سلفی ها به کتاب های سودمند علوم شرعی بی توجهی نمی کنند. هدف آنان طلب حق و تحصیل علم برای عمل کردن است. همگان به این جریان اذعان دارند که طلابِ سلفی از همه کوشاترند و در این راستا یَدِ طولایی دارند.
ابن تیمیه رحمه الله علامه ی بی همتاست. بر علوم شرعی احاطه ای بس بزرگ دارد. شاخه ای از شاخه های علم نیست مگر این که وی در آن سهم بسزایی دارد. تألیفات فراوانش گویای این مطلب است. جواب ها و فتواهای ماندگارش بر علم سرشار او و دقت فهم و تسلط وی گواهی می دهد. با تلاش ابن تیمیه رحمه الله و شاگردش در آن عصر شاهد زنده شدنِ سنت هستیم. چنان که شاهدِ ریشه کن شدن بقایای صلیبی ها و شکست مغولان در شام هستیم. ابن تیمیه رحمه الله در این جهاد با شمشیر و قلم خویش نقش فراوانی داشته است. ابن قیم جوزی از بهترین و زیرک ترین شاگردان ابن تیمیه رحمهما الله بوده است. بلکه در برخی از نوشته های بزرگِ خویش از ابن تیمیه رحمه الله هم بالاتر بوده است.
هیچ کس فضل و برتری ابن تیمیه و سپس ابن قیم جوزی رحمهما الله را انکار نمی کند. حتی دشمنانِ دعوت سلفیت. گر چه به هر دو تهمت های ناروا و نادرستی از جانب متعصبین مذاهب فقهی، صوفیان تندرو، معتزله و کلامی ها زده شده است.
سببِ توجه و پرداختن بیشتر به کتب ابن تیمیه و ابن قیم جوزی رحمهما الله موارد زیر است:
۱- کتاب های آن دو تقریباً تمام موضوعات اسلام را در برگرفته و در موردشان به قدر کافی سخن گفته اند.
۲- آن دو حتی در برخورد با مخالفین مذهب سلفی و کسانی که از این روش روی گردانده اند، متصّف به انصاف هستند.
۳- آسان بودن الفاظ ومعانی این کتاب ها. و نیز این که کم کم و پیوسته به صورت عقلی با پشتوانه ی ادلّه ی تفصیلی و ریزِ شرعی به پیش می رود.
۴- شناخت راه های اعتراضِ مخالفین و وجه اختلاف آنان با شرع. احاطه ی آن دو در این زمینه باعث شد جواب آنان کافی، پربار، دقیق، رسا، روشن و درست باشد.
۵- ارجاع دادن آن دو بزرگوار به علوم سلف صالح و حرکت در مسیر آنان و سلامت فطرت و سرشتِ هر دو در بحث های عقیدتی که نهضتِ علمی دینی را در دل ها بیدار می نمود. نهضتی که مبتنی بر فهم و بررسی قرآن و سنت برروش سلف صالح بود.
۶- آزادی آن دو از قید و بندهای مذهبی و تعصب و تقلید؛ که این خود دلالت می نمود، هر دو بر ابزار اجتهاد در علوم شرعی مسلط می باشند. بیرون شدن ابن تیمیه و ابن قیم جوزی از مذهب حنبلی، اگر می دانستند فتوای خلافِ مذهب بر حق است، شاهدی بر این ادعا است. با این وجود گفتیم که سلفی ها هرگز در توجه به دیگر کتاب های علمیِ مفید کوتاهی نکرده اند. کتاب هایی هم چون فتح الباری نوشته ی ابن حجر عسقلانی، شرح نووی بر صحیح مسلم، نیل الأوتار اثرِ شوکانی، تفسیر ابن کثیر، مجموع الفتاوی، المغنی نوشته ی ابن قدامه، شرح عقید ه ی طحاوی به قلم ابی العز حنفی و دیگر کُتُب که می بینی میان سلفی ها دست به دست می چرخد و از آن بهره می برند.