کمک خواستن از غیر الله و به فریاد خواندن غیر الله شرک است(۷)

شیخ صنع الله حلبی حنفی در کتابش که آن را در ردّ کسانی تألیف نموده که مدعی هستند اولیاء در حیات و بعد از مرگ به صورت کرامت در امور تصرف می‌نمایند، می‌گوید: «اینکه اینک در میان مسلمین گروه‌هایی پدیدار شده که ادعا می‌نمایند ، اولیاء در حیات خود و پس از مرگشان تصرّفاتی دارند و در سختی‌ها و بلاها از آنان کمک گرفته می‌شود و به همت آنها مشکلات دور می‌گردند. بر اساس این باور به قبرهایشان می‌آیند و آنها را صدا می‌زنند که حاجات آنان را برآورده سازند و استدلال می‌کنند که این از کرامات اولیاء است و می‌گویند: بعضی از اولیاء ابدال و نقبا و بعضی اوتاد و نجیب هستند و هفتاد و هفت و چهل و چهار هستند؛ و قطب همان غوث و فریادرس مردم است و محور همه می‌باشد و ذبح کردن و نذر را برای مرده‌ها جایز قرار داده‌اند و گفته‌اند که پاداش دارد.

می‌گوید: چنین سخنانی و عقایدی آمیخته با افراط و تفریط است و در آن هلاک ابدی و عذابی همیشگی است چون شرک به طور قطع در آن وجود دارد و با کتاب خداوند عزیز متضاد است و با عقاید ائمه و آنچه امت بر آن اجماع کرده‌اند مخالف است. آن گونه که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَمَن یُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَیَتَّبِعۡ غَیۡرَ سَبِیلِ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِیرًا١١۵﴾ [النساء: ۱۱۵] «و هرکس پس از آنکه راه هدایت برایش روشن و آشکار شد، با پیامبر مخالفت نماید و راهی غیر از راه مومنان در پیش بگیرد، او را به همان راهی که در پیش گرفته، واگذار می‌کنیم و او را وارد دوزخ می‌گردانیم که بد جایگاهی است».

 تا اینکه می‌گوید:

فصل اول: دروغهای زشت و شرک بزرگی که ساخته و پرداخته‌اند … .

تا اینکه می‌گوید: اما اینکه آنها می‌گویند اولیاء در حیات و پس از مرگ خود، دارای تصرّف هستند، این عقیده‌شان را خداوند رد می‌کند و می‌فرماید:

﴿أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ﴾ [النمل: ۶۰]. «آیا معبود برحقی جز الله وجود دارد؟».

﴿أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ﴾ [الأعراف: ۵۴]. «آگاه باشید که آفرینش و فرمان، از آنِ اوست».

﴿لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ﴾ [التوبه: ۱۱۶] «به‌راستی فرمانروایی آسمان‌ها و زمین ازآنِ الله است».  و دیگر آیاتی از این قبیل که بر این دلالت می‌نمایند که خداوند در آفریدن، تدبیر، تصرّف و بی‌اندازه یگانه و یکتاست و هیچ کسی جز او در هیچ چیزی به هیچ نحوی دخل و تصرّفی ندارد و همه تحت ملک و قدرت او قرار دارند که در آنها تصرف می‌نماید که می‌میراند، زنده می‌کند و می‌آفریند.

خداوند در چند آیه در کتابش، خود را به یگانه‌بودن در ملک‌ ستوده است چنان که می‌فرماید:

﴿هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَیۡرُ ٱللَّهِ﴾ [فاطر: ۳] «آیا خالق و آفریننده‌ای جز الله، وجود دارد؟» ﴿وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا یَمۡلِکُونَ مِن قِطۡمِیرٍ﴾ [فاطر: ۱۳] «و آنان که جز الله(به فریاد) می‌خوانید، مالک پوست نازک هسته‌ی خرما نیز نیستند».

