماعه المسلمین، ص: ۷۲-۷۳
[۳] – ذکریاتی مع جماعه المسلمین، ص: ۱۳۴-۱۳۵
[۴] – یکی از رهبران و اندیشمندان جماعت اخوان المسلمین می باشد.
[۵] – و چنین رفتاری جز با کافر یا منافقی که نفاق آن کشف شده باشد، نخواهد بود. والله المستعان
[۶] – العوائق، محمد احمد الراشد، ص: ۲۷۸
[۷] – یکی از رهبران و اندیشمندان جماعت اخوان المسلمین
[۸] – المدخل الی دعوه الاخوان المسلمین، ص: ۲۹-۳۰
[۹] – فی آفاق التعالیم، ص: ۱۶
[۱۰] – مسند احمد، ابوداود، حاکم و آلبانی در صحیح الجامع: ۱۷۲۴ آن را صحیح دانسته است.
[۱۱] – من اجل خطوه الی الامام، ص: ۴۰
[۱۲] – فی آفاق التعلیم، ص: ۲۹