- سنت پیامبر در سفرهای رمضان
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم بارها در ماه مبارک رمضان به سفر رفتهاند، احیانا روزه گرفته و احیانا روزه نگرفتهاند، و یارانش را نه به روزه گرفتن وادار کرده و نه از روزه خوردن بازداشته است.
و در جنگها وقتی به دشمن نزدیک میشدند به آنها دستور میداد روزهیشان را بخورند تا در جنگ با دشمن نیرومندتر و قویتر باشند.
اما اگر در سفر جنگی و یا ستیزی نمیبود آن حضرت صلی الله علیه وسلم میفرمودند که افطار نمودن رخصتی است. هر کس خواست آنرا اختیار کند، و هر کس خواست روزه بگیرد هیچ اشکالی ندارد.
برخی از باشکوهترین نبردهای بین حق و باطل در این ماه مبارک بوقوع پیوسته است، چون؛ غزوهی بدر و غزوه فتح مکه.
و آن حضرت در همهی این سفرها هرگز طول مسافت سفر را برای روزه خوردن مسافر معین نکرده است، و هیچ حکم ثابتی در این زمینه از آن حضرت روایت نشده است.
صحابه و یاران آن حضرت نیز وقتی تصمیم سفر میگرفتند، بدون در نظر گرفتن بیرون رفتن از محوطهی خانههای شهر روزهیشان را میخوردهاند، و میگفتند که این راه و روش پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم بوده است.
عبید فرزند جبر میگوید: با ابوبصره غفاری از یاران رسول خدا صلی الله علیه وسلم در ماه رمضان با کشتیای از شهر فسطاط به قصد سفر حرکت کردیم، قبل از اینکه از خانههای شهر دور شویم، گفت تا سفره را پهن کردند. و به من گفت: بفرما. گفتم: آیا خانههای شهر را نمیبینی؟ ایشان با تعجب پرسیدند: آیا مخالفت سنت و روش رسول خدا صلی الله علیه وسلم میکنی؟([۱])
محمد بن کعب میگوید: خدمت انس بن مالک؛ یار و خدمتگذار رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در ماه رمضان رسیدم، ایشان لباس سفر پوشیده آماده سفر بودند، و چهارپایانش را آماده حرکت کرده بود. درخواست غذائی کرد و شروع کرد به خوردن.
من از ایشان پرسیدم: آیا این از سنت پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم است؟! ایشان فرمودند: بله، این سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است. سپس سوار شده حرکت کردند. ([۲])
این روایات بطور واضح، روشن میسازد کسی که در ماه مبارک رمضان قصد سفر میکند، میتواند روزهاش را بخورد.
بارها اتفاق میافتاد که وقت فجر میرسید در حالیکه ایشان از همبستری با همسرشان در حالت جنابت بودند، بعد از فجر ـ یعنی بعد از اذان ـ غسل میگرفتند و روزه میگرفتند.
و همسرانشان را در روزهای رمضان با زبان روزه میبوسیدند، و میگفتند: آنگونه که مضمضمه کردن ـ شستن دهان در وقت وضو ـ روزه را باطل نمیکند بوسه نیز روزه را باطل نمیکند. ([۳])
- دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم برای کسی که از روی فراموشی چیزی بخورد یا بنوشد.
و از دستورات آن حضرت صلی الله علیه وسلم است: بر کسی که از روی فراموشی چیزی بخورد یا بنوشد قضاء روزه لازم نیست، و در حقیقت او در مهمانی خداوند بوده، و خداوند او را غذا داده و آب نوشانیده، و این خورد و نوش به او نسبت داده نمیشود.
و تنها در صورت تصرفی که از خود انسان انجام میگیرد روزهاش باطل میشود. و خوردن و نوشیدن در فراموشی چون خورد و نوش در خواب است، و کسی که در خواب است و یا آدمی که در فراموشی است، مسئولیت تصرفاتشان را ندارند.
- آنچه روزه را باطل میکند
از آن حضرت ثابت است که؛ خوردن، و نوشیدن،([۴]) و استفراغ و حجامه ( خارج کردن خون فاسد از جسم) باعث باطل شدن روزهی روزهدار میشود.
وبه حکم قرآن جماع ( همبستری با همسر) نیز روزه را چون خوردن و نوشیدن باطل میکند. و در مورد سرمه بچشم زدن هنگام روزه هیچ حکم ثابتی از پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم روایت نشده. و از ایشان ثابت شده که با دهان روزه مسواک میزدهاند.
ـ و امام احمد آورده است که آن حضرت صلی الله علیه وسلم در حالیکه روزه داشتند آب روی سرشان میریختند.