و آیاتی در این مورد ذکر نموده و سپس گفته است: خداوند در همه آیات می‌فرماید: (من دونه) یعنی جز او، یعنی غیر از او که به صورت عام است و شامل هر کسی می‌شود که شخص به غیر از خدا به او اعتقاد دارد از جمله ولی و شیطانی که از او یاری می‌جوید ، چون کسی که نمی‌تواند خودش را یاری کند چگونه می‌تواند کسی دیگر را یاری نماید؟! تا اینکه می‌گوید: پس چگونه می‌توان تصور کرد که غیر از خدا کسی می‌تواند در امور تصرف نماید، این سخنی ناروا، زشت و شرکی بزرگ است.

تا اینکه می‌گوید: اما معتقد بودن به اینکه اولیاء بعد از مرگ در امور تصرف می‌نمایند از عقیده به تصرف اولیاء در امور در زمان حیاتشان، زشت‌تر و بدعت‌آمیزتر است.

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّکَ مَیِّتٞ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ٣٠﴾ [الزمر: ۳۰] «بی‌گمان تو خواهی مُرد و بی‌شک آنان نیز خواهند مُرد». و می‌فرماید:

﴿ٱللَّهُ یَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِینَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِی لَمۡ تَمُتۡ فِی مَنَامِهَاۖ فَیُمۡسِکُ ٱلَّتِی قَضَىٰ عَلَیۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَیُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ﴾ [الزمر: ۴۲] «الله، جان‌ها را هنگام مرگشان می‌گیرد و نیز جانی را که نمرده، به‌هنگام خواب آن قبض می‌کند؛ آن‌گاه جانی را که به مرگش حکم کرده، نگه می‌دارد و جان دیگر را تا زمان معینی(به کالبد) بازپس می‌فرستد». و می‌فرماید:

﴿۞لَتُبۡلَوُنَّ فِیٓ أَمۡوَٰلِکُمۡ وَأَنفُسِکُمۡ وَلَتَسۡمَعُنَّ مِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ مِن قَبۡلِکُمۡ وَمِنَ ٱلَّذِینَ أَشۡرَکُوٓاْ أَذٗى کَثِیرٗاۚ وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَٰلِکَ مِنۡ عَزۡمِ ٱلۡأُمُورِ١٨۶﴾ [آل عمران: ۱۸۶] «بدون تردید در مال‌ها و جان‌هایتان آزمایش خواهید شد و از اهل کتاب و مشرکان آزار فراوان خواهید شنید. و اگر شکیبایی و تقوا پیشه کنید، بدانید که این رویکرد، از کارهای بس بزرگ است». و می‌فرماید:

﴿کُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا کَسَبَتۡ رَهِینَهٌ٣٨﴾ [المدثر: ۳۸] «هر کس در گرو اعمال خویش است». و در حدیث آمده است: «هرگاه انسان بمیرد عمل او قطع می‌شود[۱]». پس همه‌ی آیات، احادیث و امثال آن بر این دلالت می‌نمایند که حسّ و حرکت از مرده سلب می‌شود و ارواح آنها نگاه داشته شده‌اند و اعمالشان کم و بیش نمی‌شود این دلیلی است بر این که مرده در مورد خودش نمی‌تواند تصرفی کند – چه رسد برای دیگری- و یا اینکه حرکتی نماید و روح او براساس عمل خوب یا بدش محبوس است و نگاه داشته شده، پس وقتی او خودش نمی‌تواند حرکتی برای خود بکند چگونه در غیر از خودش تصرف می‌نماید؟! و خداوند خبر می‌دهد که ارواح نزد او هستند اما این ملحدان می‌گویند: ارواح آزادند و تصرّف و دخالت می‌کنند. ﴿قُلۡ ءَأَنتُمۡ أَعۡلَمُ أَمِ ٱللَّهُۗ﴾ [البقره: ۱۴۰]. «بگو: شما بهتر می­دانید یا الله؟»

می‌گوید: اما اینکه معتقدند این تصرفات کرامات اولیاء می‌باشند، مغالطه است چون کرامت چیزی از سوی خداوند است که با آن دوستان و اولیای خویش را می‌نوازد و آنها در آن قصد و اراده‌ای ندارند و نه آن را برای به مبارزه طلبیدن ارائه می‌دهند و توانایی بر انجام آن و آگاهی از آن ندارند، چنان که در داستان مریم بنت عمران[۲]، اسید بن حضیر[۳] و ابی مسلم خولانی[۴] آمده است.

