بعد از آنکه موسی علیه السلام در موعد مقرر به کوه طور رفت تا با پروردگار خود به مناجات بپردازد، سامری توانست که بنیاسرائیل را گمراه و آنان را به پرستش گوساله وادار کند. ولی پس از آنکه موسی از میعادگاه بازگشت و تورات را از پروردگارش دریافت کرد و کلام خدا را شنید، بنیاسرائیل فهمیدند که سامری آنان را گمراه کرده است. خداوند متعال فرموده است:
﴿وَٱتَّخَذَ قَوۡمُ مُوسَىٰ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِنۡ حُلِیِّهِمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٌۚ أَلَمۡ یَرَوۡاْ أَنَّهُۥ لَا یُکَلِّمُهُمۡ وَلَا یَهۡدِیهِمۡ سَبِیلًاۘ ٱتَّخَذُوهُ وَکَانُواْ ظَٰلِمِینَ ١۴٨ وَلَمَّا سُقِطَ فِیٓ أَیۡدِیهِمۡ وَرَأَوۡاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ یَرۡحَمۡنَا رَبُّنَا وَیَغۡفِرۡ لَنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ١۴٩﴾ [الأعراف: ۱۴۸-۱۴۹].
«قوم موسی بعد از (رفتن) او (به کوه طور) از زیورهایشان گوسالهای ساختند و آن را معبود خود ساختند که پیکر و صدای گاو داشت. مگر نمیدیدند که چنین گوسالهای نه با آنان سخن میگوید و نه آنان را به راهی هدایت میکند. گوساله را (به خدایی) گرفتند در حالیکه ستمکار بودند. هنگامی که پشیمان و سرگردان شدند و دانستند که گمراه گشتهاند، گفتند: اگر پروردگارمان به ما رحم نکند و ما را نیامرزد، بیگمان از زیانکاران خواهیم بود».
با وجود اینکه تنها سامری گوساله را به صدا درآورد و به خدایی گرفت ولی این فعل به تمام بنیاسرائیل نسبت داده شده است، چون سامری یکی از آنان بوده و آنان هم به کار او رضایت دادهاند.
﴿وَلَمَّا سُقِطَ فِیٓ أَیۡدِیهِمۡ﴾ یعنی بعد از بازگشت موسی علیه السلام پشیمان شدند و از کار خود شگفتزده گردیدند.
و اینکه بنیاسرائیل در پایان گفتند: «اگر پروردگار ما به ما رحم نکند، بیگمان از زیانکاران خواهیم بود» این گفتهی آنان دلالت میکند بر اینکه آنان به گناه خود اعتراف کرده و به رحمت و مغفرت خدا امیدوار بودهاند[۱].
[۱]– تفسیر زمخشری: ج ۲، ص ۱۵۹-۱۶۰٫ فتح البیان: ج ۵، ص ۲۰-۲۲٫