ـ و با دهان روزه مضمضه و استنشاق ( شستن دهان و بینی در هنگام وضوء و غسل) میکردند، البته روزهدار را از زیاده روی در استنشاق منع میکردند. ( تا مبادا آب از راه بینی وارد حلق شود).
ـ امام احمد میگوید: هیچ روایت درستی در دست نیست که نشان دهد پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم با دهان روزه حجامه میکردهاند. ( خارج کردن خون فاسد از جسم)
ـ همچنین هیچ روایت درستی نیست که نشان دهد آن حضرت صلی الله علیه وسلم از مسواک زدن در اول روز یا آخر آن منع کرده باشد.
اعتکاف پیامبر صلی الله علیه وسلم
رسول اکرم صلی الله علیه وسلم همیشه تا آخر عمر مبارکشان ده روز آخر رمضان را در مسجد به اعتکاف مینشستند، تنها یک بار اتفاق افتاد که اعتکافشان در رمضان ترک شد، که بجای آن در ماه شوال به اعتکاف نشستند.
و یکبار نیز برای رسیدن به پاداش شب قدر ده روز اول رمضان را به اعتکاف نشستند، سپس ده روز وسط آنرا، و سپس ده روز آخر را، آنگاه دریافتند که شب قدر یکی از شبهای دههی آخر رمضان است، از آنروز تا روزی که به خداوند پیوست همیشه ده روز آخر ماه مبارک را به اعتکاف مینشستند.
ـ دستور میدادند با پارچه گوشهای از مسجد را خیمه زنند، تا در آن دور از مردم با خدایش به راز و نیاز پردازد.
ـ و روزی که میخواست به اعتکاف بنشیند، نماز فجر را میخواند و داخل خیمهی اعتکافشان میشد.
ـ ایشان هر ساله ده روز به اعتکاف مینشستند، و در سالیکه وفات کردند بیست روز به اعتکاف نشستند.
ـ جبریل هر سال یک بار قرآن را بر پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم عرضه میکرد، تنها در سالیکه پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم وفات نمودند دو بار قرآن را با پیامبر خدا خواندند.
ـ وقتی میخواست به اعتکاف بنشیند تنها داخل خیمه خود میشد.
ـ در حال اعتکاف مگر برای احتیاجات ضروری یک فرد به خانهاش نمیرفت.
ـ و احیانا تنها سرشان را از مسجد به داخل خانهی همسرشان عائشه ( که کنار مسجد بود) دراز میکردند، و ایشان در حالیکه عادت ماهانه داشتند سر آن حضرت را میشستند و شانه میزدند.
ـ احیانا برخی از همسرانشان شبانه در اعتکاف بدیدن آن حضرت میآمدند، و وقتی میخواستند برگردند، آن حضرت آنها را تا خانههایشان بدرقه میکردند.
ـ با هیچ یک از همسرانش در حال اعتکاف همبستری نکردهاند و نه کسی از آنها را بوسیدهاند.
ـ وقتی به اعتکاف مینشستند، رخت خوابشان را در جای اعتکافشان پهن میکردند.
ـ و اگر در اعتکاف میبود و برای ضرورتی از مسجد خارج میشد، و در راه خبر بیماری را میشنید، برای بیمارپرسی و عیادت راهش را تغیر نمیداد.
ـ باری پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم در خیمهای ترکی که بر درش حصیری آویزان کرده بود به اعتکاف نشستند. با گوشهنشینی و دوری از مردم میخواستند روح اعتکاف و اهداف آنرا دریابند. در حقیقت اعتکاف پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم با آنچه بسیاری از نادانان انجام میدهند که اعتکافشان جای دید و بازدید، و گفت و شنود، و بخور و ببر است بکلی متفاوت است. این گونه اعتکافها چیزی است غیر از اعتکاف آن مقام والای رسالت صلی الله علیه وسلم.
خداوند همهی مؤمنان را توفیق دهد تا به نحو احسن از دستورات و فرامین و سنت آن حضرت صلی الله علیه وسلم پیروی کنند.
([۱]).[به روایت امام احمد و ابو داود سیستانی].
([۲]).[امام ترمذی این حدیث را حسن شمرده است].
([۳]).البته شاید اشاره به این نقطه لازم باشد که فقهاء بوسه را برای کسانی که خودشان را نمیتوانند کنترل کنند ناپسند و مکروه شمردهاند!
([۴]).و آنچه در حکم خورد و نوش است. چون؛ آمپولهای خوراکی یا مقوی.