گفت: اما اینکه می‌گویند به هنگام سختی‌ها و بلاها از آنان استغاثه و طلب کمک می‌شود، این از آنچه پیش‌تر ذکر شد زشت‌تر و بدعت‌آمیزتر است چون با گفته‌ی الهی منافات دارد که می‌فرماید:

﴿أَمَّن یُجِیبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَیَجۡعَلُکُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ۶٢﴾ [النمل: ۶۲]. «آیا(معبودان باطل بهترند یا) ذاتی که دعای درمانده را آن‌گاه که او را بخواند، اجابت می‌کند و سختی و گرفتاری را برطرف می‌نماید و شما را جانشین(یکدیگر) در زمین می‌گرداند؟ آیا معبود برحقی جز الله وجود دارد؟ اندک پند می‌پذیرید».

و می‌فرماید: ﴿قُلۡ مَن یُنَجِّیکُم مِّن ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ تَدۡعُونَهُۥ تَضَرُّعٗا وَخُفۡیَهٗ لَّئِنۡ أَنجَىٰنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ۶٣﴾ [الأنعام: ۶۳]. [الأنعام:۶٣] «بگو: چه کسی شما را از تاریکی­ها و خطرات خشکی و دریا نجات می‏دهد؟ آن­گاه که او را به زاری و نهان می­خوانید(و می­گویید:) اگر ما را از این تنگنا نجات دهد، حتماً جزو سپاسگزاران خواهیم شد».

آیاتی در این مورد ذکر نموده و سپس می‌گوید: «خداوند متعال تأکید می‌نماید که تنها او زیان و بلا را دور می‌نماید نه کسی غیر از او و تنهاست اوست که سختی‌ها و بلاها را دور می‌سازد و او تنها به فریاد درماندگان می‌رسد و فریادرس همه فقط اوست و او تنها می‌تواند زیان و بلا را دور کند و خیر و خوبی را بیاورد و این کارها را فقط و تنها او انجام می‌دهد. پس وقتی معین گردید که فقط خداوند متعال این کارها را انجام می‌دهد غیر از خدا از قبیل فرشته، پیامبر و ولی از دایره‌ی این امر خارج می‌شوند.

می‌گوید: و کمک خواستن [از غیر خدا] در اسباب ظاهری عادی از امور حسّی در جنگ یا دیدن دشمن، حیوان درنده و امثال آن جایز است، مانند اینکه گفته شود: ای زید، ای قوم و ای مسلمین کمک کنید، چنان که در کتاب‌های نحو گفته شده این براساس اسباب ظاهری است که در حال حاضر از آن کار گرفته شود، اما کمک گرفتن در ازدیاد نیرو و تأثیر گذاری یا در امور معنوی مانند بیماری، ترس از غرق شدن، فقر، طلب روزی و امثال آن، اینها از ویژگی‌های خداوند هستند و از غیر الله طلب نمی‌شوند.

گفت: اما اینکه آنها معتقدند کسانی که آنها آنان را به فریاد می‌خوانند در برآورده ساختن نیازهایشان مؤثر هستند[۵]، همان طور که عرب‌های زمان جاهلیت چنین می‌کردند و صوفیان جاهل بدین امر عقیده دارند و آنها را به فریاد می‌خوانند، این از منکرات است.

تا آن که می‌گوید: پس هر کسی معتقد باشد که غیر از الله کسانی دیگر از قبیل پیامبران یا اولیاء یا ارواح و غیره در رفع بلا از او یا برآورده نمودن نیازش مؤثر هستند، چنین فردی در منجلاب جاهلیت خطرناکی گرفتار آمده و بر پرتگاه هلاکت و جهنم قرار دارد.

اما اینکه استدلال می‌نمایند که اولیاء چون کرامت دارند بر اساس کرامتشان به فریاد آنها میرسند، هرگز اولیاء خدا اینگونه نیستند و این گمان و ادعای بت‌پرستان است چنان که خداوند خبر می‌دهد که بت پرستان می‌گفتند:

﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡ وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ قُلۡ أَتُنَبِّ‍ُٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا یَعۡلَمُ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا یُشۡرِکُونَ١٨﴾ [یونس: ۱۸]. «و جز الله چیزهایی را می‌پرستند که نه زیانی به آنان می‌رسانند و نه سودی؛ و می‌گویند: «اینها شفیعان ما نزد الله هستند». بگو: آیا به گمان خود الله را(از وجود شفیعانی) آگاه می‌سازید که او در آسمان‌ها و زمین سراغ  ندارد؟! الله از شرکی که به او می‌ورزند، پاک و برتر است». این بت‌ها برای ما نزد خداوند شفاعت می‌نمایند و از آنها حکایت می‌کند که می‌گفتند:

﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ یَحۡکُمُ بَیۡنَهُمۡ فِی مَا هُمۡ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ کَٰذِبٞ کَفَّارٞ﴾ [الزمر: ۳]. «هان! دین و عبادت خالص(و تهی از شرک) از آنِ الله است. و آنان که دوستانی جز او برگزیده‌اند،(می‌گویند:) ما آنان را عبادت و پرستش نمی‌کنیم مگر برای آنکه(واسطه‌‌ی ما باشند و) ما را به الله نزدیک کنند. بی‌گمان الله در میان آنان، پیرامونِ اختلافاتشان، داوری خواهد کرد. بی‌شک الله، کسی را که دروغگو و ناسپاس باشد، هدایت نمی‌بخشد». ﴿ءَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَهً إِن یُرِدۡنِ ٱلرَّحۡمَٰنُ بِضُرّٖ لَّا تُغۡنِ عَنِّی شَفَٰعَتُهُمۡ شَیۡ‍ٔٗا وَلَا یُنقِذُونِ٢٣﴾ [یس: ۲۳] «آیا جز او معبودانی برگزینم که اگر پروردگار رحمان بخواهد به من زیانی برساند، شفاعتشان هیچ سودی به من نمی‌بخشد و نمی‌توانند مرا نجات دهند؟»

پس یاد کردن کسی که توانایی سود و زیان را ندارد خواه پیامبر باشد خواه ولی و یا غیره اگر به شکل مدد خواهی باشد شرک به خداوند متعال است، چون هیچ کسی جز خداوند توانایی دفع بلا را ندارد و هیچ خیری فراهم نمی‌شود جز خیر و خوبی‌ای‌ که خداوند بخواهد.

می‌گوید: و اینکه آنها می‌گویند بعضی از اولیاء ابدال، نقبا، اوتاد و نجبا و هفتاد و هفت، چهل و چهار می‌باشند و قطب همان فریادرس مردمان است، همه اینها دروغهایی است که ساخته و پرداخته‌ی خودشان است، چنان که قاضی محدّث ابن العربی در «سراج المریدین» و ابن جوزی و شیخ الاسلام ابن تیمیه گفته‌اند[۶]. و مثل این در کلام علمای دیگر هم موجود است.

منظور این است که علماء همواره این امور را انکار می‌نمایند و توضیح می‌دهند که این چیزها شرک هستند، گرچه برخی از متأخرین که به علم و دین منتسب می‌باشند به انجام بعضی از این کارها اجازه داده‌اند و حال آن که چنین شخصی در اشتباه است و گمراه و مخالف با قرآن، سنّت و اجماع مسلمین می‌باشد.

 

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– مسلم ۱۶۳۱ روایت ابوهریره.

[۲]– ﴿کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیۡهَا زَکَرِیَّا ٱلۡمِحۡرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزۡقٗاۖ قَالَ یَٰمَرۡیَمُ أَنَّىٰ لَکِ هَٰذَاۖ قَالَتۡ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ إِنَّ ٱللَّهَ یَرۡزُقُ مَن یَشَآءُ بِغَیۡرِ حِسَابٍ٣٧﴾ [آل عمران: ۳۷]. «هرگاه زکریا وارد محراب عبادت مریم می­شد، نزدش غذا می­­یافت. گفت: ای مریم! این روزی از کجا برایت آمده است؟ پاسخ داد: از نزدِ الله؛ الله هر که را بخواهد، بی­حساب روزی می­دهد».

[۳]– از ابوسعید خدری  رضی الله عنه روایت شده که اُسید بن حضیر شبی در استراحتگاهش تلاوت می کرد که دید اسبش حرکت می‌کند سپس به این طرف وآن طرف می‌رفت تلاوتش را ادامه داد دوباره دید که اسبش به این طرف و آن طرف حرکت می‌کند؛ اُسید گفت: ترسیدم که یحیی (پسر ابن حضیر) را لگد کند پس به طرفش بلند شدم که ناگهان سایه‌ای روی سرم احساس کردم که در آن چراغ‌ها و روشنایی بود که به آسمان رفت تا اینکه ناپدید شد سپس صبح پیش رسول الله صلی الله علیه و سلم رفتم و گفتم: ای رسول الله هنگامی که دیشب در استراحتگاهم تلاوت می‌کردم دیدم اسبم به حرکت درآمد. رسول الله صلی الله علیه و سلم گفت: تلاوت کن ابن حضیر؛  پس تلاوت کردم دوباره اسبم به حرکت در آمد. دوباره فرمود: بخوان ابن حضیر. (ابن حضیر) گفت: تا اینکه تلاوتم تمام شد. [داستان را برای پیامبر صلی الله علیه و سلم ادامه می‌دهد]  ترسیدم که یحیی (پسر ابن حضیر) را لگد کند پس به طرفش( اسب) بلند شدم که ناگهان سایه‌ای روی سرم احساس کردم که در آن چراغ‌ها و روشنایی بود که به آسمان رفت تا اینکه ناپدید شد. پس رسول الله  صلی الله علیه و سلم گفت: آنها ملائکه بودند که تلاوت تو را می شنیدند. واگر تلاوتت را ادامه می دادی مردم با اینکه آنها (ملائکه) دیده نمی‌شوند آنها را می‌دیدند.

روایت بخاری ۴/۱۹۱۶ ش ۴۷۳۰ به صورت معلق و مسلم ۱/۵۴۸ ش ۷۹۶  به صورت موصول.

[۴]– دو داستان برای او ذکر شده یکی اینکه وقتی اسود عنسی او را در آتش انداخت او نسوخت. نگا: البدایه و النهایه ۶/۲۶۶ و داستان دوم را بیهقی در دلائل النبوه ۶/۵۴ از سلیمان بن مغیره روایت کرده است که: ابومسلم خولانی به دجله آمد و با چوب به آن می‏زد و روی آب راه می‌رفت و به یارانش نگاه می‏کرد و می‏گفت: آیا چیزی از وسایلتان را گم کرده‌اید تا آن را از خداوند بخواهیم. اسناد آن صحیح است. نگا: سیر اعلام النبلاء ۴/۷-۱۴٫ البدایه و النهایه، ابن کثیر ۶/۲۶۱، ۱۵۶٫

[۵]– در ادامه آن در کتاب سیف الله آمده: و آنها تصرف در قضا و قدر دارند. 

[۶]– سیف الله علی من کذب علی اولیاء الله، ص ۴۷۷  شماره: ۱۷ مجله حکمت که تعدادی از احادیثی که شیخ صنع الله در پایان نامه فوق لیسانس «الأحادیث الموضوعه التی تنافی توحید العباده –جمعاً و دراسه-» را استخراج کرده است.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …