چرا سلفی ها متهم اند که فقط از اساتید سلفی خویش علم می آموزند، آن ها را بسیار بالا برده و از سخنان آنان سر بر نمی تابند، در نظر ایشان همیشه این اساتید درست گفته اند و تمام مسایل را می دانند؟

  در حقیقت باید گفت: این تهمتی بسیار بزرگ است. زیرا سلفی ها وقتی می بینند قوانین عقیدتی و فروعِ دین در میان امت پدیدار گشته است از همه ی مردم شادمان تر و خوش حال تر هستند. حتی اگر ببینند فضیلتِ آشکار نمودنِ این مهم به دیگران بر می گردد. چرا که آنان حق را فقط و فقط برای الله متعال می خواهند و بس. و همیشه برای بندگان صالحِ الاهی آرزوی توفیق روز افزون از الله متعال  طلب می کنند.

لذا حقایقی وجود دارد که باید آن را گوشزد نمود:

۱- سلفی ها تقلید را نمی پذیرند و خواهان دلیل هستند. شیفته ی تشخیص احکام درست از نادرست هستند. لذا تنها نقلِ اقوالِ مذاهب فقهی چهارگانه آنان را قانع نمی کند. مگر این که سخن صواب و درست یا قول راجح را بر حسب قدرت ادلّه  دریابند.

۲- سلفی ها به عنوان طلاب دین می کوشند و معتقدند فقط وقتی از فهم و درک یک مسئله عاجز شدیم و نتوانستیم میان ادلّه ی معارض ترجیبح دهیم، باید تقلید نمود. آن ها می گویند دیگران هم نباید تقلید کنند. مگر کسی که قدرت بررسی اقوال و دلایل علما را ندارد. سلفی ها خوب می دانند که آنان مجتهدین دینی نیستند. چرا که درجه  و رتبه ی اجتهاد بسیار بالاست. با ادعا و آرزو نمی شود به آن دست یافت. لیکن ایشان طالبان دین-اند. با جدیت کامل دین را فرا می گیرند. و برای یادگیری و تحصیل احکام دینی که بدان نیازمند هستند، تلاش می کنند. سلفی ها عیب نمی دانند اگر ببیند طلابی هستند که می توانند دلایل دینی را بررسی و مقایسه کنند و برحسب قوّت و قدرتِ دلیل، بعضی را بر برخی دیگر ترجیح دهند.

  وظیفه ی هر مسلمان است که به این کار تشویق نماید؛ نه این که حمله ور شده و بر ایشان خُرده گیری کرده و خوارشان کند.

  لذا سلفی ها از اول تا آخر پیرو بوده اند نه مبتدع و نوآور. هر گفتاری از ائمه ی اهل سنت را که با قرآن و سنت موافق باشد، قبول می کنند. معتقدند حق، خارج از مجموعِ اقوال ائمه  نیست و امّت برای امور دینی نیازمند گفتار ایشان هستند.

۳- سنت نبوی به ما می آموزد که عالم تر و فقیه تر را بنا بر نیاز به علمِ آن شخص، بر دیگران مقدم نماییم. علمای منتسب به روش سلفییت در رویکرد خویش تلاش می کنند در مسیر قرآن و سنت حرکت کنند. بر اقوال ائمه اطلاع کافی دارند و ادلّه ی آنان را می فهمند و قادر به ترجیح میان اقوال آن ها هستند. آنان حاملان فقه صحیحی هستند که مسلمان را نسبت به دینشان آگاه می کنند و آنان را از تلاش خسته کننده و بی فایده ی میان اقوالی که دلیلش را نمی داند و یا قدرت ترجیح یکی بر دیگری را ندارد و منجر به حیرانی می گردد، باز می دارد.

امروزه فراگیری علم از علمای سلفی که پایبند قرآن و سنت و فهم سلف صالح و رجوع به گفتار ائمه ی دین و ترجیح میان اقوال آن ها هستند، در زمره ی اسناد عالی که بسیار کم یاب و نادر می باشد، است. نه تنها کمیاب است بلکه عنقریب است مفقود و نایاب گردد. الله جزای خیر دهاد! آن  را که با تحقیق، مختصر کردن، تصحیح و تضعیف کردن، راه فهم سنت را بر امت آسان و دست یافتنی می گرداند. احکام و مسایل فروع و اصول را که به فراموشی می گرایید، به یاد آورد و دست نیافتنی ها را در دسترس قرار داد و پنهان ها را آشکار کرد. الله جزای خیرش دهاد! این زحمت ها در گوشه کنار دنیا در دسترس جوانان اسلامی است و از اقصی نقاط جهان از این نوشته ها و فتواها بهره می برند.

  مطالب این کتاب ها را به ذهن سپرده و حفظش کردند و بر مدعیانِ زبان دراز غالب آمده و گوی سبقت را از آنان ربوده اند. مدعیانی که فکر می کنند چیزی بارشان است، یا مردم می پنداشتند که این آقایان علمی دارند. خود و مردم این مدعیان دروغین را علمای بزرگوار می دانستند و سخنانِ نادرست را ترویج داده و بسیاری را گمراه می کردند.

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …