علم غیب علمی است که فقط به الله عزوجل اختصاص دارد. هیچ کس جز الله تعالی از غیب خبر ندارد؛ حتی رسول الله صلی الله علیه وسلم هم از امور غیبی آگاهی نداشتند. در این مقاله به طور مختصر دلایلی را از قرآن و سنت بیان می کنیم که برای ما به طور واضح بیان می کنند که عالم الغیب، چه کسی است؛
الله تعالی می فرماید: بگو: کسانی که در آسمان ها و زمین هستند غیب نمی دانند جز الله:
در جای دیگر می فرماید: بگو: من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه را الله بخواهد، و اگر غیب می دانستم، خیر و سود بسیاری برای خود فراهم می ساختم، و هیج بدی و زیانی به من نمی رسید، من کسی نیستم جز بیم دهنده و بشارت دهنده ای برای گروهی که ایمان دارند] و
و کلیدهای غیب نزد اوست؛ و جز او کسی آنها را نمی داند].
بر این اساس هیچ کسی جز الله تعالی غیب را نمی داند و کسی از آن آگاهی ندارد. فقط او می داند که چه گذشته، چه می گذرد و چه خواهد گذشت. اوست که فقط می داند چه کسی به بهشت و چه کسی به جهنم می رود و از همه چیز آگاهی دارد. اما پیامبران فقط آن چیزی را می دانستند که به آنان وحی می شد؛ الله جل و علا می فرماید:
او دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمی سازد. مگر بر آن پیامبری که برگزیده شده باشد].
پس الله حق تعالی آنچه را که می خواست به پیامبرانش وحی می نمود. همان طور که رسول الله صلی الله علیه وسلم را از چیزهای زیادی را در مورد قیامت، بهشت، جهنم، دجال، یأجوج و مأجوج و… آگاه ساخت؛ این ها امور غیبی هستند که به رسول الله صلی الله علیه وسلم وحی شد و آن را به مردم ابلاغ نمودند، و از این طریق مردم به امور غیبی پی می بردند. اما پس از وفات ایشان هیچ کس در این دنیا نمی تواند از غیب آگاهی پیدا کند زیرا با وفات ایشان، وحی الهی نیز قطع شد. رسول اکرم صلی الله علیه وسلم بعد از وفاتش نمی داند که در این دنیا چه اتفاقاتی رخ داده است و از احوال مردم آگاهی ندارد بلکه فقط درود و سلامی را که امتش به او می فرستند به وی عرضه می شود و از هیچ چیز دیگری آگاهی و اطلاع ندارد. وی می فرمایند:
بر من صلوات بفرستید؛ زیرا صلوات شما در هر جا که باشید به من رسانده می شود]. پس وی از حال و احوال مردم و آنچه که در دنیا می گذرد آگاهی و اطلاع ندارد.
در حدیثی رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
“بعضی از مردم از کنار حوض من رانده می شوند؛ می گویم: پروردگارا! آنان امت من هستند. می فرماید: همانا تو نمی دانی که بعد از تو چه کردند. سپس من همان چیزی را می گویم که عیسی بن مریم فرمود: تا زمانی که در میان آن ها بودم مراقب و گواهشان بودم و چون مرا بر گرفتی تو خودت مراقب آن ها بودی و تو بر هر چیز گواه و شاهدی].
در این جا به طور واضح و آشکار بیان شده است که پس از وفاتشان نمی دانند که مردم پس از وی چه کردند. ایشان فقط آن چیزی را می دانند که به صورت وحی به او رسانده شده بود و از چیز دیگری اطلاع ندارند. پس کسی جز الله سبحان، از غیب آگاهی ندارد.
{قُلْ لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّـهُ} (نمل:۶۵).
{قُلْ لَا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّـهُۚوَلَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُۚإِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ} (اعراف:۱۸۸).
{وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ} (انعام:۵۹).
{عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا﴿٢۶﴾إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ} (جن:۲۶-۲۷).
“صلوا علی فإن صلاتکم تبلغنی حیث کنتم”روایت ابی داود و آلبانی آن را صحیح دانسته است.
“یذاد أناس عن حوضی فأقول: یا رب أمتی. فیقال: إنک لا تدری ما أحدثوا بعدک، فأقول کما قال عیسى ابن مریم: وَکُنتُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا مَّا دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنتَ أَنتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَأَنتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ”. روایت بخاری و مسلم.