گذشته چه بودیم و امروز چه شدیم

در گذشته مساجد از آن خدا بود.
اما امروز متعلق به امام و سازندگانش می باشد .

در گذشته اگر دو پادشاه در ملکی نمی گنجید ده ملا در گلیمی می گنجید.
اما امروز ممکن هست چند پادشاه در ملکی بگنجند اما محال است دو ملا در مسجدی با هم بسازند .

در گذشته علما استدلال را با استدلال جواب می دادند.
اما امروز کسانی که به ظاهر در محراب پیامبر«ص» جای گرفته اند افکار و نظرات خود را با جمعی از کنفوکاران و چماق بدستان پشتیبانی می کنند .

در گذشته سخن و اجتهاد مجتهد به طور برابر احتمال درستی و نادرستی داشت.
اما امروز سخن پیر و ملا وحی مُنزَل است که به هیچ وجه تعدّد و تنوع را به رسمیت نمی شناسد .

در گذشته زکات را می گرفتند تا قلب ثروتمندان از محبت دنیا تهی گشته و تزکیه شوند و قلب فقرا از حِقد و کینه نسبت به ثروتمندان خالی گردد و اینگونه زکات عامل محبت و وحدت جامعه می شد.
اما امروز علما به اختلاف دامن می زنند یا به آن عمق می بخشند تا حوزه، مسجد و عیدگاه شان پر از جمعیت شود تا غنیمت شرعی زکات را هر چه بیشتر و بهتر و آسان تر به جیب زنند. تا جایی که در روز عید قربان دیده شده که دو ملا به خاطر پوست گوسفند دعوا کردند!!!

در گذشته مردم در برابر قوانین و احکام شریعت برابر بودند.
اما امروز کاری که بر ملا واجب است بر مردم واجب نیست و عکس آن هم صحیح می باشد. مثلا ما از عالم مسجد می شنویم که قهرکردن مسلمان با مسلمان بیشتر از سه روز حلال و جایز نیست، اما اگر علما سه روز که هیچ اگر سال ها با هم قهر باشند هیچ اشکالی ندارد .

در گذشته بهشتی که در مسجد به عنوان جایزه به مومنان وعده داده می شد متعلق به خدایی بود که می فرماید: «رحمتی وسعت کل شی» و چنان وسعت داشت که عرض آن با عرض آسمانها برابری می کرد.
اما امروز «العیاذبالله» خدای ملا چنان تنگ دست و بهشت او کوچک شده که جز برای ملا و مریدانش گنجایش ندارد و ملا از ترس اینکه در بهشت با کمبود جا مواجه شود عملا و قولا می گوید: هرکس با ما نیست برعلیه ما «نمایندگان خدا » است و باید با حربه ی فتوای تکفیر و تفسیق از میدان رانده شود .

در گذشته سلف صالح ما به دنبال پست و مقام نبودند چنانچه مشهور است امام ابوحنیفه منصب قضاوت امپراتوری عباسی را قبول نکرد و روزانه هشتاد شلاق را تحمل نمود و در نهایت در زندان به شهادت رسید.
اما امروز برخی چنان به محراب چسبیده است که اگر برای تغییر او ضرورتی پیدا شود و خدای نکرده مسلح باشد شاید چندین نفر کشته شود تا امام مسجد جابجا شود.

دوست عزیز! کمی فکر کن، مسلمانان یک زمانی دارای تاریخ طلایی بودند مساجد و علما هر یک مراکز و داعیان دین بودند اما چه شده که امروز مساجد و حوزه ها تبدیل به مراکز تجاری شدند و علما به جان هم افتادند و هرکس با درست کردن اسم و حزبی باعث جدایی از هم شدند؟
آیا رسول الله گفته است که گروه ناجی اخوانی ها و یا سلفی ها و یا حنفی ها و یا شافعی ها و یا شیعیان و یا صوفی ها و یا … هستند؟ قطعنا این چنین نگفته است! بلکه رسول الله فرمود: ناجی کسی است که از من و از اصحاب من پیروی کند. پس به قرآن وسنت صحیح طبق فهم سلف صالح چنگ زنیم تا گمراه نشویم و از گذاشتن اسم روی یکدیگر و از تکفیر و تفسیق یکدیگر بپرهیزیم تا رستگار شویم.

نویسنده: امید خزاعی و یکی از دوستان

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …